0:00 / 0:00

کتاب یونس نبی

فصل دوم

دعای یونس

۱یونس از شکم ماهی پیش خداوند، خدای خود دعا کرد و گفت:

۲«در هنگام مصیبت بحضور تو ای خداوند، دعا کردم

و تو دعای مرا مستجاب فرمودی.

از اعماق دنیای مردگان گریه و زاری کردم

و تو آواز گریۀ مرا شنیدی.

۳تو مرا به اعماق بحر انداختی

و سیلاب ها مرا غرق کرد،

و امواج پُر قدرت تو از سر من گذشت.

۴بخود گفتم که از حضور تو رانده شده ام

و دیگر عبادتگاه مقدس ترا نخواهم دید.

۵در آب غرق شدم،

گرداب ها احاطه ام کرد

و علف ها بدور سرم پیچید.

۶تا پای کوه ها فرو رفتم

و زمین برای همیشه در بند های خود نگاهم داشته است.

اما تو ای خداوند، خدای من،

مرا از گور زنده بیرون آوردی.

۷وقتی در حال مرگ بودم،

خداوند را یاد کردم

و دعای من به عبادتگاه مقدس به پیشگاه او رسید.

۸آنهائی که بت های باطل را می پرستند

از پیروی تو برگشته اند.

۹اما من سرود شکرگزاری را بحضور تو می سرایم

و برای تو قربانی

و نذرها تقدیم می کنم.

نجات ما در دست خداوند است.»

۱۰سپس ماهی به امر خداوند یونس را از دهان خود به خشکه بینداخت.