۰:۰۰ / ۰:۰۰

انجیل به گزارش یوحنا

فصل سوم

نیقودیموس می خواهد عیسی را بشناسد

۱ یک شب مردی از فرقۀ فریسیان، به نام نیقودیموس که از بزرگان قوم یهود بود، ۲ نزد عیسی آمده و به او گفت: «استاد، ما می دانیم تو معلمی هستی که از طرف خدا آمده ای، زیرا هیچ کس نمی تواند نشانه های حیرت انگیزی را که تو می کنی انجام دهد، مگر آن که خدا با او باشد.» ۳ عیسی در جواب او گفت: «به یقین بدان تا شخصی از نو تولد نشود، نمی تواند پادشاهی خدا را ببیند.» ۴ نیقودیموس به او گفت: «چطور ممکن است، شخص سالخورده یی از نو تولد شود؟ آیا می تواند باز به رَحِم مادر خود برگردد و دوباره تولد شود؟» ۵ عیسی جواب داد «به یقین بدان که هیچ کس نمی تواند داخل پادشاهی خدا شود مگر آن که هم به شکل طبیعی و هم در روح مقدس تولد یابد. ۶ آنچه از جسم تولد شود، جسم است و آنچه از روح تولد شود، روح است. ۷ تعجب نکن که به تو می گویم که باید از نو تولد شوی. ۸ باد هر جا که بخواهد می وزد. صدای آن را می شنوی اما نمی دانی از کجا می آید و یا به کجا می رود. حالت کسی هم که از روح خدا تولد یافته است، همین طور است.»

۹ نیقودیموس پرسید: «این چیزها چطور ممکن است؟» ۱۰ عیسی در جواب گفت: «آیا تو که یک معلم بزرگ اسرائیل هستی، این چیزها را نمی دانی؟ ۱۱ به یقین به تو می گویم، ما آنچه را که می دانیم، از آن سخن می گوییم و چیزی را که دیده ایم، به آن شهادت می دهیم، ولی شما شهادت ما را قبول نمی کنید. ۱۲ وقتی دربارۀ چیزهای دنیوی برای تان سخن می گویم، آن را باور نمی کنید، پس اگر دربارۀ چیزهای آسمانی برای تان سخن بگویم، چگونه باور خواهید کرد؟ ۱۳ کسی هرگز به آسمان بالا نرفته است مگر آن کس که از آسمان پایین آمده است، یعنی پسر انسان که از آسمان است. ۱۴ همان گونه که موسی مار برنجی را در بیابان بلند کرد، پسر انسان هم باید بلند کرده شود، ۱۵ تا هر کسی که به او ایمان می آورد، زندگی ابدی یابد.

۱۶ خدا به جهان آنقدر محبت داشت که پسر یگانۀ خود را داد تا هر کسی به او ایمان بیاورد هلاک نگردد، بلکه صاحب زندگی ابدی شود. ۱۷ خدا پسر خود را به جهان نفرستاد تا جهان را محکوم کند بلکه تا مردم جهان به وسیلۀ او نجات یابند. ۱۸ هر کس به او ایمان آورد، محکوم نمی شود اما کسی که به او ایمان نیاورد، هم اکنون محکوم شده است، زیرا به پسر یگانۀ خدا ایمان نیاورده است. ۱۹ داوری خدا این است که نور به جهان آمد، ولی مردم تاریکی را بیشتر از نور دوست داشتند، چون کارهای شان پُر از شرارت است. ۲۰ کسی که مرتکب کارهای بد می شود از نور نفرت دارد و از آن دوری می جوید مبادا اعمالش افشا گردد. ۲۱ اما شخص راستکار به سوی نور می آید تا آشکار شود که همه کارهایش مطابق ارادۀ خداست.»

یحیای تعمید دهنده، مسیح را جلال می دهد

۲۲ پس از آن عیسی با شاگردان خود به سرزمین یهودیه رفته و در آنجا مدتی ماندند و او مردم را غسل تعمید می داد. ۲۳ یحیی نیز در عینون، نزدیک سالیم، مردم را غسل تعمید می داد زیرا در آنجا آب فراوان بود و مردم می آمدند و تعمید می گرفتند. ۲۴ چون یحیی هنوز زندانی نشده بود.

۲۵ بین شاگردان یحیی و یک یهودی مباحثه یی در مورد مراسم پاک شدن پیدا شد. ۲۶ سپس آنها نزد یحیی آمده و به او گفتند: «استاد، آن کسی که در آن طرف دریای اُردن با تو بود و تو دربارۀ او شهادت دادی، در اینجا به تعمید دادن مردم مشغول است و همه پیش او می روند.» ۲۷ یحیی جواب داد: «انسان نمی تواند چیزی جز آنچه خدا به او می بخشد به دست آورد. ۲۸ شما خود شاهد هستید که گفتم من مسیح نیستم بلکه پیشاپیش او فرستاده شده ام. ۲۹ عروس به داماد تعلق دارد. دوست داماد که در کناری ایستاده و صدای او را می شنود، لذت زیاد می برد. خوشی من هم همین طور کامل شده است. ۳۰ او باید ترقی کند و من باید از نظر بیفتم.»

کسی که از آسمان می آید

۳۱ کسی که از بالا می آید برتر از همه است و کسی که متعلق به این دنیای خاکی باشد آدمی است زمینی و دربارۀ امور دنیوی سخن می گوید. آن کسی که از آسمان می آید برتر از همه است ۳۲ و به آنچه دیده و شنیده است شهادت می دهد اما هیچ کس شهادت او را قبول نمی کند. ۳۳ هر کسی شهادت او را پذیرفت، راستی خدا را تصدیق کرده است. ۳۴ کسی را که خدا فرستاده است، کلام خدا را بیان می کند، چون که خدا روح خود را به اندازۀ کامل به او عطا می کند. ۳۵ پدر، پسر را دوست دارد و همه چیز را به دست او سپرده است. ۳۶ آن که به پسر ایمان دارد، زندگی ابدی دارد اما آن که از پسر اطاعت نمی کند، زندگی را نخواهد دید بلکه همیشه مورد غضب خدا می باشد.