Copyright © 2015-2024 Afghan Bibles. All rights reserved
۱در سال هفتم سلطنت ییهو، یوآش پادشاه شد و مدت چهل سال در اورشلیم پادشاهی کرد. نام مادرش زِبیه و از ساکنین بئرشِبع بود. ۲یوآش تا آخر عمر خود به پاکی زندگی کرد و با کمک و هدایات یَهویاداع کاهن کارهای خوبی کرد که خداوند را از خود راضی ساخت. ۳با اینهم معابد بالای تپه ها را ویران نکرد و مردم هنوز هم در آن معابد قربانی تقدیم می نمودند و خوشبوئی دود می کردند.
۴-۵یوآش به کاهنان گفت: «همه پولی را که مردم بصورت هدیه می آورند و پولی که به ذمۀ مردم است و همچنین پولی را که مردم به میل خود به عبادتگاه خداوند هدیه می کنند، شما موظف هستید که آن پولها را برای ترمیم عبادتگاه خداوند مصرف کنید.»
۶تا سال بیست و سوم سلطنت یوآش، کاهنان هنوز هم دست به کار ترمیم عبادتگاه نزده بودند. ۷بنابران یوآش یَهویاداع کاهن را با سایر کاهنان بحضور خود خواسته به آن ها گفت: «چرا عبادتگاه را ترمیم نمی کنید؟ از این ببعد پولی را که می گیرید برای خود مصرف نکنید، بلکه آنرا برای ترمیم عبادتگاه به کار ببرید.» ۸پس کاهنان موافقه کردند که نه پولی از مردم دریافت کنند و نه خود شان کار ترمیم عبادتگاه را بدوش بگیرند.
۹بعد یَهویاداع صندوقی را گرفته سر آن را سوراخ کرد و در پهلوی قربانگاه، در سمت راست راه دخول عبادتگاه گذاشت. کاهنانی که مسئول نگهبانی دروازۀ عبادتگاه بودند همه پولی را که مردم برای عبادتگاه خداوند می آوردند در آن می انداختند. ۱۰وقتی صندوق از پول پُر می شد محاسب شاه و رئیس کاهنان می آمدند همه پولها را حساب کرده در خریطه ها می انداختند و سر خریطه ها را می بستند. ۱۱بعد پول را وزن نموده به کسانیکه کار ترمیم عبادتگاه خداوند را نظارت می کردند، می سپردند. آن ها از آن پول اجورۀ نجار، بنا، ۱۲معمار، سنگتراش و قیمت چوب سنگهای تراشیده و دیگر مصارف ترمیم عبادتگاه را می پرداختند. ۱۳مگر برای ساختن لگنهای نقره ای، گلگیر، کاسه، سرنا، ظروف طلا و نقرۀ مورد ضرورت عبادتگاه خداوند از آن پول استفاده نمی کردند. ۱۴همۀ آن پول را برای اجرت کارگران و خریداری مصالح تعمیراتی جهت ترمیم عبادتگاه خداوند مصرف می کردند. ۱۵چون مردانیکه مسئولیت کار ترمیم را بدوش داشتند همگی اشخاص صادق بودند، از آن ها صورت حساب نمی خواستند. ۱۶پول کفارۀ جرم و گناه به عبادتگاه خداوند آورده نمی شد، بلکه آن پول به کاهنان تعلق داشت.
۱۷در این وقت حَزایل، پادشاه ارام به شهر جَت حمله برد و آنرا تصرف نمود. بعد بعزم جنگ بسوی اورشلیم حرکت کرد. ۱۸یوآش، پادشاه یهودا همه اشیائی را که اجداد او، یعنی یهوشافاط، یَهُورام و اخزیا، پادشاهان یهودا وقف خداوند کرده بودند برعلاوۀ همه چیزهای نقره و طلا را که در خزانه های عبادتگاه و قصر شاه بودند بعنوان تحفه برای حَزایل فرستاد، بنابران حَزایل از حمله به اورشلیم صرف نظر کرد.
۱۹بقیه حوادث دوران سلطنت یوآش و کارروائی های او در کتاب تاریخ پادشاهان یهودا نوشته شده اند. ۲۰بعد مأمورین او برضدش توطئه کردند و او را در خانۀ ملو، در امتداد راهیکه بسوی سِلی می رفت کشتند. ۲۱قاتلین او یُوزاکار، پسر شِمعَت و یَهُوزاباد، پسر شومیر بودند. جسد او را با اجدادش در شهر داود بخاک سپردند و پسرش، اَمَصیا جانشین او شد.