Radio programme reading v7-11 (27min)
۱ای قوم اسرائیل بشنوید! شما امروز از دریای اردن عبور می کنید تا سرزمین آن طرف دریا را متصرف شوید. مردمی که در آنجا زندگی می کنند بزرگتر و قویتر از شما هستند و شهرهای مستحکم و سربفلک کشیده دارند. ۲مردان آن ها قوی و قدبلند و از اولادۀ عناق غول پیکر هستند و شما آن ها را می شناسید که مردم دربارۀ شان می گفتند: «هیچ کسی نمی تواند در مقابل آن ها مقاومت کند.» ۳این را هم بدانید که امروز خداوند، خدای تان پیش از شما مثل آتش سوزنده ای به آنجا وارد می شود و آن مردم را مغلوب و سرکوب می سازد تا شما قراریکه خداوند وعده فرموده است، آنجا را فوراً تصرف کنید و مردمش را از بین ببرید.
۴وقتی خداوند، خدای تان آن ها را از سر راه تان دور کند، نگوئید: «بخاطری که ما مردم نیک هستیم، خداوند ما را به اینجا آورد تا آن را تصرف کنیم.» بلکه به سبب شرارت مردم خود آنجا بود که خداوند آن ها را از آنجا بیرون راند. ۵خداوند به خاطر اینکه شما مردم خوب و صالح هستید این سرزمین را به شما نمی بخشد، بلکه بسبب شرارت اقوام آنجا خدای تان آن ها را از آن سرزمین اخراج کرد تا وعدۀ خود را که به اجداد شما، یعنی ابراهیم، اسحاق و یعقوب داده بود وفا کند. ۶باز می گویم که خداوند، خدای تان بخاطر اینکه شما مردم نیک هستید، این سرزمین خوب را به شما نمی دهد. برعکس، شما یک قوم سرکش هستید.
۷بخاطر داشته باشید و فراموش نکنید که چطور آتش خشم خداوند، خدای تان را در بیابان برافروختید. از همان روزی که شما از مصر خارج شدید و به این سرزمین آمدید، بارها در مقابل خداوند بغاوت کرده اید. ۸حتی در حوریب هم او را بحدی خشمگین ساختید که می خواست شما را از بین ببرد. ۹هنگامی به بالای کوه رفتم تا لوح های سنگی، یعنی لوح های پیمانی را که خداوند با شما بست بگیرم، مدت چهل شبانه روز گرسنه و تشنه در آنجا باقی ماندم. ۱۰-۱۱در ختم مدت آن چهل شبانه روز، خداوند آن دو لوحه را که با دست خود احکام خود را بر آن ها نوشته بود، به من داد. این همان احکامی بودند که خداوند در روزی که شما در پای کوه جمع شده بودید، از میان آتش به شما ابلاغ فرمود. ۱۲بعد خداوند به من فرمود: «فوراً برخیز و پائین برو، زیرا قوم تو که ایشانرا از مصر بیرون آوردی همه فاسد شده اند. به بسیار زودی از راهی که من به آن ها نشان داده بودم انحراف کرده و برای خود بتی ساخته اند.» ۱۳خداوند به من فرمود: «این قوم واقعاً مردم سرکش هستند. ۱۴پس مرا بگذار که آن ها را از بین ببرم و نام شان را از زیر آسمان محو کنم. آنگاه برای تو قوم قویتر و بزرگتر از آن ها بوجود می آورم.»
۱۵پس من در حالیکه دو لوحۀ پیمان خداوند را در دست داشتم از آن کوه شعله ور پائین شدم. ۱۶آنگاه وقتی بت گوساله ای را که ساخته بودید، دیدم دانستم که شما براستی در مقابل خداوند گناه ورزیده اید و خیلی زود از احکام خداوند سرپیچی کرده اید. ۱۷من لوح هائی را که در دست داشتم در برابر چشمان تان بر زمین زده شکستم. ۱۸بار دیگر مدت چهل شبانه روز در حضور خداوند رو بخاک افتادم. نه نان خوردم و نه یک قطره آب نوشیدم. زیرا بخاطر گناه شما و کارهای زشتی که کرده بودید خداوند را به خشم آوردید. ۱۹من می ترسیدم که مبادا خداوند از شدت خشم، شما را نابود سازد، اما خداوند بار دیگر دعایم را قبول فرمود. ۲۰یکبار خداوند بر هارون هم خشمگین شد و می خواست او را هلاک کند، اما من شفاعت او را نیز کردم. ۲۱بعد من آن گوساله را که شما ساخته بودید، گرفتم و در آتش سوختاندم و آنرا ذره ذره کرده به خاک تبدیل نمودم و خاک آن را در نهری که از کوه جاری بود ریختم.
۲۲در تَبعیره، مسا و قِبروت هتاوه هم آتش خشم خداوند، خدای تان را برافروختید. ۲۳وقتی که خداوند در قادِش بَرنیع به شما گفت: «به سرزمینی که به شما داده ام بروید و آن را تصاحب کنید.» شما امر خداوند، خدای تان را بجا نیاوردید. به او اعتماد نکردید و آواز او را نشنیدید. ۲۴از اولین روزی که شما را شناخته است، علیه او بغاوت نموده اید.
۲۵چون خداوند می خواست شما را از بین ببرد، من مدت چهل شبانه روز در حضور او رو بخاک افتادم ۲۶و بدربار او دعا کردم و گفتم: «ای خداوند، خدای من، این مردم را که قوم برگزیدۀ تو هستند، با قدرت عظیمت از مصر نجات دادی. ۲۷بندگانت ابراهیم، اسحاق و یعقوب را بیاد آور و از سرکشی، شرارت و گناه این مردم چشم بپوش، ۲۸ورنه مردم مصر خواهند گفت: «چون خداوند نتوانست آن ها را به سرزمینی که وعده داده بود برساند و بخاطری که از آن ها نفرت داشت آن ها را از اینجا بیرون برد تا در بیابان هلاک شوند.» ۲۹اما این مردم قوم برگزیدۀ تو هستند و تو آن ها را با قدرت و بازوی توانایت به اینجا آوردی.»