Copyright © 2015-2025 Afghan Bibles. All rights reserved
۱ در سال بیست و پنجم تبعید ما، یعنی چهارده سال پس از تسخیر شهر اورشلیم و در روز دهم ماه اول سال بود که حضور قدرتمند خداوند را احساس کردم و او مرا با خود بُرد. ۲ آنگاه خداوند در رؤیا مرا به سرزمین اسرائیل آورده و بر یک کوه بلند قرار داد. در سمت جنوب آن یک عده بناهایی را دیدم که شبیه یک شهر بود. ۳ وقتی مرا نزدیکتر بُرد، با مردی روبرو شدم که مانند فلزِ برنجی میدرخشید. در دست خود یک ریسمان و یک چوب برای اندازهگیری داشت و در مقابل دروازۀ شهر ایستاده بود.
۴ آن مرد به من گفت: «ای انسان خاکی، نگاه کن و به دقت گوش بده و هر چیزی را که به تو نشان میدهم بهخاطر بسپار، زیرا به همین منظور به اینجا آورده شدهای. پس تو هم هر چیزی را که میبینی باید به قوم اسرائیل بگویی.»
۵ عبادتگاه خداوند را دیدم که دیواری دَورادَور آن را احاطه کرده بود. آن مرد با چوب اندازهگیری خود که سه متر طول داشت، دیوار را اندازه گرفت. ضخامت دیوار سه متر و ارتفاع آن هم سه متر بود. ۶ سپس به طرف تعمیر شرقی نگهبانان رفت، از زینه بالا شد و از دروازۀ آن که سه متر عرض داشت، گذشت. ۷ در پشت آن، یک دهلیز بود که در هر طرف آن سه اتاق برای نگهبانان به مساحت سه متر مربع وجود داشت. فاصلۀ بین دیوارها دو و نیم متر بود. پشت اتاقهای نگهبانان یک دهلیز به طول سه متر وجود داشت. آن دهلیز به اتاق ورودی که مقابل عبادتگاه قرار داشت، وصل میشد. ۸-۹ او این اتاق را که نزدیکترین قسمت به عبادتگاه بود، اندازه گرفت و طول آن چهار متر و ضخامت دیوارهای آن در قسمت پشت، یک و نیم متر بود. ۱۰ اتاقهای نگهبانان در دو طرف دهلیز یک اندازه بودند و ضخامت دیوارهای بین آنها یکی بود. ۱۱ سپس آن مرد عرض دهلیز را که نزدیک دروازه بود اندازه گرفت. طول آن دهلیز شش و نیم متر و عرض دروازۀ آن پنج متر بود. ۱۲ در برابر هر یک از اتاقهای نگهبانان، دیوار کوتاهی به ارتفاع نیم متر و عرض نیم متر وجود داشت. هر اتاق سه متر مربع مساحت داشت.
۱۳ بعد عرض آن تعمیر، یعنی از پشت دیوار یک اتاق نگهبانان تا عقب دیوار مقابل آن را اندازه کرد و این مسافه دوازده و نیم متر بود. ۱۴ سپس اتاق آخری تعمیر را که رو به حویلی عبادتگاه باز میشد اندازه کرد، فاصلۀ آن ده متر بود. ۱۵ مسافۀ بین دروازۀ خارجی تا آخرین اتاق بیست و پنج متر بود. ۱۶ تمام دیوارهای خارجی اتاقها و همچنان دیوار بین آنها دارای کلکینها بودند. دیوارها و ستونهای تعمیر با تصاویر درختهای خُرما تزئین شده بودند.
۱۷-۱۸ بعد آن شخص مرا به حویلی بیرونی بُرد. به دَورادَور حویلی سی اتاق بنا یافته بود. پیشروی این اتاقها یک پیادهرو با سنگ، فرش شده بود که دَورادَور حویلی را میپوشاند. سطح حویلی بیرونی پایینتر از سطح حویلی داخلی قرار داشت. ۱۹ در مقابل دروازۀ شرقی، دروازۀ دیگری وجود داشت که به حویلی داخلی باز میشد. وقتی فاصله بین دو دروازه را اندازه کرد، فاصلۀ آن پنجاه متر بود.
۲۰ بعد آن مرد بهسوی دروازۀ شمالی که به حویلی بیرونی باز میشد، رفت و طول و عرض آن را اندازه کرد. ۲۱ در آنجا هم سه اتاق نگهبانی در هر دو طرف دروازه قرار داشت. اندازۀ این اتاقها برابر به اندازۀ اتاقهای دروازۀ شرقی بود. مجموع طول محوطۀ دروازه، بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود. ۲۲ دهلیز ورودی، کلکینها، ستونها و دیوارهای تزئین شده با تصاویر درختهای خُرما مانند تعمیر نگهبانی دروازۀ شرقی داشت. در اینجا هم یک زینۀ هفت پلهای در پیشروی دروازه قرار داشت. این دهلیز در قسمت آخر تعمیر و مشرف به حویلی بود. ۲۳ در مقابل تعمیر نگهبانی دروازۀ شمالی هم مانند تعمیر نگهبانی دروازۀ شرقی، یک تعمیر نگهبانی دیگر وجود داشت که به حویلی داخلی باز میشد. مسافۀ بین دو دروازه پنجاه متر بود.
۲۴ سپس آن مرد مرا به طرف تعمیر نگهبانی دروازۀ جنوبی راهنمایی کرد. او دیوار داخلی و دیگر جاهای آن را اندازه کرد و اندازۀ آن هم مانند اندازۀ دروازههای دیگر بود. ۲۵ مانند دروازههای دیگر دارای یک تعمیر نگهبانی و دیوارهای کلکیندار بود. طول این تعمیر هم بیست و پنج متر و عرضش دوازده و نیم متر بود ۲۶ و همچنان یک زینۀ هفت پلهای داشت. ستونهایش با تصاویر درختهای خُرما تزئین شده بودند. ۲۷ در اینجا هم یک دروازه به حویلی داخلی باز میشد. مسافۀ بین این دو تعمیر نگهبانی هم پنجاه متر بود.
۲۸ بعد آن مرد مرا از راه دروازۀ جنوبی به حویلی داخلی بُرد. او محوطۀ این تعمیر نگهبانی را اندازه کرد و اندازههایش برابر به اندازههای تعمیرهای نگهبانی بیرونی بود. ۲۹-۳۰ اتاقهای تعمیر نگهبانی، دهلیز و دیوارهای داخلی آن یک اندازه بود. اتاقها دارای چند کلکین بودند. طول محوطۀ این تعمیر نگهبانی بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود. ۳۱ دهلیز آن به طرف حویلی بیرونی باز میشد و ستونهای تعمیر آن با تصاویر درختهای خُرما تزئین شده بودند. اما زینۀ این تعمیر هشت پله داشت.
۳۲ سپس مرا از طریق دروازۀ شرقی به حویلی داخلی بُرد. وقتی این تعمیر نگهبانی را اندازه کرد، اندازهاش برابر به اندازۀ تعمیرهای دیگر بود. ۳۳ اندازۀ اتاقهای نگهبانی، دهلیز و دیوارهای خانه هم فرقی نداشت. طول محوطۀ دروازه نیز بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود. ۳۴ دهلیز آن به طرف حویلی بیرونی باز میشد و ستونهایش همچنان با تصاویر درختهای خُرما تزئین شده بودند. زینۀ این تعمیر هم هشت پله داشت.
۳۵ آن مرد مرا از آنجا به دروازۀ شمالی حویلی داخلی بُرد و آن را اندازه کرد. اندازههای این تعمیر نگهبانی برابر به اندازههای تعمیرهای دیگر بود. ۳۶ اینجا هم دارای اتاقهای نگهبانی، ستونهای تزئین شده، دهلیز و کلکینها بود. طول آن تعمیر بیست و پنج متر و عرض آن دوازده و نیم متر بود. ۳۷ دهلیز آن مقابل حویلی بیرونی قرار داشت و ستونهای آن هم با تصاویر درختهای خُرما تزئین شده بودند. زینۀ این تعمیر نیز هشت پله داشت.
۳۸ در حویلی بیرونی اتاقی بود که پهلوی تعمیر نگهبانان قرار داشت. در آن اتاق گوشت قربانی سوختنی را میشستند. ۳۹ چهار میز در دو طرف این اتاق قرار داشت. بالای آنها حیوانات قربانی سوختنی، قربانی گناه و قربانی جبران گناه را ذبح میکردند. ۴۰ بیرون اتاق ورودی هم چهار میز در دو طرف راه دخول دروازۀ شمالی وجود داشت، ۴۱ یعنی مجموعاً هشت میز بود که چهار عدد آنها در داخل و چهار میز دیگر بیرون بودند و بر آنها حیوانات را قربانی میکردند. ۴۲ چهار میز سنگی را هم ساخته بودند و بالای آنها ظرفها و لوازمی را که برای قربانی بهکار میرفتند، میگذاشتند. طول و عرض آنها هفتاد و پنج سانتی متر و بلندی آنها پنجاه سانتی متر بود. ۴۳ دَورادَور اتاق چنگکهایی به طول چهار انگشت نصب شده بودند. گوشت قربانی را بر آن میزها میگذاشتند.
۴۴ در حویلی داخلی دو اتاق بود، یکی از آنها رو به طرف جنوب، در پهلوی دروازۀ شمالی و دیگری رو به طرف شمال در کنار دروازۀ جنوبی واقع بود. ۴۵ آن مرد به من گفت: «اتاق رو به جنوب، مربوط کاهنانی است که در عبادتگاه خدمت میکنند ۴۶ و اتاق رو به شمال، برای کاهنانی است که مسؤول قربانگاه میباشند. این کاهنان همه اولادۀ صادوق هستند. اینها یگانه اعضای قبیلۀ لاوی هستند که اجازه دارند در حضور خداوند بایستند و او را خدمت کنند.»
۴۷ آن مرد، حویلی داخلی را اندازه کرد و مساحت آن پنجاه متر مربع بود. یک قربانگاه هم در مقابل عبادتگاه قرار داشت. ۴۸ بعد مرا به اتاق ورودی عبادتگاه بُرد و ستونهای دو طرف آن دروازه را اندازه کرد. عرض راهرو آن هفت متر، ضخامت دیوارهای هر دو طرف یک و نیم متر بود. ۴۹ طول این اتاق ورودی ده متر و عرض آن شش متر بود. از یک زینهای که ده پله داشت میتوان به این اتاق بالا رفت. در دو طرف دروازۀ ورودی دو ستون قرار داشت.