Radio programme reading v20 (30min)
۱باز چهارده سال بعد با برنابا به اورشلیم برگشتم و تیطُس را نیز با خود بردم. ۲من رفتم، زیرا خدا به وسیلۀ الهام به من نشان داد که رفتن من ضروری است و آن مژده ای را که اکنون در میان ملل غیر یهود اعلام می کنم برای ایشان مطرح کردم. البته اول آن را محرمانه با اشخاص برجستۀ کلیسا در میان گذاشتم مبادا آنچه انجام داده بودم و یا انجام می دهم بیهوده باشد. ۳و با وجود اینکه تیطُس، همسفر من، یونانی بود، او را مجبور نکردند که سنت گردد، ۴اگر چه عده ای که وانمود می کردند برادران دینی ما هستند، می خواستند او را سنت کنند. اینها مخفیانه به میان ما راه یافتند تا مانند جاسوس ها اطلاعاتی دربارۀ آزادی ما در مسیح عیسی یابند و ما را دوباره به بندگی شریعت درآورند. ۵اما ما یک لحظه هم تسلیم ارادۀ آنها نشدیم تا پیوسته حقیقت انجیل برای شما محفوظ بماند.
۶و آنانی که ظاهراً اشخاص برجسته ای بودند، چیزی به پیام ما اضافه نکردند. (نام و نشان آن ها برای من اهمیتی ندارد. خدا تحت تأثیر مقام کسی قرار نمی گیرد!) ۷بلکه آن ها به این حقیقت پی بردند که خدا مرا وظیفۀ اعلام انجیل به غیر یهودیان را داده است. همانطوری که وظیفۀ اعلام انجیل به یهودیان را به پِترُس سپرده بود. ۸همان خدائی که به من قدرت داد تا رسول غیر یهودیان باشم، به پِترُس نیز قدرت بخشید تا رسول یهودیان باشد. ۹وقتی یعقوب و پِترُس و یوحنا که به ارکان کلیسا معروفند، آن فیضی را که خدا به من عطا فرموده بود تشخیص دادند، آن ها دست من و برنابا را به علامت موافقت فشردند و قبول کردند که ما در میان غیر یهودیان کار کنیم و آنها در میان یهودیان. ۱۰تنها پیشنهادی که داشتند این بود که در فکر فقرا باشیم، یعنی همان کاری که من می خواستم انجام بدهم.
۱۱اما وقتی پِترُس به انطاکیه آمد، روبرو با او مخالفت کردم، زیرا کاملاً مقصر بود. ۱۲از آن رو که پیش از رسیدن عده ای از طرف یعقوب، او با غیر یهودیان غذا می خورد، اما با رسیدن آن ها خود را کنار کشید و دیگر نمی خواست با غیر یهودیان غذا بخورد مبادا اهل سنت را برنجاند ۱۳و دیگر مسیحیان یهودی نژاد از ریاکاری او پیروی کردند، به طوری که حتی برنابا نیز تحت تأثیر دورویی آن ها قرار گرفت. ۱۴اما وقتی دیدم رفتار آنها با حقیقت انجیل یکی نیست، در حضور همه به پِترُس خطاب کرده گفتم: «اگر تو با اینکه یهودی هستی، مانند غیر یهودیان زندگی می کنی و نه مانند یهودیان، چطور می توانی غیر یهودیان را مجبور سازی که مثل یهودیان زندگی کنند؟»
۱۵ما که یهودی مادرزاد هستیم و نه غیر یهودی گناهکار، ۱۶خوب می دانیم که هیچ کس با اجرای احکام شریعت در حضور خدا عادل شمرده نمی شود بلکه فقط بر اثر ایمان به عیسی مسیح عادل شمرده می شود. ما خود نیز به مسیح عیسی ایمان آوردیم تا به وسیلۀ ایمان و نه با اجرای شریعت عادل شمرده شویم. نه فقط ما بلکه هیچ بشری از راه انجام احکام شریعت نمی تواند عادل شمرده شود.
۱۷پس اگر در بین تلاش خود برای رسیدن به عدالت که در مسیح یافت می شود، دریابیم که ما نیز مثل دیگران گناهکار هستیم، آیا باید مسیح را عامل گناه خود بدانیم؟ هرگز نه! ۱۸اما اگر آنچه را که خود خراب کرده ام بار دیگر بنا کنم، البته نشان می دهم که شخصی خطاکار هستم. ۱۹زیرا تا آنجا که به شریعت مربوط است، من مرده ام. زیرا به وسیلۀ شریعت کشته شدم تا برای خدا زیست نمایم. ۲۰من با مسیح مصلوب شده ام به طوری که دیگر آنکه زندگی می کند من نیستم، بلکه مسیح است که در من زندگی می کند و در خصوص این زندگی جسمانی ای که من اکنون دارم، فقط به وسیلۀ ایمان به پسر خدا که به من محبت داشت و جان خود را به خاطر من داد زندگی می کنم. ۲۱فیض خدا را باطل نمی کنم، زیرا اگر عدالت از راه شریعت حاصل می شد، مرگ مسیح بی فایده می بود.