Copyright © 2015-2025 Afghan Bibles. All rights reserved
۱ خداوند در مورد ملتهای دیگر به ارمیای نبی سخن گفت ۲ و اولین سخن خداوند در مورد کشور مصر بود. در سال چهارم سلطنت یهویاقیم پسر یوشیا، پادشاه یهودا، هنگامی که لشکر نِکو، پادشاه مصر، در جنگ کرکمیش در کنار دریای فرات از قوای نِبوکدنصر، پادشاه بابل، شکست خورد، خداوند راجع به فرعون و لشکر مصر چنین فرمود:
۳ «افسران مصری فریاد میزنند،
سپرهای خود را بردارید
و به میدان جنگ بروید!
۴ اسپهای خود را زین کنید و بر آنها سوار شوید!
کلاهخودهایتان را بر سر بگذارید و در صف جا بگیرید.
نیزههای خود را تیز کنید
و زِرِههای خود را بپوشید.
۵ خداوند میفرماید: اما این چیست که من میبینم؟
آنها وحشتزده عقبنشینی میکنند.
جنگجویان آنها شکست خورده
و با سرعت در حال فرار هستند
آنها به پشت سر خود هم نگاه نمیکنند.
ترس از هر طرف آنها را احاطه کرده است!
۶ تیزترین آنها قادر به فرار نیست
و قویترین آنها هم نمیتواند بگریزد.
آنها در شمال، در کنار دریای فرات
میلغزند و میافتند.
۷ این کیست که مانند دریای نیل آبش بالا میآید
و سیلاب آن زمینهای اطراف را فرا میگیرد؟
۸ این مصر است که مانند دریای خروشان نیل شده
و میگوید: میخواهم برخیزم و روی زمین را بپوشانم
و شهرها را با ساکنان آنها نابود سازم.
۹ پس ای اسپها حرکت کنید،
ای گادیهای جنگی روان گردید
و ای جنگآوران آماده شوید.
مردان حبشه و لیبیا را با سپرها
و سربازان لُودی را با کمانهایشان بفرستید.»
۱۰ امروز، روز خداوند، خدای قادر مطلق است
و خداوند میخواهد که از دشمنان انتقام بگیرد.
شمشیر او آنقدر میکُشد تا سیر شود
و از نوشیدن خون آنها سیراب گردد.
زیرا امروز خداوند قادر مطلق، در شمال، در کنار دریای فرات
همچون قربانی، خون آنها را میریزد.
۱۱ ای مردم بیچارۀ مصر برای جستجوی مرهم به جِلعاد بروید
اما هیچچیزی نمیتواند درد شما را درمان کند.
۱۲ مردم جهان از رسوایی شما خبر شدهاند
و گریه و فریاد شما روی زمین را پُر کرده است،
زیرا جنگجویان شما در میدان جنگ میلغزند
و بر یکدیگر میافتند.
۱۳ بعد خداوند در مورد آمدن نِبوکدنصر، پادشاه بابل به قصد حمله به مصر، به ارمیا چنین فرمود:
۱۴ «در شهرهای مصر، به مِجدُل، مِمفیس
و تَحفَنحیس اعلام کرده و بگو:
بهپا ایستاده و آماده شوید،
زیرا اطرافیانتان با شمشیر هلاک میشوند.
۱۵ چرا آپیس، خدای بزرگتان، افتاده است و برنمیخیزد؟
بهخاطریکه خداوند قادر مطلق او را به زمین کوبیده است.
۱۶ لشکر شما لغزیدند و افتادند و به یکدیگر گفتند:
بیایید که نزد قوم و به زادگاه خود برگردیم،
زیرا شمشیر دشمن ما را نابود میکند.
۱۷ به فرعون، پادشاه مصر یک نام جدید بدهید.
او را دُهل میان خالی بنامید
زیرا که فرصت را از دست داده است.»
۱۸ خداوند قادر مطلق که پادشاه کاینات است، میفرماید:
«به نام خود سوگند میخورم
که شخص نیرومندی را برای حمله میفرستم.
او مانند کوهِ تابور که بلندترین کوههای آن منطقه است
و مانند کوه کرمِل که در کنار بحر
سر به فلک کشیده و با عظمت است، میباشد.
۱۹ ای مردم مصر، سامان و لوازمتان را جمع کنید
و برای تبعید آماده شوید!
شهر مِمفیس خراب میشود و به ویرانهای تبدیل میگردد
جایی که دیگر کسی آنجا نمیتواند زندگی کند.
۲۰ مصر مانند یک گوسالۀ مقبول است
اما یک زنبور از شمال، بر او هجوم میآورد.
۲۱ حتی عساکر اجیر آنها مانند گوسالههای ناتوان
تاب مقاومت را نداشته و فرار میکنند،
زیرا روز مصیبت و مجازاتشان رسیده است.
۲۲ مصر مانند مار صدا برمیآورد و خزیده فرار میکند،
چونکه دشمنان، با قدرت تمام میآیند
و مانند کسانی که با تیشۀ خود درختها را قطع میکنند،
آنها را از بین میبرند.
۲۳ جنگلهای انبوه آنها را از بین میبرند،
زیرا تعداد آنها مانند یک خیل ملخ، بیشمار است.
۲۴ اهالی مصر سرافگنده و رسوا میشوند
زیرا مردمی از جانب شمال، آنها را مغلوب میکنند.»
۲۵ خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل، میفرماید: «بدانید که من آمون، خدای تِبس را همراه با فرعون، مصر، بُتها، پادشاهان و همه کسانی را که به پادشاه مصر اتکاء مینمایند، مجازات میکنم. ۲۶ آنها را بهدست نِبوکدنصر، پادشاه بابل و لشکر او و بهدست کسانی که تشنۀ خونشان هستند، میسپارم. اما بعد از زمانی، مصر مانند سابق آباد و قابل سکونت میشود.» خداوند چنین فرموده است.
۲۷ خداوند میفرماید:
«اما ای بندۀ من یعقوب و ای قوم اسرائیل،
نترسید و هراسان نباشید،
زیرا من شما و فرزندانتان را از دورترین جاهای روی زمین
و از اسارت نجات میدهم و دوباره میآورم
تا در وطنتان به آرامی و آسودهگی زندگی کنید
و از هیچکسی نترسید.
۲۸ ای بندۀ من یعقوب یعنی ای قوم اسرائیل نترس!
زیرا من با شما هستم.
من همه ملتهایی را که شما را در بینشان پراگنده ساختم،
نابود میسازم، اما شما را از بین نمیبرم.
من شما را بدون مجازات هم رها نمیکنم،
اما در زمان مجازات شما، با انصاف خواهم بود.»
خداوند چنین فرموده است.