Copyright © 2015-2025 Afghan Bibles. All rights reserved
۱ خداوند در مورد شهر بابل و مردم آن سرزمین به ارمیای نبی چنین فرمود:
۲ «این خبر را به همه ملتها برسانید و آن را اعلام کنید!
یک بیرق را برافرازید و آشکارا اعلام کنید،
آن را پنهان نکنید و بگویید که
بابل سقوط کرده،
بُتِ بِل خجل شده،
بُتِ مرودک سرافگنده،
سایر بُتهای بابل رسوا گردیده
و مجسمههای بیارزششان تکهتکه شدهاند.
۳ ملتی از جانب شمال بر بابل حمله کرده
و سرزمین آن را ویران میکند.
انسان و حیوان از آنجا گریخته
و دیگر در آن ساکن نخواهند شد.»
۴ خداوند میفرماید: «در آن ایام و در آن زمان، مردم اسرائیل و یهودا گریهکنان میآیند و خداوند، خدای خود را میجویند. ۵ راه صهیون را میجویند و به آن سمت میروند. آنها با من پیمان ابدی میبندند و آن پیمان هرگز فراموش نمیشود.
۶ قوم برگزیدۀ من مانند گوسفندهای گمشده هستند. رهبرانشان آنها را گمراه کرده و در بین کوهها آواره ساختند. این قوم خانۀ خود را فراموش کرده و نمیدانند که چگونه به آنجا برگردند. ۷ هر کسی که آنها را میبیند، به آنها حمله میکند. دشمنانشان میگویند: «ما حق داریم که با آنها اینگونه رفتار کنیم، زیرا این مردم در برابر خداوند، چوپان حقیقی که مایۀ امید پدرانشان بود، گناه کردهاند.»
۸ ای قوم اسرائیل، از بابل فرار کنید و از کشور بابلیان خارج شوید. همچون بُز نر که رمه را به دنبال خود میکشد، پیشقدم شده دیگران را هدایت کنید، ۹ زیرا من ملتهای نیرومند شمال را وادار میسازم تا به بابل حمله نموده و آن را تصرف کنند. آنها کمانداران ماهری هستند که هرگز تیرشان به خطا نمیرود. ۱۰ بابل غارت میشود و همه چیز آن را به تاراج میبرند.» خداوند چنین فرموده است.
۱۱ خداوند میفرماید: «ای غارتگران قوم برگزیدۀ من، شما خوشحال هستید و به خود میبالید. مانند گوسالهای در چراگاه جست و خیز میزنید و مانند اسپ آواز میکشید، ۱۲ اما بدانید که شهر عظیمتان خوار و رسوا میگردد. سرزمین بابل قدر و اهمیت خود را از دست داده به بیابان خشک و بیآب تبدیل میشود ۱۳ و بهخاطر قهر و غضب من، بابل کاملاً ویران شده و کسی در آن زندگی نمیکند. هرکسی که از آنجا عبور کند، از دیدن وضع بد آن دچار وحشت میگردد. ۱۴ ای کمانداران، در مقابل بابل صف آرایی کنید. همه تیرهایتان را بهسوی مردم بابل رها کنید، زیرا آنها در مقابل من گناه ورزیدهاند. ۱۵ از هر طرف فریاد برآورید، چونکه بابل تسلیم شده است. دیوارهایش ویران شده و فروریختهاند، زیرا روز انتقام من است. همان بلایی را که بر سر دیگران آورد بر سر خودش میآورم. ۱۶ نگذارید کسی در آنجا دانه بکارد و یا محصول را درو کند. همه بیگانهگانی که در آنجا زندگی میکنند، باید نزد قوم خود و به وطن خود برگردند تا از دَم شمشیر کُشندۀ دشمن در امان باشند.»
۱۷ خداوند میفرماید: «اسرائیل گوسفند گمشدهای بود که مورد حملۀ شیرها قرار گرفت. اول، پادشاه آشور دست به کُشتار آن زد و بعد نِبوکدنصر، پادشاه بابل، استخوانهای آن را شکست. ۱۸ پس حالا من، خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل، همانطوری که پادشاه آشور را مجازات کردم، پادشاه بابل و کشور او را هم مجازات خواهم کرد. ۱۹ اما قوم اسرائیل را به وطنشان برمیگردانم تا در کِشتزارهای کرمِل و باشان سیر شوند و در کوهستانهای اِفرایِم و جِلعاد از نعمتهای فراوان من برخوردار گردند. ۲۰ در آن زمان دیگر نه گناهی در اسرائیل یافت خواهد شد و نه شرارتی در یهودا، زیرا من گناهان بازماندهگان آنها را میبخشم.» خداوند چنین فرموده است.
۲۱ خداوند میفرماید: «بر مردم مِراتایم و اهالی فَقود حمله کنید و همانطور که به شما امر فرمودهام، همه را کاملاً از بین ببرید. ۲۲ صدای جنگ و ویرانی بزرگ از آن سرزمین شنیده میشود. ۲۳ چکُش بابل همۀ جهان را ذرهذره کرد و حالا آن چکُش خودش شکسته است و کشورهای جهان از دیدن آنچه که بر سر بابل آمده است، حیران میشوند. ۲۴ ای بابل، بدون آن که بدانی، من برایت دام نهاده بودم و در آن گرفتارت کردم، زیرا تو بر ضد من برخاستی. ۲۵ من اسلحهخانۀ خود را گشوده و سلاح غضب خویش را بیرون آوردهام، زیرا من، خداوند قادر مطلق، خدای متعال در سرزمین مردم بابل کاری دارم. ۲۶ از هر گوشۀ جهان به جنگ بابل بیایید و انبارهای غلهاش را خالی نمایید. این کشور را ویران کنید و هیچچیزی را برایش باقی نگذارید! ۲۷ تمام جنگجویان نیرومندشان را بکُشید! وای بهحال مردم بابل! زمان مجازاتشان فرارسیده است!
۲۸ به آواز مردم اسرائیل که از اسارت در بابل فرار کرده و به اورشلیم میآیند، گوش دهید. آنها میگویند که خداوند از مردم بابل بهخاطر خراب ساختن عبادتگاه او در صهیون، انتقام گرفته است.
۲۹ کمانداران و تیراندازان را جمع کنید و به بابل بفرستید که آن را از چهار طرف محاصره کنند تا هیچکسی نتواند بگریزد. همان کاری را که در حق دیگران کرد، در حق خودش بکنید زیرا از روی کبر و غرور به من، خداوند که خدای مقدس اسرائیل هستم، توهین نمود. ۳۰ بنابران، در آن روز جوانانش در کوچههای شهر و عساکرش در میدان جنگ کُشته میشوند.» این گفتۀ خداوند است.
۳۱ خداوند قادر مطلق، خدای متعال میفرماید: «ای کشور مغرور، من مخالف تو هستم، روز آن رسیده است که تو را مجازات کنم. ۳۲ ملت مغرور تو لغزش خورده و بر زمین خواهند افتاد و کسی به آنها کمک نخواهد کرد تا دوباره بلند شوند. در شهرهای تو چنان آتشی میافروزم که حتی اطراف آنها هم خواهند سوخت.»
۳۳ خداوند قادر مطلق میفرماید: «بر مردم اسرائیل و یهودا ظلم شده است. کسانی که آنها را اسیر گرفتهاند، ایشان را محکم نگاه میدارند و مانع آزاد شدنشان هستند. ۳۴ ولی من که نجاتدهندۀ آنها میباشم، نیرومند هستم و نام من خداوند قادر مطلق است. من آنها را نجات میدهم. صلح و آرامش را به آنها برمیگردانم، اما مردم بابل هرگز روی آرامش را نخواهند دید!»
۳۵ خداوند میفرماید:
«شمشیر هلاکت بر مردم بابل و برای نابودی بزرگان و دانشمندان آن میآید!
۳۶ شمشیر هلاکت بر انبیای دروغین و احمق آنها میآید!
شمشیر هلاکت بر جنگجویانشان میآید تا آنها از بین بروند!
۳۷ شمشیر هلاکت بر ضد اسپها و گادیهای جنگیشان میآید تا آنها هم از بین بروند!
شمشیر هلاکت بر ضد عساکر اجیرشان میآید تا بسیار ضعیف گردند!
دارایی و ثروتشان تاراج میگردد!
۳۸ خشکسالی را به آن سرزمین میفرستم تا آب دریاها خشک شود،
زیرا آنجا پُر از بُت است و مردم دیوانهوار، بُتها را پرستش میکنند.
۳۹ سرزمین بابل مسکن حیوانات وحشی و لانۀ گرگها و بومها میشود. دیگر انسانی در آن سکونت نمیکند و برای همیشه ویران باقی میماند. ۴۰ همانطوری که سُدوم و عموره را با همسایهگانشان نابود کردم، بابل راهم از بین میبرم و هیچکسی در آنجا زندگی نخواهد کرد. خداوند چنین فرموده است.
۴۱ ببینید، قوم نیرومندی از جانب شمال میآید.
پادشاهان زیادی از نقاط دوردست زمین
بر ضد تو برای جنگ آماده میشوند.
۴۲ آنها مردمان ظالم و بیرحم بوده
و با کمان و نیزه مجهز میباشند.
جنگجویان آنها سوار بر اسپ
و آوازشان مانند صدای طوفان بحر است
و برای جنگ با تو ای بابل، میشتابند.
۴۳ وقتی خبر به پادشاه بابل برسد،
پاهایش سُست شده، میافتد
و مانند زنی که در حال زایمان باشد، درد میکشد.
۴۴ مانند شیری که از جنگلهای اُردن بر چراگاه سرسبز گوسفندها حمله میآورد، من هم ناگهان بر بابل هجوم میآورم و مردم آن را از آنجا بیرون میرانم. آنگاه کسی را که من برگزیدهام، بر آنها رهبری خواهد کرد. کیست مانند من؟ چه کسی میتواند مرا به محاکمه بیاورد؟ کدام رهبری میتواند به مخالفت من برخیزد؟ ۴۵ پس بشنوید، این است طرح نقشهای که من بر ضد مردم بابل کشیدهام، حتی کودکانشان ربوده میشوند و همه به وحشت میافتند. ۴۶ از صدای سقوط بابل زمین میلرزد و فریاد آن به گوش تمام ملتهای جهان میرسد.»