0:00 / 0:00

کتاب لاویان

فصل بیست و ششم

برکات اطاعت

(همچنین در تثنیه ۷: ۱۲ - ۲۴؛ ۲۸: ۱ - ۱۴)

۱خداوند فرمود: «بتها، ستونهای سنگی و مجسمه های تراشیده برای پرستش نسازید، زیرا من خداوند، خدای شما هستم. ۲از مقررات سَبَت من پیروی کنید و به عبادتگاه من احترام بگذارید، زیرا من خداوند هستم.

۳اگر مطابق اوامر و احکام من رفتار کنید و آن ها را بجا آورید، ۴آنوقت من باران را در موسمش برای شما می فرستم تا زمین محصول و درختان میوه بار آورند. ۵خِرمن تان آنقدر زیاد می شود که کوبیدن آن تا فصل چیدن انگور طول می کشد و حاصلات انگور شما بقدری فراوان می شود که تا موسم کِشت غله دوام می کند. خوراک فراوان می داشته باشید و در سرزمین تان در امنیت و رفاه زندگی می کنید.

۶من در آنجا صلح را برقرار می سازم و بدون ترس و با خاطر جمع بخواب می روید. حیوانات خطرناک را از سرزمین تان محو می کنم و جنگ و خونریزی در آن رُخ نمی دهد. ۷بر دشمنان غالب می شوید و با شمشیر شما هلاک می گردند. ۸پنج نفر تان می توانند صد نفر را مغلوب سازند و صد نفر شما هزار نفر را شکست می دهند. ۹به شما برکت می دهم و فرزندان زیاد عطا می کنم و به قولی که داده ام وفا می نمایم. ۱۰محصولات شما آنقدر زیاد می شوند که تا برداشتن محصول آینده باقی می مانند و نمی دانید که با آن غلۀ اضافگی چه کنید. ۱۱من در بین شما ساکن می شوم و هرگز شما را ترک نمی کنم. ۱۲همیشه با شما می باشم. من خدای شما بوده و شما قوم برگزیدۀ من می باشید. ۱۳من خداوند، خدای شما هستم که شما را از مصر بیرون آوردم تا دیگر غلام آن مردم نباشید. زنجیر غلامی را از پای تان و یوغ اسارت را از دوش شما برداشتم تا با سرفرازی زندگی کنید.

سزای نافرمانی

(همچنین در تثنیه ۲۸: ۱۵ - ۶۸)

۱۴اما اگر به من گوش ندهید، ۱۵قوانین مرا رد کنید، اوامر مرا بجا نیاورید و پیمانی را که با شما بسته ام بشکنید، این طور جزا می بینید: ۱۶بر سر شما بلای ناگهانی را می آورم. شما را به مرض بی درمان گرفتار می سازم. به تبی که چشمان تان را کور و عمر شما را کوتاه کند، مبتلا می شوید و دشمنان تان محصول زحمت شما را می خورند. ۱۷بر ضد شما بر می خیزم و شما را به دست دشمن مغلوب می سازم و بدخواهان تان بر شما حکومت می کنند. شما آنقدر وحشتزده می شوید که بدون اینکه کسی شما را تعقیب کند پا به فرار می گذارید.

۱۸اگر باز هم از من اطاعت نکنید سزای گناه تان را هفت چند می سازم. ۱۹قدرت غرورآمیز شما را از بین می برم. باران بر زمین تان نمی بارد و در نتیجه زمین شما خشک و مانند فلز سخت می شود. ۲۰نیروی خود را بیهوده از دست می دهید، زیرا زمین تان محصول و درختان شما میوه بار نمی آورند.

۲۱اگر باز هم برخلاف میل من رفتار کنید و به من گوش ندهید، بلاهائی که بر سر شما می آورم هفت چند خواهند بود. ۲۲جانوران خطرناک را در بین شما می فرستم تا اطفال تان را بکشند، رمه و گلۀ تان را از بین ببرند، نفوس تان کم شود و جاده های تان متروک گردند.

۲۳اگر با وجود اینهمه مجازات بازهم به من توجه ننمائید و برخلاف رضای من رفتار کنید، ۲۴آنوقت برضد شما بر می خیزم و خودم سزای گناه شما را هفت چند سخت تر می سازم. ۲۵اگر پیمان مرا بشکنید، از شما انتقام می گیرم و جنگ را برضد شما برپا می کنم و اگر برای حفاظت جانهای تان در شهرها بگریزید، بیماری های بی درمان را در بین شما شایع می کنم و شما را مغلوب دشمنان می سازم. ۲۶ذخیرۀ آرد شما را آنقدر کاهش میدهم که ده زن در یک تنور نان بپزند. و با جیره ای که به شما داده می شود سیر نشوید.

۲۷اگر باوجود اینهمه مجازات بازهم به من گوش ندهید از من اطاعت نکنید، ۲۸آنگاه من غضب خود را بر سر شما می آورم و سزای گناه تان را هفت چند سخت تر از پیشتر می کنم. ۲۹از شدت گرسنگی گوشت فرزندان خود را می خورید. ۳۰عبادتگاه های تانرا ویران می کنم، قربانگاه های شما را منهدم می سازم، جنازه های شما را بر بتهای بی جان تان می اندازم و از شما متنفر می شود. ۳۱شهرهای تان را به خرابه تبدیل می نمایم، معابد شما را خراب می کنم و قربانی های تان را نمی پذیرم. ۳۲سرزمین تان را بکلی ویران می کنم تا دشمنان تان که در آن ها جاگزین می شوند تباهی آن ها را ببینند و حیران شوند. ۳۳شما را در بین اقوام جهان پراگنده می سازم، جنگ را بر سر شما می آورم، شهرهای تان را ویران و از سکنه خالی می گردانم.

۳۴‏-۳۵آنوقت زمین های تان را که شما موقع ندادید استراحت کنند، تا زمانی که در سرزمین دشمن اسیر هستید متروک می باشند و استراحت می کنند. ۳۶و شما که به سرزمین های دشمن به اسارت رفته اید از صدای برگی که در اثر وزش باد بر روی زمین حرکت می کند به وحشت می افتید و مانند کسی که از ترس شمشیر دشمن بگریزد، پا به فرار می گذارید و بر زمین می افتید. ۳۷در وقت فرار بر یکدیگر می افتید، در حالیکه کسی در تعقیب شما نیست، مثل کسی که از جنگ بگریزد، فرار می کنید و مقاومت خود را در برابر دشمن از دست می دهید. ۳۸در اسارت می میرید و در دیار دشمنان تان بخاک می روید. ۳۹و کسانی که در سرزمین دشمن باقی بمانند بخاطر گناهان خود و اجداد شان هلاک می شوند.

۴۰اما اگر به گناهان خود و گناهان اجداد خود که به من خیانت کردند و در مقابل من سرکشی نمودند، ۴۱مرا مجبور ساختند که بر ضد آن ها برخیزم و آن ها را به سرزمین های دشمنان شان تبعید کنم، اعتراف نمایند، در حضور من سر تواضع خم کنند و مجازات خود را قبول نمایند، ۴۲آنوقت پیمان خود را که با یعقوب و اسحاق و ابراهیم بسته بودم بیاد می آورم و به فکر سرزمین آن ها می افتم. ۴۳اما اولتر، باید آن سرزمین خالی شود تا از آسایش و استراحت کامل برخوردار گردد و بخاطری که قوانین و احکام مرا رد کردند باید مجازات شوند. ۴۴ولی با اینهم، آن ها را در سرزمین دشمنان شان بکلی ترک نمی کنم، از بین نمی برم و پیمان خود را نمی شکنم، زیرا من خداوند، خدای شان هستم. ۴۵پیمان خود را که با اجداد آن ها بسته بودم بیاد می آورم، زیرا من با قدرت خود آن ها را در برابر چشمان مردم مصر از آن سرزمین بیرون آوردم، تا من خداوند، خدای آن ها باشم.»

۴۶اینها قوانین و احکامی اند که خداوند در کوه سینا ذریعۀ موسی به قوم اسرائیل داد.