0:00 / 0:00

کتاب مزامیر

مزمور چهاردهم

شرارت انسان

(مزموری از داود)

۱احمق در دل خود می گوید: «خدائی نیست.» اعمال شان فاسد و زشت است و حتی یک نفر نیکوکار نیست. ۲خداوند از آسمان بر بنی آدم می نگرد تا ببیند که آیا شخص دانا و خداجوئی وجود دارد. ۳همه گمراه و فاسد شده اند. نیکوکاری نیست، حتی یک نفر هم نیست.

۴آیا همۀ این بدکاران شعور ندارند که قوم برگزیدۀ خدا را مثل نان می خورند و نام خداوند را یاد نمی کنند؟

۵پس ترس بر ایشان چیره می گردد، زیرا خداوند در بین عادلان حضور دارد. ۶وقتی امید مسکینان را خوار بدانند، خداوند آن ها را در پناه خود می گیرد.

۷ای کاش خداوند برای نجات اسرائیل از سهیون بیاید. وقتی که خداوند اسیران قوم برگزیدۀ خود را باز گرداند، یعقوب خوشی می کند و اسرائیل شادمان می شود.