0:00 / 0:00
Previous chapter

کتاب اول سموئیل

فصل اول

اَلقانَه و خانواده اش در شیلوه

۱رامه تایم صوفیم شهری بود در کوهستان افرایم. در این شهر مردی زندگی می کرد بنام اَلقانَه از قبیلۀ افرایم که پدرش یِروحَم، پدر کلانش الیهو و از خانوادۀ توحو پسر صوف بود. ۲اَلقانَه دو زن داشت به نامهای حَنّه و فَنِینه. فَنِینه دارای اولاد بود، ولی حَنّه اولاد نداشت.

۳اَلقانَه هر سال برای عبادت و ادای قربانی بحضور خداوند قادر مطلق از شهر خود به شیلوه می رفت. در آنجا دو پسر عیلی بنامهای حُفنی و فینِحاس بعنوان کاهنان خداوند اجرای وظیفه می کردند. ۴اَلقانَه هر وقتیکه قربانی می کرد، از گوشت آن به زن خود فَنِینه و همه پسران و دختران خود یک حصه می داد. ۵اما چون حَنّه را دوست داشت و هم بخاطریکه آن زن بی اولاد بود، به او یک حصه اضافه تر می داد. ۶چون خداوند حَنّه را از داشتن اولاد بی بهره ساخته بود، فَنِینه، رقیب او همیشه او را طعنه می داد و جگرش را خون می کرد. ۷این کار هر ساله تکرار می شد. هر وقتیکه به عبادتگاه خداوند می رفت، فَنِینه ریشخندش می کرد و او را بگریه می آورد و در نتیجه، چیزی نمی خورد. ۸شوهرش از او می پرسید: «چرا گریه می کنی و چیزی نمی خوری؟ چرا ناحق خود را جگرخون می سازی؟ آیا من برای تو از ده پسر زیادتر نیستم؟»

حَنّه در عبادتگاه

۹یک شب زمانی که در شیلوه بودند، حَنّه بعد از صرف غذا برخاست و بیرون رفت. عیلی کاهن در پیش دروازۀ عبادتگاه خداوند نشسته بود. ۱۰حَنّه در حالیکه با سوز دل بدرگاه خدا دعا می کرد، زار زار می گریست ۱۱و در همان حال نذر گرفت و گفت: «ای خداوند قادر مطلق، بر منِ غمزده رحم نما. دعایم را بپذیر و پسری به من عطا فرما و قول می دهم که او را وقف تو کنم و تا که زنده باشد، موی سر او تراشیده نشود.»

۱۲حَنّه در حالیکه هنوز دعا می کرد، عیلی متوجه او شد و دید که لبهایش حرکت می کند. ۱۳چون حَنّه در دل خود دعا می کرد، صدایش شنیده نمی شد و تنها لبهایش تکان می خورد. عیلی فکر کرد که او مست است. ۱۴به حَنّه گفت: «مستی تا بکی؟ شرابت را از خود دور کن.» حَنّه جواب داد: ۱۵«نخیر آقا، نه مست هستم و نه شراب خورده ام، بلکه شخص مصیبت زده ای هستم که با خداوند خود راز و نیاز می کنم. ۱۶فکر نکنی که من یک زن هرجائی هستم. من از بخت بد خود می نالم.» ۱۷عیلی گفت: «بسلامت برو! خدای اسرائیل بمرادت برساند.» ۱۸حَنّه گفت: «از لطفی که به این کنیزت داری، تشکر می کنم.» بعد حَنّه بخانه رفت. کمی غذا خورد و دیگر آثار غم در چهره اش دیده نمی شد.

تولد سموئیل و وقف او به خداوند

۱۹صبح وقت روز دیگر همه برخاستند و به عبادت خداوند پرداختند. بعد به خانۀ خود در شهر رامه بر گشتند. اَلقانَه با زن خود، حَنّه همبستر شد. خداوند دعای قبلی حَنّه را قبول فرمود، ۲۰زیرا پس از مدتی حَنّه حامله شد و پسری بدنیا آورد و او را سموئیل (یعنی، خواسته از خدا) نامید، زیرا گفت: «از خداوند خواسته ام.»

۲۱آنگاه اَلقانَه با تمام خانواده اش به شیلوه رفتند تا مراسم قربانی سالانه را بحضور خداوند تقدیم کنند و همچنان نذر خود را هم بدهند. ۲۲اما حَنّه با آن ها نرفت و به شوهر خود گفت: «بمجردیکه طفل از شیر جدا شد او را می برم و وقف عبادتگاه خداوند می کنم و تا که زنده است در همانجا بماند.» ۲۳اَلقانَه گفت: «بسیار خوب، صبر کن تا طفل از شیر جدا شود، بعد هرچه که رضای خداوند باشد، ما قبول داریم.» پس حَنّه همانجا ماند و تا که طفل از شیر جدا شد، از او پرستاری کرد.

۲۴بعد طفل خود را که هنوز بسیار کوچک بود، گرفته با یک گوسالۀ سه ساله، یک جوال آرد و یک مشک شراب به عبادتگاه خداوند در شیلوه رفت. ۲۵در آنجا گوساله را ذبح کرد و طفل را پیش عیلی برد ۲۶و گفت: «آقا، آیا مرا بخاطر داری؟ من همان زن هستم که دیدی در همینجا ایستاده بودم و بدربار خداوند دعا می کردم. ۲۷و این طفل را که می بینی از او می خواستم و او دعایم را پذیرفت و بمرادم رساند. ۲۸حالا می خواهم او را وقف خداوند کنم و تا که زنده است در خدمت او باشد.» پس همگی خداوند را در همانجا پرستش کردند.

Previous chapter

Related content

Birth of the Prophet Samuel

Birth of the Prophet Samuel (The Word of God for You)
Hannah was a barren woman whom her husband loved; But nothing comforted her. When she prays to God in Lord's house and promises that if I have a son, I will dedicate him to you, O God! Then Hannah keeps her word and dedicates little Samuel to God for the rest of her life.

Radio programme about v3-20 (30min)

Story of Saul

Story of Saul (Children's Bible Stories)
Saul was chosen the king of Israelites after Samuel. He was a rebellious person who didn’t listen to God. He did always what he wanted. Then, God wanted to choose someone else instead of him. He chose David, the youngest son of Jesse. David was a very brave person, though physically he was a short man, but he had strong faith in God that killed the famous hero of Palestinians “Goliath”.

Radio programme mainly about v1-28 (30min)

Ruth and Samuel

Ruth and Samuel (Children's Bible Stories)
Ruth is the woman who Bible has called her an important woman. Because prophet David and Jesus Christ is of her son’s descendant. Hannah was a woman who did not have children. She asked God for a child. She promised God that will give her son to serving of his home. God gave her a son called Samuel. When Samuel grew up, he served at God’s tent so that God called him the leader of Israel tribe.

Radio programme mainly about v1-28 (30min)

Hannah's Prayer and Samuel's Birth

Hannah's Prayer and Samuel's Birth (Cry of Woman)
Hannah was a barren woman and could not have children, even though her husband – who had two wives – loved her very much. The second wife had children and always insulted Hannah for her barrenness. One day, Hannah prayed to God and pleaded with him from the bottom of her heart to give her a son. If God would answer her prayer, she promised to dedicate him to the service of God. She believed that God would answer her prayer. God did and gave her a son whom she called Samuel, meaning “God has heard”. Whenever we pray to God, it should be a prayer from the heart.

Radio programme mainly about v1-28 (30min)

Hannahs prayer

Hannahs prayer (With You)

Radio programme includes v1-18 (29min)

Blessed Are the Meek

Blessed Are the Meek (Reflections on Life 2)
In the Old Testament, in 1 Samuel chapter 1, we read the life story of a woman named Hannah who suffered because she had no children and because of the taunts of the people who called her barren she cried every night. One day Hannah prayed to God with a broken heart. God answered her prayer and gave her the need of his heart. How about you ? Especially dear ladies! Have you ever brought your needs to the presence of the living and true God? Remember that God hears the cries of broken hearts and heals their wounds. So do it now!

TV show refers to v1 (29min)