0:00 / 0:00

نامۀ دوم پولُس رسول به قرنتیان

فصل هفتم

۱ای عزیزان! این وعده ها برای ماست، پس باید خود را از هر چیزی که جسم و روح ما را آلوده می سازد، پاک کنیم و با خدا ترسی، خود را کاملاً به خدا تسلیم نماییم.

شادمانی پولُس

۲ما را در قلبهای خود جا دهید. ما به هیچ کس بدی نکرده ایم، ما اخلاق کسی را فاسد نساخته ایم و هیچ کس را فریب نداده ایم. ۳سخنان من برای ملامت کردن شما نیست، زیرا چنان که قبلاً گفته بودم، شما آنقدر برای ما عزیز هستید که در مرگ و زندگی با شما خواهیم بود. ۴من به شما بسیار اطمینان دارم و افتخار می کنم. بنابر این، با وجود همۀ مشکلات، من دلگرمی و خوشی زیادی دارم.

۵ وقتی به ولایت مقدونیه رسیدیم، نتوانستیم برای رفع خسته گی خود کمی استراحت کنیم زیرا از هر طرف دچار زحمت شده بودیم. با دیگران در مبارزه بودیم و در دل خود ترس داشتیم. ۶اما خدا که به دل شکسته گان آسایش می دهد، با آمدن تیطوس به ما هم دلگرمی بخشید. ۷تنها آمدن او نبود که ما را خوشحال ساخت بلکه گزارش از دلگرمی شما به او، نیز ما را شاد ساخت. او در مورد اشتیاق تان برای دیدارم صحبت کرد و برایم گفت که شما از کار تان پشیمان بوده و حال از من دفاع می کنید. شنیدن این گزارشها مرا زیادتر خوشحال ساخت.

۸با این که نامۀ من شما را آزرده ساخت اما از نوشتن آن پشیمان نیستم. اگر چه وقتی دیدم آن نامه برای زمان کوتاهی باعث آزرده گی شما شده بود، تا مدتی از نوشتن آن پشیمان شده بودم. ۹اما حالا خوشحال هستم، نه به خاطری این که آزرده شده بودید بلکه چون آزرده گی تان باعث توبه شد. زیرا آزرده گی تان مطابق ارادۀ خدا بود تا هیچ ضرری از ما به شما نرسد. ۱۰آن آزرده گی که از طرف خداست، باعث توبه می گردد تا نجات یابیم و هیچ پشیمانی به دنبال ندارد اما برعکس آزرده گی دنیوی باعث مرگ می شود. ۱۱ببینید، آن آزرده گی را که مطابق ارادۀ خدا تحمل کرده اید، این صفات نیکو را در شما به وجود آورده است. این صفات چه شور و شوقی، چه اشتیاقی در دفاع از بیگناهی خویش، چه ناراحتی در مقابل بی عدالتی ها، چه خدا ترسی، چه علاقه و غیرت برای مجازات خطاکاران! شما نشان دادید که در تمام این کارها بی تقصیر هستید.

۱۲من آن نامه را به خاطر آن شخص که بدی کرده و یا آن کسی که به او بدی شده، ننوشتم بلکه تا در حضور خدا اشتیاق شما نسبت به ما، برای خود تان آشکار شود. ۱۳همۀ این چیزها به ما دلگرمی بخشید، نه تنها این بلکه دیدن خوشی تیطوس، بیشتر ما را خوشنود ساخت، زیرا شما همه باعث آرامش روحی او گردیده بودید. ۱۴من پیش او به شما افتخار کردم و شما آبروی مرا حفظ کردید. همان طور که همه سخنان ما دربارۀ شما راست بود، افتخار ما نیز نسبت به شما پیش تیطوس به حقیقت پیوست. ۱۵هر وقت که او اطاعت شما و آن ترس و لرزی را که در زمان ملاقات با او نشان دادید، به یاد می آورد، محبتش نسبت به شما بیشتر می شود. ۱۶من چقدر خوشحالم که می توانم در هر کاری به شما اعتماد کنم.