Copyright © 2015-2024 Afghan Bibles. All rights reserved
۱ رهبران تمام قبایل اسرائیل در حِبرون به حضور داوود آمده، گفتند: «ما همه از رگ و خون تو هستیم. ۲ در گذشته، اگر چه شاوول پادشاه ما بود، ولی تو رهبر واقعی ما در جنگ بودی. همچنان خداوند فرموده بود که تو باید مردم اسرائیل را چوپانی کنی و حکمران آنها باشی.» ۳ پس همه رهبران قوم اسرائیل در حِبرون نزد پادشاه آمدند و داوود پادشاه در آنجا در حضور خداوند با آنها پیمان بست. آنها مطابق آن پیمان، داوود را به عنوان پادشاه خود مسح نمودند. ۴ داوود سی ساله بود که پادشاه شد و مدت چهل سال سلطنت کرد. ۵ او قبلاً پادشاه یهودا بود و مدت هفت سال و شش ماه در حِبرون پادشاهی کرد. بعد مدت سی و سه سال در اورشلیم بر تمام کشور اسرائیل پادشاه بود.
۶ داوود پادشاه و مردانش برای مقابله با یبوسیان که در اورشلیم ساکن بودند، رفتند. یبوسیان به این عقیده بودند که داوود نمیتواند آن شهر را تسخیر کند. بنابراین به داوود گفتند: «تو به اینجا آمده نمیتوانی، زیرا حتی اشخاص کور و لنگ هم میتوانند از آمدن تو جلوگیری کنند.» ۷ با آنهم داوود شهر مستحکم صهیون را تصرف کرد و آن را شهر داوود نامید. ۸ در آن روز داوود به افراد خود گفت: «کسانی که میخواهند بر یبوسیان حمله کنند، باید از راه کاریز داخل شهر شوند و آن مردم کور و لنگ را که دشمنان من هستند، از بین ببرند.» به همین دلیل است که میگویند: «کوران و لنگان نباید وارد خانۀخدا شوند.»
۹ داوود پس از تصرف آن قلعۀ مستحکم صهیون، در آنجا ساکن شد و آن را «شهر داوود» نامید. سپس از قسمت شرقی آنجا شروع کرده شهری را در اطراف آن بنا کرد. ۱۰ داوود روز به روز نیرومندتر میشد، زیرا خداوند، خدای قادر مطلق همراه او بود.
۱۱ حیرام، پادشاه صور، قاصدانی را با چوبهای درخت سرو همراه با نجاران و معماران نزد داوود فرستاد تا آنها قصری برای داوود بسازند. ۱۲ آنگاه داوود دانست که خداوند او را بر اسرائیل به پادشاهی برگزیده و سلطنت او را بهخاطر اسرائیل، قوم برگزیدۀ خویش، استوار نموده است.
۱۳ وقتی داوود از حِبرون به اورشلیم رفت، کنیزان و زنان دیگر هم گرفت. آنها برایش پسران و دختران بیشتر به دنیا آوردند. ۱۴ اینها نامهای فرزندان او هستند که در اورشلیم متولد شدند: شموعا، شوباب، ناتان، سلیمان، ۱۵ یِبحار، الیشُوع، نِفِج، یافیَع، ۱۶ اِلیشمع، اِلیاداع و اِلیفِلِط.
۱۷ چون فلسطینیها شنیدند که داوود به پادشاهی اسرائیل انتخاب شده است، تمام نیروهای آنها برای دستگیری او رفتند. وقتی داوود از آمدن آنها خبر شد، در یک جای امن پناه بُرد. ۱۸ فلسطینیها به مجردی که آمدند، در درۀ رِفائیم پراگنده شدند. ۱۹ داوود از خداوند سوال کرد: «آیا برای مقابله با فلسطینیها بروم و آیا آنها را به دست من تسلیم خواهی کرد؟» خداوند در جواب او فرمود: «بلی، برو، زیرا به یقین ایشان را به دست تو تسلیم خواهم کرد.»
۲۰ بنابران، داوود رفت و در بعلفِراصیم با فلسطینیها جنگید و آنها را شکست داد و گفت: «خداوند مانند یک سیلاب خروشان دشمنان مرا شکست داده است.» از همین خاطر آنجا را بعلفِراصیم نامیدند. ۲۱ در آنجا فلسطینیها بُتهای خود را ترک کرده بودند، بنابران داوود و لشکرش آنها را با خود بُردند.
۲۲ فلسطینیها دوباره به درۀ رِفائیم آمدند و در آنجا ساکن شدند. ۲۳ این بار وقتی داوود از خداوند مشوره خواست، خداوند برایش فرمود: «این بار از روبهرو حمله نکن بلکه از پشت سرشان و از پیش درختها به مقابلۀ آنها برو. ۲۴ به مجردی که آوازی مانند صدای پای لشکرها را از بالای درختها شنیدی، آنگاه حمله کن! زیرا این نشانۀ آن است که خداوند راه را برایت باز کرده است تا بروی و لشکر فلسطینیها را از بین ببری.» ۲۵ داوود مطابق آنچه خداوند به او امر نمود، عمل کرد و فلسطینیها را از جِبعَه تا جازِر شکست داد.