Radio programme reading v12 (28min)
۱ پِطرُس و یوحنا هنوز با مردم سخن میگفتند که کاهنان و پیروان فرقۀ صدوقیان با افسری که مسؤول نگهبانان خانۀخدا بود، بر سر آنها ریختند. ۲ آنها از پِطرُس و یوحنا سخت خشمگین بودند زیرا ایشان به مردم تعلیم میدادند و اعلام میکردند که عیسی از مُردهگان زنده شده است و به این ترتیب ثابت میساختند که رستاخیز مُردهگان وجود دارد. ۳ پس پِطرُس و یوحنا را زندانی کردند و چون شام بود تا روز بعد آنها را در زندان نگهداشتند. ۴ اما بسیاری از کسانی که آن پیام را شنیده بودند، ایمان آوردند. حال تعداد ایمانداران نزدیک به پنج هزار نفر میرسید.
۵ صبح روز بعد، رهبران یهود، بزرگان و علمایشریعت در اورشلیم جمع شدند. ۶ آنها حناس کاهناعظم، قیافا، یوحنا و اسکندر و همه اعضای خانوادۀ آن کاهناعظم را ملاقات کردند. ۷ پِطرُس و یوحنا را خواستند و از آنها پرسیدند: «چگونه و به کدام قدرت و به نام چه کسی این کار را انجام دادهاید؟» ۸ پِطرُس که پُر از روحمقدس بود، جواب داد: «ای رهبران قوم و ای بزرگان اسرائیل! ۹ اگر امروز بهخاطر کار نیک که در مورد یک مرد شل انجام یافت، از ما میپرسید و میخواهید بدانید که چگونه او شِفا یافت، ۱۰ پس تمام شما و همۀ مردم اسرائیل باید بدانید که این مرد به قدرت نام عیسایمسیح ناصری نزد شما صحیح و سالم ایستاده است. آن کسی که شما او را بر صلیب کُشتید اما خدا او را دوباره زنده گردانید. ۱۱ عیسی همان کسی است که در کتاب مزامیر آمده است:
«سنگی را که معماران رد کردند،
اکنون سنگ اصلی تهداب شده است.»
۱۲ نجات تنها از طریق عیسی بهدست میآید. هیچ نامی غیر از نام عیسی در زیر آسمان به مردم عطا نشده است تا به وسیلۀ آن نجات یابیم.»
۱۳ وقتی آنها جرأت پِطرُس و یوحنا را دیدند، فهمیدند که آدمهای درس نخوانده و معمولیاند، در حالیکه حیران مانده بودند، آنها را شناختند که از همراهان عیسی هستند. ۱۴ اما چون مردی که شِفا یافته بود با پِطرُس و یوحنا ایستاده بود، آنها را چیزی گفته نتوانستند. ۱۵ پس به پِطرُس و یوحنا امر کردند که از شورا بیرون بروند و سپس میان خود به بحث پرداختند. ۱۶ آنها از همدیگر پرسیدند: «با این اشخاص چه کنیم؟ به همه ساکنان اورشلیم آشکار است که معجزۀ عجیبی توسط آنها انجام شده است و ما نمیتوانیم آن را انکار کنیم. ۱۷ اما بهخاطری که این موضوع در میان مردم بیشتر از این پخش نشود، به آنها اخطار میدهیم که نباید دیگر نام عیسی را پیش کسی به زبان بیاورند.»
۱۸ آنگاه پِطرُس و یوحنا را خواستند و به آنها اخطار دادند که به هیچ صورت به نام عیسی چیزی نگویند و تعلیم ندهند. ۱۹ اما پِطرُس و یوحنا در جواب گفتند: «پیش خدا کدام کار درست است، این که از خدا اطاعت کنیم یا از شما؟ پس خود قضاوت کنید. ۲۰ زیرا ما نمیتوانیم دربارۀ آنچه را که دیده و شنیدهایم، خاموش باشیم.» ۲۱ اعضای شورا، پِطرُس و یوحنا را پس از تهدید و اخطار زیاد رها کردند چون آنها میدیدند که دلیلی برای جزا دادن ایشان ندارند. از سوی دیگر مردم برای آنچه رُخ داده بود، خدا را ستایش میکردند. ۲۲ زیرا مردی که با این معجزه شِفا یافته بود، بیش از چهل سال عمر داشت.
۲۳ پِطرُس و یوحنا پس از رهایی نزد دیگر دوستان خود رفته و آنچه را که کاهنان و سران قوم به آنها گفته بودند به ایشان بیان کردند. ۲۴ وقتی ایمانداران خبر شدند، همه با یکدلی به درگاه خدا دعا کرده گفتند: «ای خداوند حاکم بر همۀ امور، ای خالق آسمان و زمین و بحر و آنچه در آنهاست، ۲۵ تو به وسیلۀ روحمقدس از زبان جد ما داوود که خادمت بود فرمودی:
«چرا قومهای جهان شورش میکنند؟
چرا مردم دسیسۀ باطل میسازند؟
۲۶ پادشاهان دنیا قیام کرده و رهبران آنها بر ضد خداوند
و بر ضد مسیح او جمع میشوند.»
۲۷ در واقع در همین شهر هیرودیس و پُنطیوس پیلاطوس، همراه با دیگر قومها و مردم اسرائیل، بر ضد خدمتگار مقدس تو عیسی که تو او را به عنوان مسیح انتخاب کردی، متحد شدهاند ۲۸ و همه کارهایی را که تو با قدرت و ارادۀ خود از پیش مقرر فرموده بودی، به انجام رسانیدند. ۲۹ اکنون ای خداوند، تهدیدهای آنها را ببین و خدمتگاران خود را توانا گردان تا پیام تو را با شجاعت بیان کنند. ۳۰ دست خود را برای شِفا دراز کن، بگذار معجزهها و نشانهها به نام خدمتگار مقدسات عیسی، انجام پذیرد.»
۳۱ هنگامی که دعایشان به پایان رسید، ساختمانی که در آن جمع شده بودند به لرزه درآمد، و همه از روحمقدس پُر گشتند و کلام خدا را با جرأت بیان کردند.
۳۲ همۀ ایمانداران از دل و جان با هم متحد شده بودند و هیچکس دارایی خود را از خود نمیدانست بلکه همه در اموال همدیگر شریک بودند. ۳۳ رسولان با قدرت زیاد به زندهشدن سَروَرشان عیسی شهادت میدادند و خدا به آنها برکت زیاد عطا میکرد. ۳۴ هیچکس در میان آنها محتاج نبود، زیرا هرکس که زمین یا خانهیی داشت آن را میفروخت و پولش را میآورد ۳۵ و پیش پای رسولان میگذاشت و به این ترتیب میان نیازمندان نظر به احتیاجشان تقسیم میگردید ۳۶ به طور مثال، یوسف که رسولان او را برنابا یعنی تشویقکننده مینامیدند و از قبیله لاوی و اهل قبرس بود، ۳۷ زمینی داشت که آن را فروخت و پولش را پیش پای رسولان گذاشت.