Copyright © 2015-2025 Afghan Bibles. All rights reserved
۱ خداوند متعال میفرماید: «دروازۀ شرقی حویلی داخلی باید در شش روز هفته بسته باشد اما در روز سَبَت و روز جشن ماه نو باز شود. ۲ پادشاه قوم از حویلی بیرونی از راه دروازه، داخل اتاق ورودی شده و کنار چوکات دروازه ایستاده شود، در حالیکه کاهن قربانی سوختنی و قربانی سلامتی او را تقدیم میکند، نزد چوکات دروازه مراسم ستایش را انجام دهد و سپس از دروازه بیرون برود اما دروازه باید تا شام باز بماند. ۳ در روزهای سَبَت و جشن ماه نو، همۀ مردم باید در مقابل این دروازه به حضور من سجده کنند. ۴ قربانیهای سوختنی را که حکمران قوم در روزهای سَبَت به من تقدیم میکند، شش برۀ بیعیب و یک قوچ بیعیب باشند. ۵ مقدار هدیۀ آردی که با قوچ تقدیم میشود باید چهارده کیلوگرام همراه با سه لیتر روغن زیتون باشد. ۶ در جشن ماه نو، یک گاو جوانِ بیعیب، شش بره و یک قوچ بیعیب بیاورد. ۷ هدیۀ آردی که با هر گاو و هر قوچ تقدیم میکند، باید چهارده کیلوگرام باشد و برای برهها هر اندازهای که حاکم بخواهد میتواند بدهد. با هر چهارده کیلوگرام آرد، سه لیتر روغن زیتون هم تقدیم شود. ۸ حکمران باید از راه اتاق ورودی دروازه داخل شود و از همان راه هم بیرون برود.
۹ وقتی مردم در روزهای عید برای عبادت من میآیند، کسانی که از دروازۀ شمالی وارد عبادتگاه میشوند باید از دروازۀ جنوبی بیرون بروند و اشخاصی که از دروازۀ جنوبی داخل میشوند باید از دروازۀ شمالی بیرون بروند. هیچکسی اجازه ندارد از راهی که وارد شده است خارج شود بلکه از دروازۀ مقابل بیرون برود. ۱۰ حکمران باید از راه اتاق ورودی دروازه داخل شود و از همان راه هم بیرون برود. ۱۱ در ایام عید و جشنهای مذهبی، با هر گاو جوان و هر قوچ، چهارده کیلوگرام آرد تقدیم شود اما برای برهها هر مقداری که بخواهند میتوانند بدهند. با هر چهارده کیلوگرام هدیۀ آرد سه لیتر روغن زیتون هم تقدیم شود.
۱۲ وقتی حکمران بخواهد هدیۀ دلخواه و داوطلبانه تقدیم کند، خواه هدیهاش قربانی سوختنی باشد خواه قربانی سلامتی، باید دروازۀ شرقی حویلی داخلی برایش باز شود تا بتواند قربانیهای خود را مانند قربانیهای روز سَبَت تقدیم کند. سپس او باید از همان راهی که آمده است بیرون برود و دروازه، پشت سرش بسته شود.
۱۳ هر روز صبح، باید یک برۀ یک سالۀ بیعیب به عنوان قربانی سوختنی به من تقدیم شود. ۱۴ همچنان هر روز صبح باید دو کیلوگرام هدیۀ آردی و یک لیتر روغن زیتون تقدیم شود. ۱۵ پس یک بره، هدیۀ آردی با روغن زیتون به عنوان قربانی روزمره، یک قانون دائمی است که باید هر روز صبح اجرا شود.»
۱۶ خداوند متعال میفرماید: «هرگاه یک پادشاه قطعه زمینی از ملکیت خود را به یکی از پسران خود به عنوان میراث بدهد، آن زمین برای همیشه به آن پسر تعلق خواهد داشت. ۱۷ اما اگر پادشاه از زمین خود قسمتی را به یکی از خدمتگاران خود بدهد، آن خدمتگار میتواند آن را تا سال پنجاهم یعنی سال آزادی، برای خود نگهدارد و سپس باید آن را دوباره به حاکم بدهد. دارایی حاکم بعد از او تنها به پسرانش به ارث میرسد. ۱۸ حاکم اجازه ندارد که مُلک و دارایی مردم را از آنها به زور بگیرد و یا حق آنها را تلف کند. اگر بخواهد به پسران خود چیزی ببخشد، باید از دارایی خود به آنها بدهد.»
۱۹ بعد آن مرد مرا از راه دخول اتاقهای رو به شمال، در کنار دروازه در قسمت جنوبی حویلی داخلی بُرد. در انتهای قسمت غربی جایی را به من نشان داده ۲۰ گفت: «در اینجا کاهنان گوشت قربانی جبران گناه و قربانی خطا را پُخته میکنند و با هدیههای آردی، نان میپزند. همۀ این کارها را در اینجا انجام میدهند تا چیزی از این قربانیهای مقدس به حویلی بیرونی بُرده نشود و به مردم صدمهای نرسد.»
۲۱ سپس آن مرد مرا به حویلی بیرونی آورد و به چهار کنج حویلی بُرد. ۲۲ در هر کنج حویلی یک حویلی کوچکتر به طول بیست متر و عرض پانزده متر بود. ۲۳ به دَورادَور داخل آنها یک طاقچۀ سنگی ساخته شده بود و یک جای برای پُختن غذا در زیر آن قرار داشت. ۲۴ او به من گفت: «اینجا آشپزخانههایی است که خادمان عبادتگاه گوشت قربانیهایی را که مردم میآورند، میپزند.»