0:00 / 0:00

انجیل به گزارش متی

فصل بیست و یکم

عیسی پیروزمندانه به اورشلیم وارد می شود

(همچنان در مرقُس ۱۱: ۱‏ - ۱۱ و لوقا ۱۹: ٢۸‏ - ۴۴ و یوحنا ۱٢: ۱٢‏ - ۱۹)

۱ وقتی عیسی و شاگردان نزدیک اورشلیم به دهکدۀ بیت فاجی واقع در کوه زیتون رسیدند، عیسی دو نفر از شاگردان خود را روان کرده و به آنها ۲ گفت: «به قریه یی که پیش روی تان می آید، بروید و آنجا خری را با کُره اش بسته خواهید یافت. آنها را باز کنید و پیش من بیاورید. ۳ اگر کسی به شما چیزی گفت، بگویید که سَروَر ما به آنها ضرورت دارد و او به شما اجازه خواهد داد که آنها را فوری بیاورید.» ۴ تمام اینها واقع می شود تا پیشگویی آن پیامبر به حقیقت بپیوندد که گفته بود:

۵ «به مردم شهر صهیون بگویید:

ببینید که پادشاه شما سوار بر کُره خری،

با فروتنی نزد شما می آید.»

۶ پس آن دو شاگرد رفتند و آنچه را که عیسی به آنها گفته بود، انجام دادند. ۷ آن خر و کُره اش را آوردند، آنها چپنهای خود را روی آن کُره خر انداختند و عیسی را بر آن سوار کردند. ۸ جمعیت زیادی چپنهای خود را بر روی جاده فرش کردند و بعضی هم شاخه های درختها را می بریدند و در راه می انداختند. ۹ جمعیتی که پیشروی عیسی می رفتند و آنهایی که از عقب او می آمدند، فریاد می زدند:

«زنده باد پسر داوود!

مبارک است آن کسی که به نام خداوند می آید!

حمد و ستایش بر خداوند!»

۱۰ همین که عیسی داخل اورشلیم شد، تمام مردم شهر به هیجان آمدند و عده یی می پرسیدند: «این شخص کیست؟» ۱۱ جمعیت جواب می داد: «این عیسای پیامبر از ناصرۀ جلیل است.»

عیسی خانۀ خدا را از وجود فروشنده گان پاک می کند

(همچنان در مرقُس ۱۱: ۱۵‏ - ۱۹ و لوقا ۱۹: ۴۵‏ - ۴۸ و یوحنا ٢: ۱٣‏ - ٢٢)

۱۲ عیسی داخل خانۀ خدا شد و شروع به بیرون راندن کسانی کرد که حیوانات را برای قربانی در خانه خدا خرید و فروش می کردند. او میزهای صرافان و تختهای کبوتر فروشان را چپه کرد ۱۳ و به آنها گفت: «نوشته شده است: «خانۀ من خانۀ دعا خوانده خواهد شد.» اما شما آن را لانۀ دزدان ساخته اید!»

۱۴ نابینایان و شلان در خانۀ خدا به نزد عیسی آمده و او آنها را شِفا داد. ۱۵ اما وقتی که سران کاهنان و علمای شریعت معجزه هایی را که عیسی می کرد، دیدند و شنیدند که کودکان در خانۀ خدا فریاد می زدند: «زنده باد پسر داوود،» خشمگین شدند. ۱۶ آنها از عیسی پرسیدند: «آیا می شنوی اینها چه می گویند؟» عیسی جواب داد: «بلی، مگر نخوانده اید که کودکان و شیرخواره گان را می آموزی تا زبان آنها به حمد و ستایش تو بپردازد؟» ۱۷ پس آنها را ترک کرده از شهر خارج شد و به بیت عنیا رفت و شب را در آنجا گذرانید.

مَثَل درخت انجیر نمونۀ قدرت ایمانست

(همچنان در مرقُس ۱۱: ۱٢‏ - ۱۴ و مرقُس ۱۱‏: ٢۰‏ - ٢۴)

۱۸ وقتی صبح عیسی به شهر بازگشت، گرسنه شد. ۱۹ در سر راه درخت انجیری دید، پس به طرف آن درخت رفت اما چیزی جز برگ در آن نیافت. پس به آن درخت گفت: «تو هرگز دیگر ثمر نخواهی آورد.» و آن درخت در همان لحظه خشک شد. ۲۰ شاگردان با دیدن آن تعجب کرده، پرسیدند: «چرا این درخت یک دفعه یی خشک شد؟» ۲۱ عیسی در جواب آنها گفت: «به یقین به شما می گویم که اگر ایمان داشته باشید و شک نکنید، قادر خواهید بود که نه تنها آنچه را به این درخت کرده شد بکنید بلکه اگر به این کوه بگویید که از جای خود برداشته شود و به بحر پرتاب گردد، چنین خواهد شد. ۲۲ هر آنچه با ایمان دعا کنید و طلب کنید، آن را خواهید یافت.»

عیسی صلاحیت خود را توضیح می دهد

(همچنان در مرقُس ۱۱: ٢۷‏ - ٣٣ و لوقا ٢۰: ۱‏ - ۸)

۲۳ هنگامی که عیسی به خانۀ خدا وارد شد و به تعلیم دادن مردم پرداخت، سران کاهنان و بزرگان قوم نزد او آمده پرسیدند: «به کدام صلاحیت این کارها را می کنی؟ چه کسی این صلاحیت را به تو داده است؟» ۲۴ عیسی در جواب آنها گفت: «من هم از شما سوالی دارم، اگر جواب دادید به شما خواهم گفت که به کدام صلاحیت این کارها را می کنم. ۲۵ آیا تعمید یحیی از جانب خدا بود و یا از جانب انسان؟» آنها با یکدیگر مشوره کردند و گفتند: «اگر بگوییم از جانب خدا، او خواهد گفت چرا به او ایمان نیاوردید؟ ۲۶ و اگر بگوییم از جانب انسان، از مردم می ترسیم، زیرا همه یحیی را یک پیامبر می دانند.» ۲۷ از این رو در جواب عیسی گفتند: «ما نمی دانیم.» عیسی گفت: «پس من هم به شما نمی گویم که با کدام صلاحیت این کارها را می کنم.»

مَثَل دو پسر

۲۸ «اما شما در این مورد چه فکر می کنید؟ شخصی دو پسر داشت. او نزد پسر بزرگ خود رفت و به او گفت: «پسرم، امروز به باغ انگور برو و در آنجا کار کن.» ۲۹ آن پسر جواب داد: «من نمی روم،» اما بعد پشیمان شد و رفت. ۳۰ پس از آن نزد پسر دومین آمد و همان چیز را به او گفت، او جواب داد: «می روم پدر،» اما هرگز نرفت. ۳۱ کدام یک از این دو مطابق خواهش پدر رفتار کرد؟» گفتند: «اولی.» پس عیسی به آنها گفت: «به شما می گویم که جزیه گیران و فاحشه ها پیش از شما به پادشاهی خدا وارد خواهند شد. ۳۲ زیرا یحیی آمد و راه عدالت را به شما نشان داد اما شما سخنان او را باور نکردید، در حالی که جزیه گیران و فاحشه ها باور کردند. شما حتی بعد از دیدن آن هم توبه نکردید و به او ایمان نیاوردید.

مَثَل تاکستان و باغبانان شریر

(همچنان در مرقُس ۱٢: ۱‏ - ۱٢ و لوقا ٢۰: ۹‏ - ۱۹)

۳۳ به مَثَل دیگری گوش دهید: مالکی بود که تاکستانی ساخت و دَور آن دیواری کشید و در آنجا یک چرخُشت و یک برج مراقبت هم ساخت و سپس آن را به باغبانان به اجاره داد و خود به مسافرت رفت. ۳۴ هنگامی که موسم چیدن انگور رسید، غلامان خود را نزد باغبانان فرستاد تا محصول خود را تحویل بگیرد. ۳۵ اما باغبانان، غلامان او را گرفته، یکی را لت و کوب کردند و دیگری را کُشتند و سومین را سنگسار کردند. ۳۶ صاحب تاکستان بار دیگر تعداد بیشتری از غلامان خود را فرستاد. مگر با آنها نیز به همان گونه رفتار کردند. ۳۷ بالاخره پسر خود را پیش باغبانان فرستاد و گفت: «آنها پسرم را احترام خواهند کرد.» ۳۸ اما وقتی باغبانان پسر را دیدند، بین خود گفتند: «این وارث است. بیایید او را بکشیم تا صاحب تاکستان شویم.» ۳۹ پس او را گرفته از تاکستان بیرون انداختند و به قتل رسانیدند. ۴۰ پس وقتی صاحب تاکستان بیاید، با باغبانان چه خواهد کرد؟» ۴۱ آنها جواب دادند: «او مردان شریر را از بین خواهد بُرد و تاکستان را به باغبانان دیگری به اجاره خواهد داد تا هر وقت موسم میوه برسد حصۀ او را بدهند.» ۴۲ عیسی به آنها گفت: «آیا تا به حال در کلام خدا نخوانده اید:

«آن سنگی را که معماران رد کردند،

به سنگ اصلی تهداب در آمده است.

چون ارادۀ خداوند چنین بوده

و در نظر ما عجیب و حیرت انگیز است.»

۴۳ بنابر این به شما می گویم که پادشاهی خدا از شما گرفته شده و به آن مردمی داده خواهد شد که میوه های شایسته به بار آورد. ۴۴ [هر کسی بر آن سنگ بیافتد پارچه پارچه خواهد شد و اگر آن سنگ هم بر کسی بیافتد او را نابود خواهد کرد.]»

۴۵ وقتی سران کاهنان و فریسیان این مَثَل او را شنیدند، فهمیدند که عیسی به آنها اشاره می کند. ۴۶ اما وقتی آنها می خواستند او را دستگیر کنند از مردم ترسیدند، زیرا مردم عیسی را پیامبر می دانستند.

Related content

The Miracles of Jesus Christ, Part Three, Healing the Blind

The Miracles of Jesus Christ, Part Three, Healing the Blind (With You)
Jesus Christ performed many miracles. He brought the dead back to life, the lame began to walk, and the blind could see. Before healing them, Jesus made sure of their faith. In order for the power of Jesus to flow in their lives, people must have faith. These people confessed and said, “Yes, we believe that you can heal us.” Jesus healed their eyes completely and they could see everything like normal people. If we believe that Jesus is the Healer, he will heal us, and if we believe that he is the Savior, he will save us.

Radio programme about v14 (29min)

Be Patient and Pray

Be Patient and Pray (With You)
We will encounter problems, hardships and difficulties, according to God's will, to test our faith. God wants to grow us through these tough situations, and to improve our responses and attitudes. If we complain and criticize in times of hardship and persecution, we have in fact complained to God. But the good news is that the real Judge, Jesus Christ, is coming again. He hears our complaints and protests. He will soon return to judge this world. He will judge everyone—believers and unbelievers.

Radio programme about v22 (29min)

Jesus Invites All the People of the World

Jesus Invites All the People of the World (Peace and Joy in Christ)
No man can enter heaven unless God has invited him. But man can reject this invitation. No man can save himself; but he can deprive himself of salvation. Christ does not reject us in the first place. It is we who reject Christ. Jesus said - Whoever comes to me and believes in me, I will never cast him out. He who believes in the Son has eternal life; and he who does not believe in the Son will not see life, but the wrath of God remains on him. Christ also sent us into the world to invite our fellow men to his feast. When was the last time we invited someone to Christ's feast?

Radio programme about v43 (30min)

The Humility of Christ

The Humility of Christ (With You)
When we look at the life of Jesus Christ on earth, we realize how humbly and simply he lived. He was completely free of arrogance and selfishness. When he entered Jerusalem, he entered humbly. Jesus Christ did not enter Jerusalem like an earthly king—riding a horse and leading a great army. He came rather riding a donkey, unpretentiously bringing righteousness and salvation. His humility and lowliness tell of his obedience.

Radio programme mainly about v1-9 (28min)

The Law of Influence

The Law of Influence (The Laws of Leadership)

Radio programme includes v1-11 (29min)

Jesus Cleans the Temple

Jesus Cleans the Temple (The Story of Man)

Radio programme includes v12-17 (30min)

Proverbs 22: 11-13, 14-16

Proverbs 22: 11-13, 14-16 (The Heart's Desire)

Radio programme includes v16-22 (30min)

Forgiving others.

Forgiving others. (Life of Jesus)

Radio programme includes v18-35 (30min)

Proverbs 24: 5-8, 9-12

Proverbs 24: 5-8, 9-12 (The Heart's Desire)

Radio programme includes v28-32 (30min)