0:00 / 0:00

کتاب مزامیر

مزمور هفدهم

دعای شخص عادل

(دعای داود)

۱ای خداوند، فریاد عدالت خواهانۀ مرا بشنو و به دعای من که از دل بی ریا بر می آید، توجه فرما! ۲داوری من از حضور تو صادر شود، زیرا چشمان تو حقیقت را می بیند. ۳تو از دل من آگاهی و شب هنگام نزد من آمده ای. مرا کاملاً آزموده ای و خطایی در من نیافته ای، زیرا قصد کردم که هیچ بدی در سخنانم نباشد. ۴در اطاعت از کلام لبهای تو، خود را از اعمال زشت آدمیان و راههای ظالمان نگاه داشته ام. ۵قدم هایم در راه تو ثابت است، پس پاهایم نمی لغزند.

۶ای خدا، من تو را می خوانم زیرا که مرا اجابت می نمائی. پس به من گوش بده و دعای مرا بشنو. ۷رحمت خود را بنمایان. ای که با دست راست خود، آنهای را که به تو توکل دارند، از شر دشمنان می رهانی. ۸مرا مثل مردمک چشم حفظ کن و در زیر سایۀ بالهای خود پناهم ده. ۹از دست شریرانی که نابودی مرا می خواهند و از دشمنان جانم که مرا احاطه کرده اند. ۱۰این سنگدلان با زبان خویش سخنان تکبرآمیز می گویند. ۱۱به هر جایی که می روم تعقیبم می کنند و در نظر دارند که مرا پایمال کنند. ۱۲مثل شیری که هوس دریدن دارد و مانند شیر بچه ای که در بیشۀ خود در کمین است.

۱۳ای خداوند برخیز و در مقابل شریر قرار گرفته و او را از پای درآور و جانم را با شمشیر خود نجات ده. ۱۴ای خداوند مرا با دست خویش از اهل جهان که هدف شان در زندگی فقط اندوختن مال و دارائی است برهان. آنهائی که شکم خود را از نعمت های تو پُر ساخته و از اولاد سیر شده اند و برای آن ها مال و ثروت می اندوزند.

۱۵و اما من روی تو را در عدالت می بینم، و چون بیدار می شوم از دیدار تو سیر می گردم.