0:00 / 0:00

کتاب مزامیر

مزمور هجدهم

سرود پیروزی

(مزموری از داود که پس از رهایی از دست شائول و تمام دشمنانش آنرا سرائید)

(همچنین در دوم سموئیل ۲۲: ۱ - ۵۱)

۱ای خداوند، ای قوّت من! تو را محبت می نمایم. ۲خداوند صخرۀ من است و پناهگاه و نجات دهندۀ من. خدایم صخرۀ من است که به او پناه می برم. او سپر من و رهانندۀ نیرومند و پناهگاه امن من است. ۳خداوند را که شایستۀ ستایش است، می خوانم. پس، از دشمنانم رهایی می یابم.

۴رشته های مرگ مرا احاطه کرده و امواج نیستی مرا ترسانیده بود. ۵رشته های گور بدورم پیچیده شده و دامهای مرگ در سر راهم قرار داشت. ۶در افسردگی و پریشانی خود خداوند را خواندم و نزد خدای خود فریاد برآوردم. او آواز مرا از عبادتگاه مقدس خود شنید و فریاد من به حضورش به گوش وی رسید.

۷آنگاه از خشم او زمین تکان خورده و لرزان گردید. کوهها لرزیدند و اساس آن ها متزلزل شد. ۸از بینی او دود برآمد و از دهانش شعلۀ سوزنده فروزان شد و آتش ها از آن افروخته گردید. ۹آسمان را پاره کرد و فرود آمد و زیر پاهایش تاریکی غلیظی بود. ۱۰بر کَروب، یعنی فرشتۀ مقرب، سوار بود و بر بالهای تندباد پرواز می کرد. ۱۱تاریکی را همچو پرده و خیمه ای بدور خود قرار داد. مثل تاریکی آب های عمیق و ابر های غلیظ آسمان. ۱۲درخشندگی حضور او، ابر های تیره را شگافت و ژاله و شعله های آتش پدید آورد. ۱۳آنگاه خداوند از آسمان با صدای رعدآسا سخن گفت و آواز خداوند متعال از میان ژاله و شعله های آتش شنیده شد. ۱۴پس تیرهای خود را فرستاد و ایشان را پراگنده ساخت و با رعد و برق آن ها را پریشان کرد. ۱۵آنگاه به امر تو ای خداوند و با دمیدن نَفَس تو، اعماق بحرها نمایان شدند و اساس زمین آشکار گردید.

۱۶آنگاه از عالم بالا فرستاده، مرا برداشت و از اعماق آب های بسیار بیرون کشید. ۱۷او مرا از دست دشمنان زورآورم رهایی داد و از بدخواهانی که قویتر از من بودند. ۱۸در روز بلای من بر سرم ریختند، اما خداوند پشتیبان من بود. ۱۹او مرا به جای وسیع آورد و نجات داد، زیرا که از من خوشنود بود.

۲۰خداوند مرا مطابق عدالتم اجر داد و بر حسب پاکی دستم پاداش داد. ۲۱زیرا که طریق های خداوند را پیروی نموده و از حضور او منحرف نگردیدم. ۲۲جمیع اوامر او را مد نظر داشته و فرایض او را از خود دور نکرده ام، ۲۳در حضور او بی عیب بوده ام و از گناه خودداری کرده ام، ۲۴بنابران خداوند مرا مطابق عدالتم و بر حسب پاکی دستم پاداش داده است.

۲۵به اشخاص وفادار، وفادار هستی و به مردم کامل، کامل. ۲۶با کسانی که پاک هستند به پاکی رفتار می نمائی. با آنهائی که مکار هستند با مکر معامله می کنی. ۲۷زیرا مردم مظلوم را نجات می بخشی و اشخاص متکبر را سرنگون می کنی. ۲۸خداوندا، چراغ مرا برافروز. ای خداوند، خدای من، تو راه تاریک مرا روشن می کنی. ۲۹با کمک تو بر صفوف دشمن حمله می کنم و با خدای خود از حصارها می گذرم.

۳۰راه خدا کامل است و کلام او قابل اطمینان. او برای کسانی که به او پناه می آورند، سپر است. ۳۱زیرا کیست خدا غیر از یهوه؟ و کیست صخره ای غیر از خدای ما؟ ۳۲خدایی که مرا قوّت می بخشد و راههای مرا راست می گرداند. ۳۳پاهای مرا مثل پاهای آهو چُست و چالاک ساخته است و بر کوهها استوارم نگاه می دارد. ۳۴دستهایم را برای جنگ ماهر می سازد تا بازوانم بتوانند از کمان برنجی کار بگیرند. ۳۵تو به من سپر نجات را بخشیدی. دست توانای تو حمایتم کرد و مهربانی تو مرا وسعت بخشیده است. ۳۶راه را برای قدم هایم فراخ کردی تا نلغزم.

۳۷دشمنانم را تعقیب نموده، به آن ها رسیدم و تا که آن ها را از بین نبردم بر نگشتم. ۳۸آن ها را بزمین کوبیدم تا نتوانند برخیزند و زیر پاهایم افتادند. ۳۹زیرا تو مرا برای جنگ قوّت بخشیدی و دشمنانم را بزیر پاهایم افگندی. ۴۰دشمنانم را مجبور کردی که عقب نشینی کنند و از من فرار نمایند و من خصمانم را نابود کردم. ۴۱آن ها برای کمک زاری نمودند، اما رهانندۀ نبود. بحضور خداوند استغاثه کردند، اما او هم به آن ها جوابی نداد. ۴۲ایشان را مثل غبار به دست باد سپردم و مثل گِل و لای کوچه ها دور ریختم. ۴۳در جنگها پیروزم کرده، حکمفرمای ملتها ساختی و قومی را که نشناخته بودم، خدمتگار من شدند. ۴۴به مجردیکه نام مرا شنیدند تابع من گردیدند و در برابر من سر تعظیم خم کردند. ۴۵بیگانگان جرأت خود را باخته، با ترس و لرز از قلعه های خود بیرون آمدند.

۴۶خداوند زنده است! متبارک باد صخرۀ من و متعال باد خدای نجات من! ۴۷خدائی که انتقام مرا از دشمنان می گیرد و ملل جهان را به دست من مغلوب می سازد. ۴۸او مرا از دست دشمنان رهایی بخشید، پیش بدخواهان سرفرازم ساخت و از مردم ظالم نجاتم داد. ۴۹بنابران ای خداوند، تو را در میان مردم ستایش کرده و به نام تو سرود سپاسگزاری می خوانم. ۵۰او پادشاه خود را به پیروزی شایانی نایل می سازد و به برگزیدۀ خود رحمت نموده است، یعنی به داود و نسل های او تا به ابد.