0:00 / 0:00

کتاب مزامیر

مزمور هشتاد و چهارم

اشتیاق برای خانۀ خدا

(مزموری از بنی قورح)

۱ای خداوند قادر مطلق، چه دلپذیر است مسکن های تو! ۲جان من اشتیاق شدید برای صحنهای خداوند دارد. دلم و تمام وجودم با آواز بلند خدای زنده را ستایش می کند. ۳در کنار قربانگاه های تو ای خدای قادر مطلق، که پادشاه من و خدای من هستی، حتی گنجشک نیز برای خود خانه ای پیدا کرده است و غُچی برای خویشتن آشیانه ای تا چوچه های خود را در آن بگذارد. ۴خوشا به حال کسانی که در خانۀ تو ساکن هستند و همیشه سرود ستایش تو را می خوانند. ۵خوشا به حال مردمانی که قوّت ایشان در تو است و طریق های تو در دلهای ایشان. ۶وقتی که از وادی بکاء یعنی بیابان خشک عبور می کنند، آنجا چشمه سار می شود و باران آنرا با برکات پُر می کند. ۷از قوّت تا قوّت می خرامند و هر یک آن ها در سهیون نزد خدا حاضر می شوند.

۸ای خداوند، خدای قادر مطلق، دعای مرا بشنو! ای خدای یعقوب، به من گوش بده! ۹ای خدایی که سپر ما هستی، ببین و به روی مسیح خود نظر انداز. ۱۰یک روز در صحنهای تو بهتر است از هزار در جای دیگر. ایستادن بر آستانۀ خانۀ خدای خود را بیشتر می پسندم تا ساکن شدن در خیمه های شریران. ۱۱زیرا خداوند، خدا آفتاب و سپر است. خداوند فیض و جلال خواهد داد و هیچ چیز نیکو را منع نخواهد کرد از آنانی که پیرو راستی هستند. ۱۲ای خداوند قادر مطلق، خوشا به حال کسی که بر تو توکل دارد.