Radio programme includes v16 (30min)
محبوب
۱ ای محبوبۀ من و ای عروس من،
من به باغ خود، یعنی نزد تو آمدهام.
مُر و عطرهایم را جمع میکنم.
عسل خود را میخورم
و شراب و شیر خود را مینوشم.
دختران اورشلیم
ای دلدادهگان بخورید و بنوشید
و از محبت سرمست شوید.
محبوبه
۲ من خواب هستم اما دلم بیدار است.
صدای محبوبم را میشنوم
که دروازه را میکوبد و میگوید:
محبوب
ای عزیز من، باز کن!
ای عشق من، ای کبوتر من،
و ای آن که در زیبایی کامل هستی!
زیرا سرم از شبنم سحرگاهی تر شده است
و حلقههای مویم از نمنم باران شب.
محبوبه
۳ لباسم را از تن بیرون کردهام،
چگونه میتوانم آن را دوباره بپوشم؟
پاهایم را شُستهام،
چطور میتوانم آنها را دوباره کثیف نمایم؟
۴ محبوبم دست خود را از سوراخ دروازه داخل کرد
تا آن را باز کند
و تمام بدنم به لرزه آمد.
۵ برخاستم تا دروازه را برایش باز کنم.
وقتی میخواستم دستگیرۀ دروازه را بلند کنم،
دستهایم به مُر آغشته بود
و از انگشتانم عطر مُر میچکید،
۶ اما وقتی دروازه را گشودم،
محبوبم رفته بود!
چقدر دلم میخواست که صدایش را بشنوم.
به جستجویش رفتم اما او را نیافتم.
صدایش کردم، ولی جوابم را نداد.
۷ پهرهداران شب مرا یافتند،
آنها مرا زدند و زخمی کردند.
آن پهرهداران دیوارهای شهر، چادر مرا ربودند.
۸ ای دختران اورشلیم، شما را قسم میدهم
که اگر محبوب مرا یافتید،
به او بگویید که من از عشق او بیمار هستم.
دختران اورشلیم
۹ ای زیباترین زن در میان زنان،
محبوب تو بر مردان دیگر چه برتری دارد
و فضیلت او بر سایر محبوبان چیست
که ما را اینچنین قسم میدهی؟
محبوبه
۱۰ محبوب من زیبا و قوی است
و بیهمتا در بین ده هزار جوان.
۱۱ چهرۀ او مانند طلا درخشان است
و موهای او موجدار
و رنگ آن مانند زاغ سیاه است.
۱۲ چشمانش به زیبایی کبوترانی است
که در کنار چشمۀ آب نشسته
و گویی خود را در شیر شُستهاند.
۱۳ رخسارههایش مانند باغچهای است
پُر از نباتات خوشبو و معطر.
لبهایش مانند سوسنهایی است
که از آنها عطر مُر میچکد.
۱۴ بازوانش مانند میلۀ طلایی زیبا و قوی است
که با جواهر آراسته شده باشد.
بدنش همچون عاج فیل شفاف است
که با لاجورد آراسته شده باشد.
۱۵ ساقهایش مانند ستونهای مرمراند
که بر پایههایی از طلای ناب قرار داشته باشند.
چهرهاش مانند سروهای آزاد لبنان بینظیر است.
۱۶ دهانش شیرین و همه چیزش زیبا و دلکش است.
ای دختران اورشلیم، این است محبوب و یار من.