کپی رایت ۲۰۲۵ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل. تمامی حقوق محفوظ است
۱ کلام خداوند بر من نازل شد و فرمود: ۲ «ای انسان خاکی، رو بهسوی اورشلیم نموده بر ضد مکان مقدس آنجا و سرزمین اسرائیل نبوت کن ۳ و بگو که خداوند چنین میفرماید: ای اسرائیل، من دشمن تو هستم و شمشیر خود را از غلاف کشیده، مردم خوب و بد را یکسان میکُشم. ۴ چون میخواهم که مردم صالح و هم مردم شریر را از میان تو نابود کنم، شمشیر من از جنوب تا شمال، همه مردم را از بین میبرد. ۵ آن وقت همه میدانند که من خداوند هستم و شمشیر خود را از غلاف کشیدهام و تا همه را از بین نبرد در غلاف نمیرود.
۶ پس ای انسان خاکی، آه و ناله کن! با غم و اندوه و دل شکسته در برابر همه آه بکش. ۷ وقتی از تو بپرسند که چرا آه میکشی، بگو که آه و نالهات بهخاطر خبر بدی است که به تو رسیده است و با شنیدن آن دلهای همه پریشان شده، دستها سُست میشوند، زانوها لرزان و بیتاب میگردند و همه از حال میروند. خداوند متعال میفرماید که این وقایع آمدنی است و عملی میشوند.»
۸ بار دیگر کلام خداوند بر من نازل شد: ۹ «ای انسان خاکی، نبوت کن و بگو که خداوند میفرماید:
یک شمشیر، تیز و صیقلی شده است.
۱۰ شمشیر تیز شده تا کُشتار کند
و صیقلی گردیده تا مانند رعد و برق بدرخشد.
خوشی از بین میرود،
زیرا قوم برگزیدۀ من به هُشدارهای من گوش ندادند
و از سرزنشهای من پند نگرفتند.
۱۱ این شمشیر، صیقلی شده است
تا برای استفاده آماده باشد.
این شمشیر تیز شده و صیقل داده شده است
تا بهدست یک قاتل سپرده شود.
۱۲ ای انسان خاکی، گریه کن و به سینهات بزن،
زیرا آن شمشیر برای کُشتن قوم برگزیدۀ من
و تمام رهبران اسرائیل آماده شده است.
آنها با سایر قوم برگزیدۀ من هلاک میشوند.
۱۳ من قوم برگزیدۀ خود را آزمایش میکنم
و اگر حاضر نباشند که توبه کنند،
به این مصیبتها گرفتار میشوند.
۱۴ اکنون تو ای انسان خاکی، از روی خشم دستهایت را به هم زده، پیام مرا به مردم برسان. شمشیر را بگیر و دو سه بار به علامت خطر بالا ببر. این شمشیری است که میکُشد، شمشیری برای کُشتار بزرگی که آنها را از هر طرف محاصره خواهد کرد. ۱۵ بر هر دروازه، شمشیر بُرندهای را که برای کُشتار صیقلی شده است، قرار دادهام تا دلهای همه از ترس پریشان شود. ۱۶ از سمت راست و چپ حمله کن و به هر طرف که میخواهی برو. ۱۷ من هم از روی خشم دستهای خود را به هم میزنم و خشم خود را فرو مینشانم. من، خداوند، چنین فرمودهام.»
۱۸ سپس کلام خداوند بر من نازل شد و فرمود: ۱۹-۲۰ «ای انسان خاکی، نقشهای بکش و بر روی آن دو راه رسم کن، یکی بهسوی شهر مستحکم اورشلیم، در یهودا و دیگری جانب شهر رَبه، در سرزمین عمونیان تا پادشاه بابل با شمشیر خود از آن راه بیاید. هر دو راه باید از یک سرزمین شروع شوند. در نقطهای که آن دو سرک از هم جدا میشوند علامتی برای هدایت پادشاه بابل قرار بده، ۲۱ زیرا پادشاه بابل بر سر دوراهی میایستد و با تکان دادن تیرها قرعه میاندازد. از بُتهای خود هدایت میطلبد و با جگر حیوان قربانی شده، فال میگیرد که به کدام راه باید برود. ۲۲ تیرهای دست راستش نشان میدهد که باید به طرف اورشلیم برود. بنابران با نعرۀ جنگ، لشکر خود را برای کُشتار به آن سو سوق میدهد و در آنجا وسیلهای برای فروریختن دیوار در برابر دروازهها قرار میدهد و تپههای خاکی و سنگرها را به اطراف شهر بنا میکند. ۲۳ اهالی اورشلیم این را باور نمیکنند، زیرا با مردم بابل پیمان صلح بستهاند اما این پیشگویی، آنها را متوجه گناهانشان میسازد و به آنها خاطرنشان میکند که به زودی گرفتار میشوند.»
۲۴ خداوند متعال میفرماید: «گناهانتان آشکار شده و همه میدانند که شما چقدر مقصر هستید. کردار شما، گناهانتان را نشان میدهد. شما مقصر هستید، بنابران شما را بهدست دشمن تسلیم میکنم.
۲۵ تو ای فرمانروای شریر اسرائیل، روز مجازات نهایی تو فرارسیده است. ۲۶ خداوند متعال چنین میفرماید: دستار و تاج شاهی را از سرت بردار، زیرا بعد از این همه چیز تغییر میکند و بهحال سابق خود باقی نمیماند. کسی که حقیر است، سرافراز میشود و آن که سرافراز است، خوار میگردد. ۲۷ ویرانی! ویرانی! بلی، من این شهر را ویران میسازم. اما تا زمانی که کسی را که برای داوری شهر برگزیدهام نیاید، این واقعه روی نخواهد داد. آنگاه آن شهر را به او خواهم سپرد.
۲۸ پس ای انسان خاکی، نبوت کن و به عمونیان که قوم برگزیدۀ مرا تحقیر میکردند، بگو که خداوند متعال چنین میفرماید:
شمشیر من برای کُشتار شما آماده است
و طوری صیقلی شده است که مانند رعد و برق میدرخشد.
۲۹ رؤیاهای غلط میبینید و فالگیران به شما دروغ میگویند. شما مردم بدکار و شریر هستید و روز مجازات نهایی شما به زودی میرسد. ۳۰ شمشیر خود را در غلاف بگذار! من شما را در زادگاه و در سرزمین اجدادتان داوری خواهم کرد. ۳۱ قهر و غضب خود را بر شما میریزم و آتش خشم خود را حوالۀ جان شما میکنم. شما را بهدست مردمان ظالم و وحشی که در کُشتن و از بین بُردن ماهر هستند، میسپارم. ۳۲ اجساد شما برای آتش، هیزم میشوند. خون شما در سرزمین خودتان میریزد و دیگر کسی شما را بهیاد نمیآورد، زیرا من که خداوند هستم، این را گفتهام.» خداوند متعال چنین فرموده است.