برنامه رادیویی درباره آیه ۳۱-۴۰ (۳۰ دقیقه)
۱خداوند می فرماید: «روزی فرا می رسد که من خدای تمام قبایل اسرائیل خواهم بود و آن ها قوم برگزیدۀ من.» ۲خداوند چنین می فرماید: «قومی که از شمشیر رستند در بیابان فیض یافتند. من آسایش برای اسرائیل مهیا کردم و از آن ها مراقبت نمودم.» ۳خداوند از جای دور به من ظاهر شد و گفت: «با محبت ازلی تو را دوست داشتم، بنابر این ترا با رحمت به سوی خود می کشانم. ۴ای باکرۀ اسرائیل، من دوباره ترا استوار و پایدار می سازم. بار دیگر دایره به دست گرفته با نوای فرحت بخش موسیقی رقص و پایکوبی می نمائی. ۵دوباره تاکستانهای خود را بر کوهستان سامره غرس می کنی و از خوردن میوۀ آن ها لذت می بری. ۶بلی، روزی فرا می رسد که نگهبانان بر کوهستان افرایم صدا می کنند: «بیائید که با هم به سهیون پیش خداوند، خدای خود برویم.»»
۷خداوند چنین می فرماید: «با آواز بلند به جهت یعقوب، سرآمد تمام اقوام، نغمۀ خوشی را سر کنید. به خداوند سپاس گوئید و اعلام کنید و بگوئید: «ای خداوند، قوم برگزیده ات را در پناه خود حفظ کن و بازماندگان اسرائیل را نجات بده.» ۸من آن ها را از سرزمین شمال و از دورترین نقاط روی زمین جمع کرده باز می گردانم. حتی اشخاص کور و لنگ و زنان حامله و در حال زایمان را با آن ها به اینجا می آورم و گروه بزرگی به اینجا مراجعت می کند. ۹گریان و دعاکنان می آیند و من ایشان را رهبری می کنم. آن ها را کنار جویهای آب به راه راست و هموار هدایت می کنم تا نلغزند، زیرا من پدر اسرائیل هستم و افرایم پسر اول من است.»
۱۰ای اقوام جهان، به کلام خداوند گوش بدهید و آن را به نقاط دور جهان اعلام کنید و بگوئید: «همان خدائی که قوم اسرائیل را پراگنده ساخت، بار دیگر آن ها را جمع می کند و همانطوری که چوپان از گلۀ خود نگاهداری می نماید او هم از قوم برگزیدۀ خود مراقبت می کند. ۱۱خداوند اسرائیل را آزاد می کند و از دست کسانی که از آن ها قویتر اند، نجات می دهد. ۱۲آن ها می آیند و بر کوه سهیون آواز خوشی را سر می دهند. احسان و لطف خداوند آن ها را از غله، شراب، روغن، گله و رمه بی نیاز می سازد. زندگی آن ها مانند باغی سیراب و شاداب می گردد و دیگر هیچگاهی افسرده و غمگین نمی شوند. ۱۳دختران باکره از خوشی می رقصند و مردان پیر و جوان شاد و خندان می شوند. غم و ماتم آن ها را به سُرُور و شادمانی تبدیل می کند. به آن ها تسلی می دهد و بجای غم، خوشی می بخشد.» ۱۴خداوند می فرماید: «به کاهنان بهترین گوشت قربانی را می دهم و قوم برگزیدۀ خود را از نعمتهای فراوان برخوردار می سازم.»
۱۵خداوند می فرماید: «صدائی از رامه بگوش می رسد، صدای ماتم و ناله های زار. راحیل برای فرزندان خود گریه می کند، زیرا آن ها را از دست داده است.» ۱۶خداوند چنین می فرماید: «دیگر گریه نکن و اشک نریز، زیرا بخاطر اعمالت پاداش خوبی می گیری و فرزندانت از سرزمین دشمنان باز می گردند. ۱۷آیندۀ امید بخشی در پیشرو داری، زیرا فرزندانت دوباره به وطن خود بر می گردند.» خداوند فرموده است.
۱۸«من ناله و زاری افرایم را شنیدم که گفت: «تو مرا سرزنش کردی تا اصلاح شوم. من مانند گوسالۀ رام نشده ای بودم، اما حالا مرا بحضور خود بازگردان و بگذار که پیش تو بیایم، زیرا که تو خداوند و خدای من هستی. ۱۹من از تو رو برگرداندم، ولی بعد پشیمان شدم. وقتی پی بردم که چه کاری کرده ام، خجالت کشیدم و ترسیدم و از اعمال شرم آوری که در جوانی مرتکب شده ام، شرمنده هستم.»
۲۰خداوند می فرماید: افرایم پسر عزیز و مایۀ خوشی من است. گرچه بر ضدش سخن می گویم، لاکن او را بیاد خواهم داشت و هر وقتی که بیادم می آید دلم از شفقت نسبت به او به هیجان می آید و بر او رحم می کنم. ۲۱بر سر راه تان علاماتی نصب کنید، تا در بازگشت به وطن راه خود را بیابید. ای باکرۀ اسرائیل، به شهرهای خود برگرد. ۲۲ای دختر بی وفا، تا چه وقت سرگردان و معطل می مانی؟ من بر روی زمین چیز تازه و مخالفی بوجود آورده ام، مثل اینکه زن از مرد محافظت کند.»
۲۳خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل می فرماید: «بعد از آنکه قوم اسرائیل را به وطن شان بازگردانم، در یهودا و شهرهایش می گویند: «ای مسکن عدالت، ای کوه مقدس، خداوند به تو برکت عطا فرماید!» ۲۴در آن وقت مردم شهرهای یهودا با دهاتیان، دهقانها و چوپانها یکجا زندگی می کنند. ۲۵جان خستگان را تازه می سازم و ناتوانان را سیر می کنم. ۲۶مردم همه به راحت می خوابند و خوابهای شیرین می بینند.»
۲۷خداوند می فرماید: «روزی آمدنی است که سرزمین اسرائیل و یهودا را از انسان و حیوان پُر می سازم. ۲۸همانطوری که یک وقتی آن ها را ریشه کن ساختم، ویران کردم، هلاک نمودم، از بین بردم و بر سر شان بلا آوردم، حالا آن ها را احیاء می کنم و استوار و پایدار می سازم. خداوند فرموده است. ۲۹آنگاه دیگر نمی گویند: «پدران غورۀ انگور خوردند و دندان فرزندان کُند شد.» ۳۰اما هر کس جزای گناه خود را می بیند و هر کس که انگور ترش بخورد دندانش کُند می شود.»
۳۱خداوند می فرماید: «روزی فرا می رسد که با مردم اسرائیل و یهودا پیمان تازه ای می بندم. ۳۲این پیمان مثل پیمان سابق نیست که وقتی دست پدران شان را گرفته از مصر بیرون آوردم، با آن ها بستم. با اینکه خداوند می گوید من مثل شوهر از آن ها حمایت می کردم، ولی آن ها پیمان مرا شکستند.» ۳۳اما خداوند می فرماید: «پیمان نوی که با قوم اسرائیل می بندم اینست: من احکام خود را بر دلهای شان می نویسم؛ من خدای شان خواهم بود و آن ها قوم برگزیدۀ من. ۳۴دیگر حاجت نیست که به یکدیگر تعلیم بدهند و بگویند که مرا بشناسند، زیرا از خورد تا بزرگ مرا می شناسند. آنگاه من گناه شان را می بخشم و دیگر آن را بیاد نمی آورم. من، خداوند گفته ام.»
۳۵خداوندی که در روز به آفتاب روشنی می بخشد، مهتاب و ستارگان را بوجود آورد تا شبهای تاریک را روشن سازند، امواج بحر را خروشان می کند، خداوند قادر مطلق نام دارد. ۳۶پس خداوند می فرماید: «تا زمانی که نظام کائنات دوام می کند نسل اسرائیل هم برای همیشه بعنوان یک قوم باقی می ماند.» ۳۷خداوند چنین می فرماید: «اگر آسمان را بتوان اندازه کرد و تهداب زمین را پیدا نمود، آنگاه من هم نسل اسرائیل را بخاطر اعمال شان ترک می کنم.» این فرمودۀ خداوند است.
۳۸-۳۹خداوند می فرماید: «وقتی می رسد که شهر اورشلیم دوباره آباد می شود. از برج حَنَن ئیل تا دروازۀ زاویه و از آنجا تا تپۀ جارِب و تا به جَوعَت. ۴۰تمام وادی، جائی که مُرده ها را دفن می کنند و زباله را می اندازند، تمام مزرعۀ بالای نهر قِدرون و تا دروازۀ اسپ، در سمت شرق برای من مقدس می باشد. این شهر دیگر هرگز ویران و خراب نمی شود.»