۰:۰۰ / ۰:۰۰

کتاب مزامیر

مزمور سی و هشتم

دعای شخص رنجدیده

(مزموری از داود)

۱ای خداوند، مرا در غضب خود سرزنش مفرما و در خشم خویش تنبیه نکن. ۲تیرهای تو در بدنم فرو رفته اند و دست تو بر من سنگینی می کند. ۳به سبب غضب تو سلامتی در بدنم نیست و به سبب گناه خودم استخوانهایم بدرد آمده اند. ۴زیرا گناهانم از سرم گذشته است و مثل بار گران از طاقتم سنگین تر شده. ۵به سبب حماقت من، زخمهایم متعفن شده و چرک برداشته اند. ۶به خود می پیچم و بکلی خمیده شده ام؛ تمام روز از درد نالیده و بی قرارم. ۷زیرا کمرم از درد می سوزد و سلامتی در بدنم نیست. ۸تمام وجودم ضعیف شده و تحمل خود را از دست داده ام؛ از فغان دل خود می نالم.

۹ای خداوند، از تمام آرزو هایم خبر داری و ناله های من از تو پوشیده نیست. ۱۰قلب من به شدت می تپد، نیرویم را از دست داده ام و نور در چشمانم نمانده است. ۱۱دوستان و رفقایم به سبب مصیبتم از من فاصله گرفته اند و خویشاوندانم از من دوری می کنند. ۱۲دشمنان برای کشتنم دام گسترده اند. بدخواهانم سخنان فتنه انگیز می زنند و همیشه علیه من دسیسه می سنجند.

۱۳ولی من مثل یک شخص کر نمی شنوم و مانند گنگ حرفی نمی زنم. ۱۴بلی، مثل کسی گردیده ام که نمی شنود و حرفی در زبان ندارد. ۱۵اما ای خداوند، امید من به تو است و تو ای خداوند، خدایم جواب می دهی. ۱۶زیرا گفته ام که مبادا دشمنانم در بدبختی من شاد شوند و وقتی می افتم بر من سرافرازی کنند. ۱۷نزدیک است از پای درآیم و از دست درد لحظه ای آرام ندارم. ۱۸به گناه خود اعتراف می کنم و از خطای که کرده ام پشیمانم. ۱۹دشمنانم سالم و قوی هستند؛ بسیارند آنانی که بی سبب از من نفرت دارند. ۲۰آنانی که به عوض نیکی بدی می کنند با من دشمنی می ورزند، چون نیکویی را پیروی می کنم.

۲۱ای خداوند، مرا ترک منما. ای خدای من از من دور مباش! ۲۲ای خداوندی که نجات من هستی، برای اعانت من تعجیل فرما.