برنامه رادیویی درباره آیه ۱-۱۱ (۳۰ دقیقه)
۱و اما ای آدمی، تو کیستی که دربارۀ دیگران قضاوت می کنی؟ هر که باشی هیچگونه عذری نداری زیرا وقتی تو دیگران را ملامت می کنی و در عین حال همان کاری را که آن ها انجام می دهند انجام می دهی، خودت را ملامت می کنی. ۲ما می دانیم وقتی خدا اشخاصی را که چنین کارهایی می کنند ملامت می کند، حق دارد. ۳آیا تو گمان می کنی که با ملامت کردن دیگران از جزا فرار خواهی کرد! در حالی که همان کارها را انجام می دهی؟ ۴آیا فراوانی مهر و بردباری و صبر خدا را ناچیز می شماری؟ مگر نمی دانی که منظور مهربانی خدا این است که تو را به توبه راهنمایی فرماید؟ ۵با سخت دلی و بی میلی خود نسبت به توبه، عقوبت خود را تا روز ظهور غضب خدا و داوری عادلانۀ او پیوسته شدیدتر می سازی. ۶زیرا خدا به هر کس بر حسب اعمالی که کرده است، اجر یا جزا خواهد داد. ۷بعضی مردم، نیکویی را دنبال می کنند و در جستجوی عزت و شرف و زندگی فناناپذیر هستند، خدا به آنها زندگی ابدی خواهد داد. ۸بعضی مردم خودخواه هستند و حقیقت را رد می کنند و به دنبال ناراستی می روند، آن ها مورد خشم و غضب خدا قرار می گیرند. ۹برای همۀ آدمیانی که بدی را بجا می آورند، مصیبت و پریشانی خواهد بود، اول برای یهودیان و سپس برای غیر یهودیان. ۱۰اما خدا به کسانی که نیکوکاری نمایند، عزت و شرف و سلامتی خواهد بخشید، اول به یهودیان و سپس به غیر یهودیان ۱۱زیرا خدا تبعیض قائل نمی شود.
۱۲همۀ آنانی که بدون داشتن شریعت موسی گناه می کنند، بدون شریعت هلاک می شوند و همۀ آنانی که زیر شریعت هستند و گناه می کنند، به وسیلۀ شریعت محکوم می شوند. ۱۳زیرا تنها شنیدن احکام شریعت هیچ کس را در حضور خدا عادل نمی سازد، بلکه عمل کنندگان شریعتند که عادل شمرده می شوند. ۱۴هرگاه غیر یهودیان که دارای شریعت نیستند، احکام شریعت را طبیعتاً انجام می دهند، معلوم است که شریعت آنها خود شانند. با وجود اینکه شریعت کتبی ندارند، ۱۵رفتار شان نشان می دهد که مقررات شریعت در قلب های شان نوشته شده و وجدان های ایشان نیز درستی این را تأیید می کند. زیرا افکار شان یا آن ها را ملامت می کند و یا از آن ها دفاع می نماید. ۱۶مطابق بشارتی که من می دهم، در روزی که خدا به وسیلۀ عیسی مسیح همۀ افکار پنهانی دل های آدمیان را داوری می کند، این کار انجام خواهد گرفت.
۱۷اما اگر تو خود را یهودی می نامی و به شریعت پابند هستی و از اینکه خدا را می شناسی، به خود فخر می کنی، ۱۸و ارادۀ او را می دانی و به سبب اینکه در شریعت تربیت شده ای چیزهای عالی را برتر می دانی ۱۹و خاطر جمع هستی که راهنمای کوران و نور ساکنان تاریکی ۲۰و استاد نادانان و معلم کودکان می باشی و صاحب شریعتی هستی که مظهر معرفت و حقیقت است. ۲۱پس تو که دیگران را تعلیم می دهی، چرا خود را تعلیم نمی دهی؟ تو که موعظه می کنی دزدی نباید کرد، آیا خودت دزدی نمی کنی؟ ۲۲تو که می گوئی زنا نکن، آیا خودت زنا نمی کنی؟ تو که از بُتها نفرت داری، آیا خود معبدها را غارت نمی کنی؟ ۲۳تو که به شریعت فخر می کنی، آیا با شکستن شریعت نسبت به خدا بی حرمتی نمی کنی؟ ۲۴چنانکه نوشته شده است: «بسبب شما، مردمان غیر یهود نام خدا را بی حرمت می سازند.»
۲۵چنانچه از شریعت اطاعت کنی، سنت تو ارزش دارد؛ اما اگر از شریعت سرپیچی نمایی، مثل این است که اصلاً سنت نشده ای. ۲۶اگر یک غیر یهود که سنت نشده است از احکام شریعت اطاعت نماید، آیا خدا او را سنت شده به حساب نخواهد آورد؟ ۲۷و شخصی که جسماً سنت نشده است ولی احکام شریعت را انجام می دهد، ترا که با وجود داشتن کتاب و نشانۀ سنت، از شریعت تجاوز می کنی، ملامت خواهد ساخت. ۲۸زیرا یهودی حقیقی کسی نیست که ظاهراً یهودی باشد و سنت واقعی تنها یک عمل جسمانی نیست. ۲۹بلکه یهود واقعی شخصی است که از باطن یهودی باشد، یعنی قلبش سنت شده باشد و این نیز، کار روح خدا است، نه کار شریعت مکتوب. ستایش چنین شخص از خدا است، نه از انسان.