کپی رایت ۲۰۲۴ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل. تمامی حقوق محفوظ است
۱آنچه می گویم حقیقت است. من به مسیح تعلق دارم و دروغ نمی گویم. وجدان من که از روح القدس روشن شده به من اطمینان می دهد که دروغ نمی گویم ۲که در دل خود، بار غمی سنگین و دلتنگی بی پایان دارم. ۳آرزو می کردم اگر ممکن می شد به خاطر برادران خود، یعنی قوم یهود که خویشاوندان من هستند، خدا زده و از مسیح جدا شوم. ۴آن ها اسرائیلی هستند. مقام پسر خواندگی، شراکت در جلال خدا، پیمان ها، شریعت، مراسم عبادت و وعده ها به ایشان داده شده است. ۵اجداد قوم به ایشان تعلق دارند و مسیح هم از لحاظ اصل و نسب از نژاد آنهاست. او مافوق همه و تا ابد خدای متبارک است، آمین.
۶مقصد این نیست که کلام خدا تحقق نیافته است، زیرا از نسل یعقوب بودن دلیل نمی شود که همه، اسرائیلی حقیقی باشند ۷و از نسل ابراهیم بودن باعث نمی شود که همه، فرزندان او شمرده شوند؛ زیرا خدا به ابراهیم فرمود: «نسلی که من به تو وعده داده ام از طریق اسحاق خواهد بود.» ۸یعنی همۀ کسانی که بطور طبیعی به دنیا می آیند فرزندان خدا شمرده نمی شوند، بلکه فقط آنانی که مطابق وعدۀ خدا به دنیا می آیند فرزندان او شمرده می شوند. ۹وعده ای که خدا داد چنین بود: «در وقت معین من بر می گردم و ساره صاحب پسری خواهد بود.»
۱۰نه تنها این بلکه «رِبِکا» از یک نفر، یعنی از جد ما اسحاق حامله شد ۱۱و پیش از تولد بچه های دوگانگی او و پیش از اینکه این دو نفر عملی نیک یا بد انجام دهند، ۱۲به رِبِکا گفته شد: «برادر بزرگ خادم برادر کوچک خواهد بود.» تا اینکه مقصد خدا در انتخاب یکی از این دو نفر ثابت بماند و این انتخاب مشروط به دعوت او باشد، نه به اعمال انسان. ۱۳چنانکه نوشته شده است: «یعقوب را دوست داشتم اما از عیسو متنفر بودم.»
۱۴پس چه بگوئیم؟ بگوئیم که خدا بی انصاف است؟ هرگز. ۱۵زیرا خدا به موسی می فرماید: «به هر که بخواهم رحم کنم، رحم خواهم کرد و به هر که بخواهم دلسوزی نمایم، دلسوزی خواهم نمود.» ۱۶بنابراین به خواسته ها و کوشش های انسان بستگی ندارد، بلکه بسته به خدائی است که رحمت می نماید. ۱۷کلام خدا به فرعون می فرماید: «به همین منظور تو را برانگیختم تا به وسیلۀ تو قدرت خود را نشان دهم و اسم من در سراسر جهان انتشار یابد.» ۱۸بنابر این به هر که بخواهد، رحمت می نماید و هر که را بخواهد، سرسخت می سازد.
۱۹یکی از شما به من خواهد گفت: «پس دیگر چرا خدا ما را ملامت می سازد؟ زیرا کیست که بتواند با ارادۀ او مقاومت کند؟» ۲۰ای آدم، تو کیستی که به خدا جواب می دهی؟ آیا کوزه از کوزه گر می پرسد: «چرا مرا به این شکل ساختی؟» ۲۱مگر کوزه گر حق ندارد که از یک مُشت گِل، یک ظرف برای مصرف عالی و ظرف دیگر برای مصرف معمولی بسازد؟
۲۲چه می شود اگر خدا بخواهد با صبر زیاد متحمل کسانی شود که مورد خشم او بوده و سزاوار هلاکت می باشند و به این وسیله هم غضب خود را نمایان سازد و هم قدرت خود را مکشوف گرداند؟ ۲۳و چه می شود اگر خدا بخواهد بزرگی جلال خود را به کسانی که مورد رحمت او هستند و قبلاً آن ها را برای جلال آماده کرده بود ظاهر سازد، ۲۴حتی به ما، یعنی کسانی را که او نه تنها از میان قوم یهود بلکه از میان ملت های غیر یهود نیز فراخوانده است؟ ۲۵چنانکه او در کتاب هوشع نبی می فرماید:
«مردمانی را که متعلق به من نبودند، قوم خود خواهم نامید و ملتی را که مورد لطف من نبود، محبوب خود خواهم خواند ۲۶و درست در همان جائی که به ایشان گفته شد: «شما قوم من نیستید» آنجا آن ها «پسران خدای زنده» خوانده خواهند شد.»
۲۷و اشعیا نیز دربارۀ اسرائیل چنین می گوید: «حتی اگر شمار قوم اسرائیل به اندازۀ ریگ های ساحل بحر باشد، فقط عدۀ کمی از ایشان نجات خواهند یافت.» ۲۸زیرا خداوند به طور کامل و با سرعت به حساب تمام عالم خواهد رسید. ۲۹و چنانکه اشعیای نبی قبلاً گفته بود: «اگر خداوند قادر مطلق فرزندانی برای ما باقی نمی گذاشت، مانند شهر سدوم شده و شبیه شهر غموره می گشتیم.»
۳۰پس چه گوئیم؟ ملت های غیر یهود که برای به دست آوردن عدالت کوشش نکردند، از راه ایمان آن را به دست آوردند، ۳۱حال آنکه قوم اسرائیل که پیوسته جویای شریعتی بودند تا به وسیلۀ آن عادل شمرده شوند آن را نیافتند. ۳۲چرا؟ به علت اینکه کوشش های ایشان از روی ایمان نبود، بلکه در اثر اعمال خود شان بود. به این ترتیب آن ها از همان سنگی لغزش خوردند ۳۳که کلام خدا به آن اشاره می کند:
«ببین در سهیون سنگی قرار می دهم که موجب لغزش مردم خواهد شد، صخره ای که از روی آن خواهند افتاد، ولی هر کس به او ایمان آورد خجل نخواهد شد.»