چاپرښته ۲۰۲۴ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل
۱و اما، درباره چیزهایی که به من نوشتید: بهتر است که مرد، مجرد بماند، ۲ولی چون دور ما پُر از وسوسه های جنسی است، بهتر است هر مرد برای خود زنی و هر زنی نیز برای خود شوهری داشته باشد. ۳زن و شوهر باید وظایف زناشویی خود را نسبت به یکدیگر انجام دهند. ۴زن اختیار بدن خود را ندارد، زیرا او متعلق به شوهر خویش است و همچنین مرد اختیار بدن خود را ندارد، زیرا به زن خود تعلق دارد. ۵یکدیگر را از حقوق زناشویی محروم نسازید، مگر با رضایت طرفین و برای مدتی، تا وقت خود را صرف راز و نیاز با خدا نمائید. اما پس از آن روابط شما در امور زناشویی به صورت عادی برگردد، مبادا ضعف شما در این مورد باعث شود تسلیم وسوسه های شیطان شوید.
۶این یک حکم نیست، این امتیازی است که به شما می دهم. ۷کاش همۀ شما در این مورد مانند من باشید، اما خداوند به هر کس استعداد خاصی داده است، به یکی، یک قسم و به دیگری به نحوی دیگر.
۸به اشخاص مجرد و بیوه زنان می گویم: برای شما بهتر است که مانند من مجرد بمانید، ۹ولی اگر نمی توانید جلوی خواهش های خود را بگیرید، ازدواج کنید. زیرا ازدواج کردن از سوختن در آتش شهوت بهتر است.
۱۰برای متأهلان امری می دهم، که امر خودم نیست، بلکه از جانب خداوند است ـ یک زن شوهردار نباید شوهر خود را ترک کند؛ ۱۱اما اگر چنین کند یا باید تنها بماند و یا آنکه دوباره با شوهر خود آشتی کند. شوهر نیز نباید زن خود را طلاق بدهد.
۱۲به دیگران می گویم (این را من می گویم، نه خداوند): اگر مردی مسیحی، زنی بی ایمان داشته باشد و آن زن راضی به زندگی با او باشد، مرد نباید او را طلاق دهد. ۱۳و همچنین زن مسیحی که شوهر بی ایمان دارد و شوهرش راضی به زندگی با او باشد، آن زن نباید شوهر خود را ترک کند. ۱۴زیرا شوهر بی ایمان به وسیلۀ زن ایماندار تقدیس می شود و زن بی ایمان نیز به وسیلۀ شوهر ایماندارش، در غیر این صورت فرزندان شما نجس می بودند؛ حال آنکه اکنون از مقدسین هستند. ۱۵اما اگر یک نفر بی ایمان بخواهد همسر مسیحی خود را ترک کند، مختار است. در اینگونه موارد خواهر و برادر مسیحی دیگر مقید نیستند، زیرا خدا ما را برای سلامتی خوانده است. ۱۶ای زن، تو چه می دانی که شوهرت به وسیلۀ تو نجات نیابد؟ و ای مرد، تو از کجا می دانی که وسیلۀ نجات زن خود نخواهی شد؟
۱۷به هر حال هر کس در آن حالیکه خدا برایش معین نموده و او را در آن حال خوانده است بماند. امر من در تمام کلیساها این است. ۱۸آیا مرد سنت شده دعوت خدا را پذیرفته است؟ چنین شخصی آرزو نکند که سنت نشده باشد! آیا کسی در حالت سنت نشده دعوت شده است؟ او نیز نباید سنت شود! ۱۹سنت شدن یا نشدن اهمیت ندارد! آنچه مهم است، اطاعت از احکام خداست. ۲۰پس هرکس در همان حالتی بماند که در آن، دعوت خدا را پذیرفت. ۲۱آیا در بردگی دعوت شدی؟ از این ناراحت نباش اما اگر می توانی آزادی خود را به دست آوری آن را از دست نده. ۲۲زیرا غلامی که به پیوستگی با خداوند دعوت شده باشد، آزاد شدۀ خداوند است. همچنین شخص آزادی که دعوت خداوند را پذیرفته است، غلام مسیح می باشد. ۲۳شما به قیمت گرانی خریده شده اید؛ پس به بندگی انسان تن در ندهید. ۲۴بنابراین ای برادران، هر کس در همان حالتی که در آن دعوت شده بماند، ولی با خدا زندگی کند.
۲۵در خصوص اشخاص مجرد از طرف خداوند امری ندارم، ولی به عنوان کسی که به لطف خداوند قابل اعتماد است، نظر خود را بیان می کنم: ۲۶با توجه به اوضاع سخت فعلی، بهتر است هرکس همان گونه که هست بماند. ۲۷آیا متأهل هستی؟ خواهان طلاق نباش! آیا مجرد هستی در فکر ازدواج نباش، ۲۸اما اگر ازدواج کنی گناه نکرده ای و دختری که شوهر کند مرتکب گناه نشده است؛ ولی زن و شوهر در این زندگی دچار زحمت خواهند شد و من نمی خواهم شما در زحمت بیفتید.
۲۹ای برادران، مقصودم اینست: وقت زیادی باقی نمانده است و از این پس حتی آنانی که زن دارند، باید طوری زندگی کنند که گویا مجرد هستند. ۳۰ماتم داران طوری رفتار نمایند که گوئی غمی ندارند. خوشحالان طوری زندگی کنند که گوئی خوشی را فراموش کرده اند و خریداران طوری رفتار کنند که گوئی مالک آنچه خریده اند، نیستند ۳۱و کسانی که به کارهای دنیوی مشغول هستند، طوری زندگی کنند که دلبسته این دنیا نشوند، زیرا حالت کنونی دنیا به زودی از بین خواهد رفت.
۳۲آرزوی من اینست که شما از هر نوع تشویش دور باشید. مرد مجرد به امور خدا علاقمند است و می خواهد خداوند را خشنود سازد، ۳۳اما مرد متأهل به امور دنیوی علاقمند است و می خواهد همسر خود را خشنود سازد ۳۴و به این سبب او به دو جهت کشیده می شود. همانطور یک زن بی شوهر یا یک دختر به امور خدا علاقه دارد و می خواهد در جسم و روح مقدس باشد، اما زن شوهردار به چیزهای دنیوی دلبستگی دارد، یعنی می خواهد شوهر خود را خشنود نماید.
۳۵برای خیریت شما این را می گویم و مقصودم این نیست که برای شما قید و بند به وجود آورم بلکه می خواهم آنچه را که صحیح و درست است انجام دهید و بدون هیچ مشغولیت خاطر، تمام وقت و هستی خود را وقف خداوند نمائید.
۳۶با وجود این اگر کسی تصور کند که نسبت به دختر خود بی انصافی می کند و دختر او از حد بلوغ گذشته و باید ازدواج کند، و اگر او می خواهد دخترش ازدواج نماید، گناهی مرتکب نشده است. ۳۷اما اگر پدری از روی میل و ارادۀ خود و بدون فشار دیگران تصمیم جدی گرفته است که دختر خود را پاک دامن نگاه دارد، کاری نیکو می کند. ۳۸پس شوهر دادن دختر نیکوست ولی شوهر ندادن او نیکوتر است.
۳۹زن تا زمانی که شوهرش زنده است به او تعلق دارد؛ ولی هرگاه شوهرش بمیرد، او آزاد است با هر کسی که می خواهد ازدواج نماید، به شرط اینکه در پیوستگی با خداوند باشد. ۴۰اما به نظر من اگر او مجرد بماند، شادتر خواهد بود و گمان می کنم، که من نیز روح خدا را دارم.