چاپرښته ۲۰۲۴ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل
۱-۳چون مردم نتوانستند که در وقت معین، یعنی در ماه اول سال عید فِصَح را تجلیل کنند و بخاطریکه کاهنان به تعداد کافی تقدیس نشده بودند و برعلاوه، مردم زیاد هم نتوانستند که در اورشلیم جمع شوند، حِزقیا، مقامات دولتی و تمام مردم اورشلیم تصمیم گرفتند که مراسم عید را در ماه دوم برگزار نمایند. بنابران، حِزقیا پادشاه، نامه هائی بسراسر اسرائیل و یَهُودا و همچنین به قبایل افرایم و مَنَسّی فرستاد و از آن ها دعوت کرد که به عبادتگاه خداوند بیایند و به افتخار نام خداوند، خدای اسرائیل مراسم عید فِصَح را تجلیل کنند. ۴پس این نظریه مورد پسند شاه و جمعیت قرار گرفت ۵که به تمام مردم ـ از بئرشِبع تا دان ـ اعلان شود تا همۀ قوم مراسم عید فِصَح را به افتخار نام خداوند، خدای اسرائیل برگزار کنند، زیرا از مدت زیادی تا آن زمان با آن تعداد کثیر مردم تجلیل نشده بود. ۶پس قاصدان شاه بسراسر اسرائیل و یَهُودا رفتند و فرمان پادشاه را که حاوی این مضمون بود برای شان رساندند:
«ای قوم اسرائیل، بسوی خداوند، خدای ابراهیم و اسحاق و اسرائیل برگردید زیرا او شما را هم که از دست پادشاهان آشور فرار کرده اید، بسوی خود فراخواند. ۷مثل پدران و برادران تان نباشید که از خداوند، خدای اجداد خود نافرمانی کردند و اینک می بینید که خداوند همه را از بین برد. ۸مانند اجداد خود سرسختی نکنید، بلکه بحضور خداوند، سر تواضع و فروتنی خم نمائید. به عبادتگاه او که آنرا تا به ابد تقدیس نموده است، بیائید و او را پرستش نمائید تا خشم شدید او از سر تان رفع شود، ۹زیرا اگر بسوی خداوند برگردید، کسانی که خویشاوندان و فرزندان تان را به اسارت برده اند، بر آن ها رحم می کنند و آن ها را به این سرزمین پیش شما بر می گردانند، زیرا که خداوند رحیم و مهربان است. اگر بسوی او برگردید او هم از شما رو بر نمی گرداند.»
۱۰پس قاصدان به سرزمین افرایم و مَنَسّی و تا زبولون، از یک شهر به شهر دیگری رفتند، اما مردم به آن ها خندیدند و مسخرۀ شان کردند. ۱۱تنها عدۀ کمی از قبیلۀ اَشیر، مَنَسّی و زبولون حاضر شدند که به اورشلیم بروند. ۱۲با کمک خداوند، مردم یَهُودا هم یکدل شدند و از فرمان شاه و مأمورین دولت، به پیروی از کلام خداوند، اطاعت کردند.
۱۳به این ترتیب، در ماه دوم تعداد زیادی از مردم برای برگزاری عید نان فطیر در اورشلیم یکجا شدند و جمعیت بزرگی را تشکیل دادند. ۱۴آنگاه دست به کار شدند و قربانگاه های بت پرستان را که در اورشلیم بودند، ویران کردند، همچنین قربانگاه های خوشبوئی دودکردنی را از جای شان کندند و در وادی قِدرون انداختند. ۱۵در روز چهاردهم ماه دوم برۀ فِصَح را کشتند. آن وقت کاهنان و لاویان که قرار اصول مذهبی تقدیس نشده بودند، شرمیدند و خود را تقدیس کردند و قربانی سوختنی را به عبادتگاه خداوند آوردند. ۱۶و طبق شریعت موسی، مرد خدا، به وظایف خود مصروف شدند. لاویان خون قربانی را به کاهنان می دادند و آن ها خون را بر قربانگاه می پاشیدند. ۱۷-۱۹چون بسیاری از حاضرین در آنجا خود را تقدیس نکرده بودند، بنابران، لاویان گوسفند فِصَح را برای شان قربانی می کردند. همچنین مردم قبایل افرایم، مَنَسّی، زبولون و ایسَسکار با وجودیکه طهارت نکرده بودند، مخالف اصول شریعت از طعام عید فِصَح می خوردند. اما حِزقیا برای شان دعا کرده گفت: «خداوند مهربان همه کسانی را که مایلند راه خداوند، خدای پدران خود را تعقیب کنند، ببخشد، هرچند که آن ها قرار اصول شریعت تقدیس نشده اند.» ۲۰خداوند دعای حِزقیا را قبول فرمود و مردم صدمه ای ندیدند. ۲۱مردم اسرائیل که در اورشلیم حضور داشتند، با کمال خوشی مراسم عید نان فطیر را برای هفت روز تجلیل کردند. لاویان و کاهنان خداوند را با ساز و نوای موسیقی حمد و ثنا فرستادند. ۲۲و حِزقیا لاویانی را که در خدمت به خداوند لیاقت و پشت کار نشان دادند تشویق نمود. به این ترتیب، مدت هفت روز از غذای عید خوردند، قربانی سلامتی تقدیم کردند و مراتب شکرانگی را به بارگاه خداوند، خدای اجداد خود عرض نمودند.
۲۳بعد تمام حاضرین موافقه کردند که مراسم عید را برای هفت روز دیگر برگزار کنند، بنابران، یک هفتۀ دیگر را هم با خوشی سپری نمودند. ۲۴حِزقیا، پادشاه یَهُودا به حاضرین یک هزار گاو و هفت هزار گوسفند برای قربانی داد. و مأمورین دولت هم به مردم یک هزار گاو و ده هزار گوسفند دادند و در آن روزها تعداد زیادی از کاهنان خود را تقدیس کردند. ۲۵تمام مردم یَهُودا، کاهنان، لاویان و همه کسانی که از اسرائیل آمده بودند، با بیگانگان ساکن اسرائیل و یَهُودا وقت بسیار خوشی داشتند ۲۶و در شهر اورشلیم یک عالم خوشی و سُرُور برپا بود. و از زمان سلیمان، پسر داود تا آن روز چنان مراسم با شکوهی در اورشلیم دیده نشده بود. ۲۷بعد کاهنان و لاویان از جا برخاستند و قوم را برکت دادند و خداوند از جایگاه مقدس خود در آسمان دعای آن ها را شنید.