چاپرښته ۲۰۲۵ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل
۱ کلام خداوند بر من نازل شد و فرمود: ۲ «ای انسان خاکی، به قوم خود بگو که اگر من لشکری را به جنگ یک کشور بفرستم و مردم آن کشور شخصی را به عنوان پهرهدار بگمارند، ۳ و وقتی آن پهرهدار ببیند که لشکر دشمن نزدیک میشود و زنگ خطر را به صدا درآورد و به مردم خبر بدهد، ۴ و اگر کسی آن صدا را بشنود و به آن توجه نکند و در جنگ کُشته شود، پس آن شخص مسؤول مرگ خودش میباشد. ۵ زیرا آن شخص صدای زنگ خطر را شنید اما به آن توجه نکرد، بنابران خونش به گردن خودش میباشد. ولی اگر او هُشدار را جدی میگرفت، خود را از مرگ نجات میداد. ۶ هرگاه پهرهدار نزدیک شدن لشکر دشمن را ببیند و زنگ خطر را به صدا نیاورد و به مردم خبر ندهد و دشمن بیاید و مردم را بکُشد، آنها در گناه خود میمیرند و در آنصورت پهرهدار را مسؤول مرگشان میدانم.
۷ پس ای انسان خاکی، من تو را به عنوان یک پهرهدار برای قوم اسرائیل برگزیدم تا هُشدارهایی را که از من میشنوی، به آنها برسانی. ۸ اگر به شخص شریری بگویم: «تو حتماً میمیری!» و تو از اخطار من به او خبر ندهی تا دیگر به راه گناه نرود. آن شخص در گناه خود میمیرد و تو مسؤول مرگ او میباشی. ۹ اما اگر تو به آن مرد شریر بگویی که از گناه دست بکشد و او قبول نکند، او در گناه خودش میمیرد و تو از مرگ نجات مییابی.»
۱۰ خداوند به من فرمود: «ای انسان خاکی، به قوم اسرائیل بگو که شما میگویید: «بار گناه و خطای ما بسیار سنگین است و ما را ضعیف و ناتوان ساخته است، پس چطور میتوانیم زندگی کنیم؟» ۱۱ به آنها بگو که خداوند میفرماید: «آنچنانکه من خدای زنده هستم، به نام خودم سوگند که من از مرگ شخص شریر خوشنود نمیشوم بلکه میخواهم که او از راه بدی که در پیش گرفته است، برگردد و زنده بماند. ای قوم اسرائیل، از راه گناه بازگشت کنید و از رفتن بهسوی گناه صرفنظر کنید. چرا باید بمیرید؟»
۱۲ ای انسان خاکی، به قوم خود بگو که اگر یک شخص نیکوکار گناهی بکند، اعمال نیک او، او را نجات نمیدهد. اگر یک شخص شریر از کارهای بد خود دست بکشد و توبه کند، گناهانی که کرده است باعث هلاکت او نمیشوند و اگر یک شخص راستکار گناه کند، بهخاطر اعمال نیک گذشتهاش از هلاکت نجات نمییابد. ۱۳ پس من میگویم که یک مرد نیکوکار زنده میماند اما اگر به این فکر باشد که در گذشته به قدر کافی کارهای خوبی انجام داده است و مرتکب گناه گردد، هیچیک از اعمال نیک او بهیاد آورده نمیشود. ۱۴ وقتی به یک مرد شریر بگویم که میمیرد و او از گناه دست بکشد و کار نیک و عدالت را انجام دهد، ۱۵ مثلاً آنچه را از قرضدار خود به گرو گرفته است به او برگرداند، آنچه را که دزدیده است به صاحبش پس بدهد، در راه راست قدم بردارد، پیرو قانونی باشد که زندگی میبخشد و مرتکب گناه نشود، البته زنده میماند و نمیمیرد. ۱۶ گناهان گذشتهاش بهیاد آورده نمیشوند، زیرا شخص نیک عمل و راستکار شده است.
۱۷ بازهم قوم تو میگویند که من بیانصاف هستم. نه، خود آنها بیانصاف هستند نه من. ۱۸ بازهم میگویم که اگر یک شخص راستکار دست به گناه و خطا بزند، حتماً میمیرد. ۱۹ برعکس، هرگاه یک شخص شریر از اعمال بد خود دست بکشد و توبه کند و آنچه را که راست و درست است انجام دهد، زنده میماند. ۲۰ اما قوم اسرائیل میگویند که من عادل و با انصاف نیستم. ای قوم اسرائیل، بدانید که من شما را مطابق اعمالتان داوری میکنم.»
۲۱ در روز پنجم ماه دهم سال دوازدهم تبعید ما، شخصی که از اورشلیم فرار کرده بود، نزد من آمد و گفت: «شهر اورشلیم به تصرف دشمن درآمده است.» ۲۲ شب گذشته، قبل از آمدن مرد فراری، حضور قدرتمند خداوند را احساس کردم. فردای آن، هنگام رسیدن شخص فراری، خداوند بار دیگر قدرت سخن گفتن را به من داد.
۲۳ کلام خداوند بر من نازل شد و فرمود: ۲۴ «ای انسان خاکی، ساکنان سرزمین خرابۀ اسرائیل میگویند: «ابراهیم تنها یک نفر بود، با آنهم مالک تمام این سرزمین شد. چون تعداد ما زیاد است، پس به یقین این سرزمین به ما داده شده است.» ۲۵ به آنها بگو که خداوند متعال میفرماید: شما گوشت را با خونش میخورید، بُتپرستی میکنید و خون مردم را میریزید، بازهم میخواهید که وارث این سرزمین شوید؟ ۲۶ شما به شمشیر خود اتکاء میکنید، به کارهای زشت و پلید دست میزنید، زن همسایه را بیعفت میسازید، پس آیا درست است که آن را به شما بدهم؟
۲۷ به آنها بگو خداوند متعال میفرماید: آنچنانکه من خداوند زنده هستم، به حیات خودم سوگند، همۀ این مردمی که در این سرزمین ویران زندگی میکنند، با شمشیر کُشته میشوند، کسانی که در صحرا به سر میبرند، خوراک حیوانات وحشی میگردند و آنهایی که در کوهها و مغارهها سکونت دارند، از مرضهای ساری میمیرند. ۲۸ این سرزمین را متروک و ویران میسازم و به غرور مردم آن خاتمه میدهم. کوهستانهای اسرائیل را طوری خراب میکنم که هیچ رهگذری از آنجا عبور نخواهد کرد. ۲۹ وقتی آن سرزمین را بهخاطر اعمال زشت مردم آن ویران و متروک ساختم، آنگاه خواهند دانست که من خداوند هستم.
۳۰ خداوند فرمود: ای انسان خاکی، قوم تو در کنار دیوارها و دَم دروازۀ خانههای خود جمع میشوند و دربارۀ تو میگویند: «بیایید نزد او برویم و بشنویم که خداوند به او چه گفته است.» ۳۱ پس قوم برگزیدۀ من میآیند و در مقابل تو مینشینند تا به سخنانت گوش بدهند اما آنها از آنچه که تو میگویی اطاعت نمیکنند. چاپلوسی بر لبهای ایشان است و دلهایشان تنها دنبال منافع خودشان میباشد. ۳۲ تو در نظر آنها مانند سرایندهای هستی که با ساز و آواز عاشقانه آنها را سرگرم میکند. آنها به آنچه که میگویی گوش میدهند ولی به آن عمل نمیکنند، ۳۳ اما وقتی گفتار تو به حقیقت برسد، آنگاه میدانند که یک نبی در بینشان بوده است.»