چاپرښته ۲۰۲۴ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل
۱اینست دعای حبَقوق نبی:
۲ای خداوند، آوازۀ کارهای تو بگوش من رسید و ترس مرا فراگرفت. بار دیگر کارهای عظیمی را که در دوران گذشته اجراء می کردی به ما نشان بده و در حین غضب خود، رحمتت را بیاد آور. ۳خدا از ناحیۀ تیمان بر می گردد؛ خدای مقدس از کوهستان فاران می آید. جلال او آسمان ها را پوشانده و زمین از حمد و ستایش او پُر است. ۴پرتو او مثل نورِ برق درخشان است و از دستهایش که قدرت او در آن ها نهفته است، نور می تابد. ۵مرض را پیشاپیش خود می فرستد و به مرگ امر می کند که بدنبالش بیاید. ۶هنگامی که می ایستد، زمین تکان می خورد و وقتیکه نگاه می کند قومها از ترس می لرزند. کوه های جاودانی خُرد می شوند و تپه های ابدی که در زمانه های قدیم بر آن ها قدم می زد، از هم پاشیده می گردند. ۷مردم کوشان را ترساندیم و مدیان را لرزاندیم.
۸ای خداوند، آیا دریاها ترا خشمگین ساختند؟ آیا بر بحرها قهر شدی که بر اسپهایت سوار شدی و عراده های پیروزی ات را راندی؟ ۹کمانت را آماده کردی و تیرت را در کمان گذاشتی و زمین را با صاعقه شگافتی. ۱۰کوه ها ترا دیدند و به لرزه افتادند. سیلابها جاری شدند، اعماق بحر غرش کردند و امواج شان بالا آمدند. ۱۱از نور تیرها و از پرتو نیزه های بُراقت آفتاب و مهتاب جابجا ایستادند. ۱۲با قهر و غضب جهان را پیمودی و با خشم اقوام دنیا را پایمال کردی. ۱۳برای نجات قوم برگزیده ات شتافتی و پادشاه برگزیده ات را نجات دادی. رهبرِ مردمان شریر را نابود کردی و پیروان شان را بکلی از بین بردی. ۱۴جنگجویان دشمن مثل گردباد آمدند تا ما را تار و مار کنند و می خواستند که مردم مسکین را از بین ببرند، اما تیرهایت سر آن ها را شگافتند. ۱۵با اسپانت از بحر عبور کردی و آبها کف کردند.
۱۶وقتی اینها را می شنوم بدنم از ترس تکان می خورد و لبهایم می لرزند. اندامم سست می شود و پاهایم به لرزه می آیند.
بخاموشی در انتظار روزی هستم که خدا آن مردمی را که ما را مورد حمله قرار دادند، جزا بدهد.
۱۷اگرچه درخت انجیر شگوفه نکند، انگور در تاک نباشد، محصول زیتون از بین برود، کشتزارها غله بار نیاورند، گله ها در چراگاه تلف شوند و طویله ها از رمه خالی بمانند، ۱۸لیکن من در خداوند شادمانی کرده و در خدای نجات دهندۀ خویش وجد خواهم نمود. ۱۹خداوند متعال قوت من است. او پاهایم را مثل پاهای آهو می گرداند و مرا بر کوههای بلند خرامان می سازد.