چاپرښته ۲۰۲۴ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل
۱آنگاه روح خدا عیسی را به بیابان بُرد تا شیطان او را در مقابل وسوسه ها امتحان کند. ۲عیسی چهل شبانه روز، روزه گرفت و آخر گرسنه شد. ۳در آن وقت وسوسه کننده به او نزدیک شده گفت: «اگر تو پسر خدا هستی بگو این سنگ ها نان بشود.» ۴عیسی در جواب گفت: «نوشته شده است: زندگی انسان فقط بسته به نان نیست، بلکه به هر کلمه ای که خدا می فرماید.» ۵آنگاه شیطان او را به بیت المقدس برده بر روی بام عبادتگاه، قرار داد ۶و به او گفت: «اگر تو پسر خدا هستی خود را از اینجا به پایین بینداز زیرا نوشته شده است: او به فرشتگان خود فرمان خواهد داد و آنها تو را بر روی دست خواهند برد مبادا پایت به سنگی بخورد.» ۷عیسی جواب داد: «همچنین نوشته شده است: خداوند، خدای خود را امتحان نکن.» ۸بار دیگر شیطان او را بر بالای کوه بسیار بلندی برد و تمامی ممالک جهان و شکوه و جلال آن ها را به او نشان داد ۹و گفت: «اگر پیش من سجده کنی و مرا بپرستی، همۀ اینها را به تو خواهم داد.» ۱۰عیسی به او فرمود: «دور شو، ای شیطان، نوشته شده است: باید خداوند، خدای خود را بپرستی و فقط او را خدمت نمایی.»
۱۱آنگاه شیطان عیسی را ترک نمود و فرشتگان آمده او را خدمت کردند.
۱۲وقتی عیسی شنید که یحیی توقیف شده است به ولایت جلیل رفت. ۱۳ولی در شهر ناصره نماند، بلکه به کپرناحوم که در کنار بحیره جلیل و در ناحیه زبولون و نفتالی واقع است رفت و در آنجا پایید. ۱۴و به این صورت سخنان اشعیای نبی تمام شد که می فرماید:
۱۵«زبولون و نفتالی، سرزمین هایی که طرف بحیره و آن سوی اُردن هستند. جلیل در قسمت بیگانگان. ۱۶قومی که در تاریکی به سر می برند نور عظیمی خواهند دید و بر آنهای که در سایۀ مرگ ساکنند نوری خواهد درخشید.»
۱۷عیسی از آن روز به اعلام پیام خود پرداخت و گفت: «توبه کنید زیرا پادشاهی آسمانی نزدیک است.»
۱۸وقتی عیسی در لب بحیرۀ جلیل قدم می زد دو برادر یعنی شمعون ملقب به پِترُس و برادرش اندریاس را دید که تور به دریا می انداختند زیرا آن ها ماهیگیر بودند. ۱۹عیسی به ایشان فرمود: «دنبال من بیایید تا شما را صیاد مردم بسازم.» ۲۰آن دو نفر فوراً تورهای خود را گذاشته به دنبال او رفتند.
۲۱عیسی از آنجا قدری پیشتر رفت و دو برادر دیگر یعنی یعقوب پسر زَبدی و برادرش یوحنا را دید که با پدر خود زَبدی در کشتی نشسته مشغول آماده کردن تورهای خود بودند. عیسی آن ها را پیش خود خواست ۲۲و آن ها فوراً کشتی و پدر خود را ترک کرده به دنبال او رفتند.
۲۳عیسی در تمام جلیل می گشت، در کنیسه های آن ها تعلیم می داد و مژدۀ پادشاهی خدا را اعلام می کرد و بیماری ها و ناخوشی های مردم را شفا می بخشید. ۲۴او در تمام سوریه شهرت یافت و تمام کسانی را که به انواع امراض و دردها مبتلا بودند و دیوانگان و میرگی داران و شلان را نزد او می آوردند و او آنها را شفا می بخشید. ۲۵جمعیت زیادی نیز از جلیل و دکاپولس، از اورشلیم و یهودیه و از آن سوی اُردن به دنبال او روانه شدند.