۰:۰۰ / ۰:۰۰

کتاب اعداد

فصل بیست و هفتم

دختران صَلفُحاد

۱محله، نوعه، حُجله، مِلکه و تِرزه دختران صَلفُحاد بودند. صَلفُحاد پسر حافر بود و حافر پسر جلعاد، نواسۀ ماخیر و کواسۀ مَنَسّی و مَنَسّی یکی از پسران یوسف بود. ۲یک روز این دخترها به دروازۀ خیمۀ حضور خداوند رفتند در برابر موسی، اَلِعازار کاهن، رؤسای قبایل و سایر مردمی که در آنجا حضور داشتند، ایستادند و عرض کردند: ۳«پدر ما در بیابان مُرد و پسری نداشت. او در جملۀ پیروان قورَح نبود که برضد خداوند تمرد کردند. او بخاطر گناه خودش مُرد. ۴پس چرا نام پدر ما فقط برای اینکه پسری نداشت از بین قبیله اش محو شود؟ ما خواهش می کنیم که برای ما هم مثل خویشاوندان پدر ما مُلک و دارائی داده شود.»

۵موسی عرض حال آن ها را بحضور خداوند تقدیم کرد ۶و خداوند به موسی فرمود: ۷«دختران صَلفُحاد حق بجانب هستند. به آن ها هم در بین اقوام شان ملک و دارائی بده. همان حقی را که پدر شان داشت تسلیم آن ها بکن. ۸به قوم اسرائیل بگو که هرگاه مردی می میرد و پسری از خود بجا نمی گذارد، باید میراث او به دخترش برسد. ۹اگر دختر نداشته باشد ملک دارائی اش به برادرانش تعلق می گیرد. ۱۰اگر برادر نداشته باشد به کاکاهایش داده شود ۱۱و اگر کاکا یا برادر هم نداشته باشد، پس دارائی اش به نزدیکترین خویشاوندان او سپرده شود. من خداوند، به تو امر می کنم تا به مردم اسرائیل بگوئی که باید این قانون را رعایت کنند.»

یوشع بحیث جانشین موسی انتخاب می شود

(همچنین در تثنیه ۳۱: ۱ - ۸)

۱۲خداوند به موسی فرمود: «بر سر کوه عباریم برو و از آنجا سرزمینی را که به قوم اسرائیل داده ام ببین. ۱۳بعد از آنکه آن را دیدی مثل برادرت هارون تو هم می میری. ۱۴زیرا که هر دوی تان در بیابان صین امر مرا بجا نیاوردید و وقتی که قوم اسرائیل علیه من در مریبه شورش کردند، در حضور آن ها به تقدس و پاکی من احترام نکردید.» (مریبه چشمه ساری است در قادِش واقع در بیابان صین.)

۱۵‏-۱۶موسی بحضور خداوند عرض کرد: «ای خداوند، خدائی که سرچشمۀ حیات تمام بشر هستی، از تو استدعا می کنم که شخصی را بعنوان هادی و راهنمای این قوم انتخاب کنی، ۱۷تا بتواند آن ها را در همه امور هدایت کند، از آن ها مراقبت نماید و قوم برگزیدۀ تو مانند گوسفندانِ بی چوپان نماند.»

۱۸خداوند به او فرمود: «برو دست خود را بر یوشع، پسر نون که روح من در او قرار دارد، بگذار. ۱۹بعد او را پیش اَلِعازار کاهن و تمام قوم ببر و در حضور همگی به عنوان پیشوای قوم تعیین کن. ۲۰بعضی از اختیارات خود را به او بده تا تمام مردم اسرائیل از او اطاعت نمایند. ۲۱او باید برای گرفتن هدایت از من پیش اَلِعازار برود. من بوسیلۀ اوریم با اَلِعازار صحبت می کنم و العازار اوامر مرا به یوشع می رساند و به این ترتیب، من آن ها را هدایت می کنم.» ۲۲موسی طبق فرمان خداوند عمل کرد. او یوشع را در حضور اَلِعازار کاهن و تمام قوم اسرائیل آورد. ۲۳قرار امر خداوند بر سر او دست خود را گذاشت و او را بعنوان رهبر قوم تعیین کرد.