۰:۰۰ / ۰:۰۰

کتاب مزامیر

مزمور یکصد و هفتم

ستایش نیکویی خداوند

۱خداوند را سپاس گوئید زیرا که او نیکوست و رحمتش تا به ابد. ۲فدیه شدگانِ خداوند این را بگویند، آنهائی که خداوند ایشان را از دست دشمن فدیه داده ۳و از کشورهای بیگانه، از شرق و غرب و شمال و جنوب جمع کرده است.

۴آن ها در صحرا و بیابان بیراهه آواره بودند و شهری برای سکونت نیافتند. ۵گرسنه و تشنه شدند و جان شان بیچاره و بینوا گردید. ۶آنگاه در تنگی خود نزد خداوند فریاد برآوردند و ایشان را از سختی های شان رهایی بخشید. ۷آن ها را به راه مستقیم رهبری نمود تا به شهری مسکون درآمدند. ۸پس خداوند را به سبب رحمتش و به سبب کارهای شگفت انگیز او با بنی آدم شکر کنند. ۹زیرا که جان تشنه را سیراب نموده و جان گرسنه را با چیزهای نیکو سیر کرد.

۱۰بعضی شان در تاریکی و سایۀ موت نشسته بودند و در زندان و زنجیر رنج می بردند، ۱۱زیرا که آن ها از کلام خدا سرپیچی کرده و احکام خدای قادر متعال را بجا نیاورده بودند. ۱۲به همین جهت آن ها را در زیر بار زحمت و مشقت چنان ذلیل ساخت که از پا افتادند و مدد کنندۀ نبود. ۱۳آنگاه در تنگی خود نزد خداوند فریاد برآوردند و ایشان را از سختی های شان رهایی بخشید. ۱۴آن ها را از تاریکی و سایه موت بیرون آورد و از بند و زنجیر آزاد کرد. ۱۵پس خداوند را به سبب رحمتش و به سبب کارهای شگفت انگیز او با بنی آدم شکر کنند. ۱۶زیرا که دروازه های برنجی را شکسته و پشت بندهای آهنی آنرا قطع می کند.

۱۷افراد نادان به خاطر روش شریرانۀ خود و به سبب گناهان خویش، در عذاب بودند. ۱۸جان شان از هر نوع خوراک بیزار بود و پای شان به لب گور رسیده بود. ۱۹آنگاه در تنگی خود نزد خداوند فریاد برآوردند و ایشان را از سختی های شان رهایی بخشید. ۲۰کلام خود را فرستاده، ایشان را شفا بخشید و از مرگ و عذاب نجات داد. ۲۱پس خداوند را به سبب رحمتش و به سبب کارهای شگفت انگیز او با بنی آدم شکر کنند. ۲۲قربانی های شکرانگی بگذرانند و با شادمانی کارهای را که او کرده است، اعلام نمایند.

۲۳بعضی از آن ها با کشتی به بحر رفتند و در آب های عمیق مشغول کار شدند. ۲۴آن ها کارهای خداوند و شاهکارهای دست او را در اعماق بحر دیدند. ۲۵به فرمان او باد و طوفان برخاست و امواج بحر به طغیان آمد. ۲۶کشتی ها گاهی به هوا بلند می شدند و گاهی به اعماق بحر فرو می رفتند. جان شان در این تلاطم از حال رفت. ۲۷مانند مستان اُفتان و خیزان شدند و نمی دانستند که چه کار کنند. ۲۸آنگاه در تنگی خود نزد خداوند فریاد برآوردند و ایشان را از سختی های شان رهایی بخشید. ۲۹طوفان را آرام کرد و امواج بحر از تلاطم باز ایستادند. ۳۰وقتی آرامش حکمفرما گردید، همه خوشحال شدند و خداوند آن ها را به بندر مقصود رسانید. ۳۱پس خداوند را به سبب رحمتش و به سبب کارهای شگفت انگیز او با بنی آدم شکر کنند. ۳۲عظمت و جلال او را به جماعت قوم اعلام کنند و نزد بزرگان قوم او را ستایش کنند.

۳۳او دریاها را به بیابان و چشمه های آب را به زمین خشک و بی آب تبدیل کرد. ۳۴زمین حاصلخیز را به خاطر شرارت ساکنان آن به شوره زار مبدل ساخت. ۳۵بیابان را به دریاچۀ آب و زمین خشک را به چشمه های آب تبدیل کرد. ۳۶گرسنگان را در آنجا ساکن ساخت تا شهری برای سکونت خود آباد کنند. ۳۷در زمین آنجا به زراعت پرداختند، تاکستانها غرس نمودند و حاصل بسیار به دست آوردند. ۳۸خداوند آن ها را برکت داد که بی حد زیاد شدند و نگذاشت که رمه و گلۀ شان کم گردد.

۳۹باز کم گشتند و تحقیر شدند و در زیر ظلم و ستم رنج کشیدند. ۴۰خداوند رهبران ظالم را خوار و در ویرانه ها آواره می سازد، ۴۱اما مسکین را از رنج و سختی رهایی می دهد و قبیله ها را مثل گله ها زیاد می سازد. ۴۲صالحان این را می بینند و خوشی می کنند، اما دهان شرارت بسته می گردد.

۴۳کیست خردمند تا بدین چیزها تفکر نماید؟ که ایشان رحمت های خداوند را خواهند فهمید.