۰:۰۰ / ۰:۰۰

کتاب مزامیر

مزمور یکصد و چهل و ششم

سعادت توکل به خدا

۱هَلّلِویاه، سپاس به خداوند!

ای جان من خداوند را ستایش کن! ۲تا زنده هستم، خداوند را حمد خواهم گفت و تا وقتیکه وجود دارم برای خدای خود خواهم سرائید. ۳بر رؤسا توکل مکنید و نه بر آدم فانی که نزد او اعانتی نیست. ۴روح او بیرون می رود و او به خاک خود بر می گردد و در همان روز فکرهایش نابود می شود.

۵خوشا به حال کسی که خدای یعقوب مددگار اوست، که امید او بر خداوند، خدای وی می باشد. ۶او آسمان و زمین را آفرید و بحر و آنچه را که در آنهاست؛ که راستی را تا به ابد نگاه می دارد. ۷او مظلومان را دادرسی می کند و گرسنگان را نان می بخشد. خداوند اسیران را آزاد می سازد. ۸خداوند چشمان نابینایان را باز می کند و خم شدگان را بر می افرازد. خداوند عادلان را دوست می دارد. ۹خداوند بیگانگان را محافظت می کند و از یتیمان و بیوه زنان نگهداری می نماید، لیکن طریق شریران را کج می سازد. ۱۰خداوند تا به ابد سلطنت می کند و خدای تو ای سهیون، نسل اندر نسل.

هَلّلِویاه، سپاس به خداوند!