۰:۰۰ / ۰:۰۰

کتاب مزامیر

مزمور شصت و نهم

طلب کمک از خدا

(مزموری از داود)

۱خدایا مرا نجات ده! زیرا آبها نزدیک است نَفَسِ مرا بگیرد. ۲در لجن زار عمیق فرو رفته ام، جایی که نمی توان ایستاد. در آب های عمیق افتاده ام و سیلاب مرا احاطه کرده است. ۳از فریاد خود خسته شده ام. گلویم خشک و چشمانم از انتظار خدای من تار گردیده است. ۴آنانی که بی سبب از من نفرت دارند، از موهای سرم زیادتر اند و آنهائی که قصد نابودی مرا دارند، قوی و نیرومند هستند. پس آنچه را که از کسی نگرفته بودم، از من مطالبه می کنند.

۵ای خدا، تو حماقت مرا می دانی و گناهانم از تو مخفی نیست. ۶ای خداوند، خدای قادر مطلق، منتظرین تو به سبب من خجل نشوند. ای خدای اسرائیل، آنهائی که طالب تو هستند، به خاطر من رسوا نگردند. ۷زیرا به خاطر تو متحمل تمسخر مردم شده و رسوایی روی مرا پوشیده است. ۸نزد برادرانم مثل یک اجنبی شده ام و خانواده ام مرا به نظر یک بیگانه می بینند.

۹غیرت عبادتگاه تو مرا خورده، و ملامت های ملامت کنندگان تو بر من روی آورده است. ۱۰هنگامیکه با روزه و اشک جان خود را فروتن ساختم، آن ها مرا مسخره کردند. ۱۱وقتی برای توبه نمد پوشیدم، نزد ایشان ضرب المثل گردیدم. ۱۲مردم کوچه و بازار بر ضد من حرف می زنند و میگساران دربارۀ من سرود می خوانند. ۱۳اما من ای خداوند، در پیشگاه تو در وقت مناسب دعا می کنم. ای خدا، در کثرت رحمانیت خود و به خاطر حقیقتِ نجات خود دعای مرا مستجاب کن. ۱۴مرا از لجن زار خلاصی ده تا غرق نشوم و از نفرت کنندگانم و از عمق آبها نجات پیدا کنم. ۱۵مگذار که سیل آبها مرا بپوشاند و یا عمق ها مرا ببلعد و گودال نیستی مرا در دهان خود فرو برد. ۱۶ای خداوند مرا مستجاب فرما، زیرا رحمت تو نیکوست و از روی رحمت بی کرانت به من توجه فرما. ۱۷روی خود را از این بنده ات مپوشان، زیرا در سختی قرار دارم. مرا به زودی مستجاب فرما. ۱۸به من نزدیک شده، بهای آزادی ام را بپرداز و مرا از دست دشمنانم نجات ده.

۱۹تو خواری، رسوایی و خجالت مرا دانسته و جمیع دشمنانم را می بینی. ۲۰رسوایی دلم را شکسته است و به شدت بیمار شده ام. خواهان شفقت بودم، ولی دلسوزی نبود و منتظر تسلی دهندگان بودم، اما نیافتم. ۲۱مرا برای خوراک زردآب دادند و چون تشنه بودم مرا سرکه نوشانیدند. ۲۲پس دسترخوان شان و همچنان آسایش آن ها، برای شان دام گردد. ۲۳چشمان شان تار گردند تا نبینند و کمرهای شان را همواره لرزان گردان. ۲۴خشم خود را بر آن ها بریز و در آتش غضب خود ایشان را بسوزان. ۲۵خانه های شان ویران گردد و در خیمه های شان هیچکس ساکن نشود. ۲۶زیرا کسی را که تو زده ای زجر می دهند و دربارۀ دردهای آنانی که تو مجروح شان کرده ای، باهم سخن می گویند. ۲۷پس گناه به گناه ایشان بیفزا و عدالت تو شامل حال شان نگردد. ۲۸از دفتر حیات محو شوند و در شمار راستکاران محسوب نگردند.

۲۹اما من، مسکین و دردمند هستم، پس ای خدا، نجات تو مرا سرافراز سازد. ۳۰آنگاه نام خدا را با سرود ستایش نموده و عظمت او را با شکرگزاری بیان می کنم. ۳۱این است که خداوند را خشنود می سازد، زیادتر از قربانی های گاو و گوساله. ۳۲اشخاص فروتن این را دیده و شادمان می شوند. ای کسانی که جویای خدا هستید، دل شما زنده گردد. ۳۳زیرا خداوند دعای نیازمندان را می شنود و اسیران خود را از یاد نمی برد.

۳۴آسمان و زمین او را سپاس گویند و همچنان بحرها و هر چه که در آن ها حرکت دارند. ۳۵زیرا خدا سهیون را نجات می دهد و شهرهای یهودا را آباد می کند تا قوم برگزیدۀ او در آنجا سکونت نموده و مالک آن گردد. ۳۶فرزندان آن ها وارث آن می گردند و کسانی که نام او را دوست دارند، در آن ساکن خواهند گردید.