0:00 / 0:00

کتاب مزامیر

مزمور یکصد و شانزدهم

سپاسگزاری برای رهایی

۱خداوند را محبت می نمایم، زیرا که آواز من و تضرع مرا می شنود. ۲او گوش خود را متوجۀ من ساخته است، پس تا که زنده هستم به دربار او دعا می کنم. ۳ریسمانهای موت مرا احاطه کرد، ترسهای مرگ مرا به وحشت انداخت و در تنگی و غم افتادم. ۴آنگاه نام خداوند را خواندم و گفتم: «آه ای خداوند، جان مرا رهایی ده!»

۵خداوند رحیم و عادل است و خدای ما رحیم است. ۶خداوند از اشخاص ناتوان محافظت می کند. خوار و ذلیل بودم، او مرا نجات داد. ۷ای جان من به آرامی خود برگرد، زیرا خداوند به تو احسان نموده است. ۸تو ای خداوند، جان مرا از موت خلاصی دادی و چشمانم را از اشک و پاهایم را از لغزیدن. ۹پس در زمین زندگان به حضور خداوند بسر می برم. ۱۰چون ایمان داشتم سخن گفتم، باوجودی که بسیار بینوا بودم. ۱۱در پریشانی خود گفتم که «جمیع آدمیان دروغگویند.»

۱۲خداوند را برای همه خوبی های که به من نموده است، چه ادا کنم؟ ۱۳به خاطر نجات خود، هدیۀ نوشیدنی را به حضور خداوند تقدیم می کنم و نام او را سپاس می گویم. ۱۴در حضور قوم برگزیدۀ او به وعده های که به خداوند داده ام، وفا می کنم.

۱۵موت مقدسان خداوند در نظر وی گرانبهاست. ۱۶آه ای خداوند، من بندۀ تو هستم! من بندۀ تو و پسر کنیز تو هستم. تو از بند آزادم کردی. ۱۷به حضور تو قربانی شکرگزاری را تقدیم نموده و نام تو را می ستایم. ۱۸در حضور قوم برگزیدۀ او به وعده های که به خداوند داده ام، وفا می کنم. ۱۹آنرا در پیشگاه خانۀ خداوند و در اندرون تو ای اورشلیم ادا می کنم.

هَلّلِویاه، سپاس به خداوند!