برنامه رادیویی شامل آیه ۹ (۳۰ دقیقه)
۱ باید به افتخارات خود ادامه بدهم، حتی اگر هیچ فایده ای نداشته باشد. می خواهم دربارۀ رؤیاها و مکاشفه هایی که خداوند به من عطا کرده است، صحبت کنم. ۲ من شخصی را که به مسیح ایمان دارد می شناسم که چهارده سال پیش به عرش برین بُرده شد. این که آیا به شکل جسمانی یا روحانی بود، نمی دانم، بلکه خدا می داند. ۳-۴ فقط می دانم که این مرد به بهشت بُرده شد. باز هم نمی دانم به شکل جسمانی یا روحانی، خدا می داند. چیزهایی که شنید آنقدر مقدس و محرمانه است که بیان آنها جایز نیست. ۵ من به چنین شخصی افتخار می کنم. اما دربارۀ خود، جز به ضعفهایم به چیزی دیگر افتخار نخواهم کرد. ۶ اگر به خود هم افتخار کنم، سخن احمقانه ای نگفته ام بلکه واقعیت را بیان کرده ام. اما چنین کاری نخواهم کرد تا مبادا کسی بیش از آنچه در من می بیند یا از من می شنود، برای من ارزش قائل شود.
۷ برای این که مکاشفه های عظیمی را که دیده ام مرا مغرور نسازد، بیماری دردناکی همچون خار در جسم به من داده شد که مانند قاصدی از طرف شیطان مرا بکوبد تا مبادا مغرور شوم. ۸ سه بار از خداوند درخواست کردم که مرا از این درد رهایی بخشد. ۹ اما خداوند فرمود: «فیض من برای تو کافی است، زیرا قدرت من در ضعف تو کامل می گردد.» پس با خوشی زیاد به ضعف خود افتخار می کنم تا قدرت مسیح مرا فرا گیرد. ۱۰ بنابر این من به خاطر عیسای مسیح، ضعفها، بی حرمتیها، سختی ها، آزارها و مشکلات را با آغوش باز می پذیرم، زیرا در هنگام ناتوانی، قوی هستم.
۱۱ من مانند یک احمق خودستایی می کنم، زیرا شما مجبورم ساختید که چنین کنم. در حالی که شما باید از من تعریف و توصیف می کردید، اگر چه هیچ کاره هم باشم، باز هم از آنهایی که شما به عنوان رسولان عالی مقام قبول کرده اید، کمتر نیستم. ۱۲ من با بردباری در میان شما معجزه ها، نشانه های شگفت انگیز و کارهای فوق العاده انجام دادم تا ثابت نمایم که رسول بر حق هستم. ۱۳ در مقایسه با طرز رفتار من با دیگر کلیساها، چه کوتاهی در حق شما شد؟ من حتی خرج زندگی خود را هم از شما نگرفته ام. برای این بدی که در حق شما کردم، مرا ببخشید!
۱۴ اکنون سومین بار است که آماده می شوم تا نزد شما بیایم اما نمی خواهم که بار دوش شما باشم، زیرا من شما را می خواهم، نه پول تان را! فرزندان نباید برای والدین خود پس انداز کنند بلکه والدین باید در فکر فرزندان خود باشند. ۱۵ من خوشحال می شوم که تمام اموال و حتی جان خود را برای کمک به شما بدهم. اگر من شما را این قدر دوست دارم، آیا شایسته است که شما مرا کمتر دوست داشته باشید؟
۱۶ شما خوب می دانید که من هیچگاه بار دوش شما نبوده ام اما بعضی از شما می گویند که پولُس بسیار چالاک بود و با حیله ما را فریب داد. ۱۷ آیا من به وسیلۀ کسانی که نزد شما فرستادم، چیزی از شما دریافت کردم؟ ۱۸ من از تیطوس خواهش کردم تا نزد شما بیاید و آن برادر دیگر را با او فرستادم. آیا تیطوس از شما چیزی گرفت؟ آیا ما نیز به همین شیوه رفتار نکردیم و در یک راه قدم نگذاشتیم؟
۱۹ شاید گمان کنید که ما در طول این مدت کوشش کرده ایم تا در برابر شما از خود دفاع کنیم. به هیچ وجه! ما در حضور خدا و در اتحاد با مسیح سخن می گوییم. دوستان عزیز، هر چه می کنم برای تقویت شماست. ۲۰ ترس من از این است که وقتی نزد شما بیایم، شما را غیر از آنچه که می خواهم بیابم، و شما نیز مرا غیر از آنچه که می خواهید بیابید! بلی، می ترسم که در آنجا با نزاع، حسادت، تُند خویی، خودخواهی، بدگویی، سخن چینی، خودپسندی و بی نظمی روبرو شوم. ۲۱ من می ترسم که وقتی نزد شما بیایم، خدا آبرویم را در حضور شما ببرد و من برای کسانی که گناه کرده اند و از ناپاکی و بد اخلاقی جنسی و شهوترانی خود توبه نکرده اند، اشک بریزم.