۰:۰۰ / ۰:۰۰

کتاب اشعیای نبی

فصل چهلم

سخنان امید بخش

۱خداوند شما می فرماید: «تسلی بدهید! قوم برگزیدۀ مرا تسلی بدهید! ۲مردم اورشلیم را دلگرم سازید و به آن ها بگوئید که به رنجهای شان خاتمه داده و گناهان شان را بخشیده ام و آن ها را دو چندِ گناه شان جزا داده ام.»

۳صدائی فریاد می زند: «راهی را در بیابان برای آمدن خداوند آماده کنید و راه خدای ما را در صحرا صاف سازید. ۴دره ها را پُر کنید و کوهها و تپه ها را هموار نمائید. راههای کج را راست سازید و جاهای ناهموار را هموار کنید. ۵جلال خداوند آشکار می شود و همه مردم یکجا آنرا مشاهده می کنند، زیرا خداوند چنین فرموده است.»

۶صدا بار دیگر می گوید: «با آواز بلند بگو!» پرسیدم: «چه بگویم؟» گفت: «بگو که انسانها همه مانند گیاه هستند، زیبائی آن ها مثل عمر گل ناپایدار است. ۷وقتی خداوند باد را بفرستد، گیاه خشک و گل پژمرده می شود. بلی، انسان همچون گیاه است. ۸گیاه خشک و گل پژمرده می شود، اما کلام خدای ما ابدی و جاودانی است.»

۹ای سهیون، بر فراز کوه بلند برو. از آنجا مژده بده و ای اورشلیم مژده ات را بدون ترس با تمام قوّت به آواز بلند اعلام کن! به شهرهای یهودا بگو: «خدای تان می آید.» ۱۰ببینید، خداوند متعال می آید و با قدرت بازوی خود حکومت می کند و مردم را مطابق اعمال شان پاداش یا جزا می دهد. ۱۱او مثل چوپانی گلۀ خود را می چراند، بره های خود را در آغوش می گیرد و مادرهای شان را با مهربانی هدایت می کند.

خدای بی مانند اسرائیل

۱۲آیا کسی می تواند آب های اوقیانوس را با کف دست خود پیمانه کند یا آسمان را با بِلِست خود اندازه نماید؟ آیا کسی می تواند خاک زمین را در قپان بریزد یا کوهها و تپه ها را در ترازو وزن کند؟ ۱۳آیا کسی می تواند به خداوند بگوید که چه بکند یا مشاور و معلم او باشد؟ ۱۴آیا خدا از کسی مشورت خواسته است که به او دانش بیاموزد یا راه راستی را بنماید و یا فهم و حکمت را به او تعلیم بدهد؟

۱۵تمام اقوام جهان پیش خداوند مثل قطرۀ آب در سطل و مانند غبار در ترازو هستند. و جزیره ها را همچون گردِ خاک به هوا بر می دارد. ۱۶تمام حیوانات لبنان جهت قربانی سوختنی برای خدا کافی نیست و همه جنگلهای لبنان برای هیزم قربانی کفایت نمی کند. ۱۷همۀ مردم جهان پیش او هیچ هستند و ناچیز بشمار می آیند.

۱۸پس با چه کسی می توان خدا را تشبیه کرد و چگونه او را توصیف نمود؟ ۱۹آیا می توان او را با یک بت مقایسه کرد؟ با بتی که ساختۀ دست بشر و زرگر آنرا با طلا پوشانیده و زنجیر نقره ای به گردنش آویخته است؟ ۲۰شخصی برای ساختن بت درختی را انتخاب می کند که چوب آن با دوام باشد و آنرا به دست صنعتگر ماهری می دهد تا از آن، یک بت ثابت و محکم برایش بسازد، اما هیچ چیزی بغیر از خدا ثابت و پا برجا نیست.

۲۱آیا به شما معلوم نیست و نشنیده اید و از ابتدا کسی به شما خبر نداده است و نفهمیده اید که دنیا چطور بوجود آمده است؟ ۲۲خدا بر فراز کرۀ زمین نشسته است و ساکنین آن در نظر او مثل ملخ هستند. او آسمان ها را مانند پرده ای پهن می کند و از آن ها برای سکونت خود خیمه می سازد. ۲۳رهبران مقتدر را از هستی ساقط می کند و حکمفرمایان روی زمین را از بین می برد ۲۴آن ها تازه کاشته شده و هنوز ریشه ندوانیده اند که خدا بر آن ها می دمد و آن ها را پژمرده می سازد و مانند کاه در برابر باد پراگنده می شوند.

۲۵خدای مقدس می فرماید: «پس مرا با چه کسی مقایسه می کنید؟ چه کسی می تواند با من برابری نماید؟» ۲۶به آسمان نگاه کنید. این ستارگانی را که می بینید چه کسی بوجود آورده است؟ کیست که تعداد آن ها را بشمارد و همه را بنام بشناسد؟ خدا با قدرت عظیم و نیروی عجیب خود نمی گذارد که هیچکدام آن ها گم شود.

۲۷پس ای یعقوب چرا فکر می کنی و ای اسرائیل، چرا می گوئی: «خدا از رنجهای من بی خبر است و به حق من توجهی ندارد؟» ۲۸آیا ندانسته و نشنیده اید که خداوند، خدای ابدی و آفرینندۀ تمام عالم است. او هرگز درمانده و خسته نمی شود و هیچ کسی نمی تواند به عمق افکار او پی برد. ۲۹او به ضعیفان نیرو می بخشد و به مردم ناتوان قدرت عطا می کند. ۳۰حتی جوانان هم خسته می شوند و دلاوران از پا می افتند، ۳۱اما آنهای که منتظر خداوند می باشند، نیروی تازه خواهند یافت. آن ها مانند عقاب بال می گشایند. می دوند و خسته نمی شوند، راه می روند و از پا نمی افتند.