۰:۰۰ / ۰:۰۰

کتاب مزامیر

مزمور نودم

خدای جاویدان و انسان فانی

(دعای موسی، مرد خدا)

۱ای خداوند، پناهگاه ما در جمیع نسل ها تو بوده ای. ۲پیش از آنکه کوهها به وجود آید و زمین و جهان را بیافرینی، از ازل تا به ابد تو خدا هستی. ۳انسان را به خاک بر می گردانی، و می گویی ای بنی آدم رجوع نمائید. ۴هزار سال در نظر تو مثل دیروز که گذشته باشد و مانند قسمتی از شب است. ۵تو به زندگی انسان دفعتاً خاتمه می دهی و عمر او مثل یک خواب کوتاه و مانند یک گیاهی زودگذر است. ۶صبحگاهان می شگفد و می روید، شامگاهان بریده و پژمرده می شود.

۷غضب تو ما را نابود می سازد و خشم تو به وحشت می اندازد. ۸چونکه گناهان ما را در نظر خود گذاشته ای و خطایای مخفی ما را در نور روی خویش. ۹زیرا که تمام روزهای ما در خشم تو سپری شد و سالهای خود را مثل خیالی بسر برده ایم. ۱۰میعاد عمر ما هفتاد سال است و اگر تندرست و قوی باشیم ممکن است هشتاد سال زندگی کنیم، اما همه دوران زندگی ما آمیخته با رنج و زحمت است و بزودی به آخر می رسد و فنا می شویم.

۱۱کیست که شدت خشم تو را بداند؟ و کیست که غضب تو را بفهمد تا بترسد، چنانکه از تو می باید ترسید؟ ۱۲به ما بیاموز که روزهای عمر خود را بشماریم تا دلِ ما فهیم و دانا گردد.

۱۳بیا ای خداوند! تا به کی؟ و بر بندگانت شفقت فرما. ۱۴صبحگاهان ما را از رحمت خود سیر کن تا در تمام روزهای زندگی خود شادمانی و خوشی نمائیم. ۱۵به اندازۀ روزهائی که سختی کشیدیم و سالهائی که بدبختی را دیدیم، به ما خوشی عطا فرما. ۱۶بگذار بندگانت کارهای تو را ببینند و فرزندان شان عظمت تو را. ۱۷لطف و نیکویی خداوند، خدای ما بر ما باد و عمل دستهای ما را بر ما استوار ساز! عمل دستهای ما را استوار گردان!