۰:۰۰ / ۰:۰۰

اعمال رسولان

فصل چهاردهم

پولُس و برنابا در شهر قونیه بشارت می دهند

۱ در شهر قونیه نیز پولُس و برنابا به کنیسه وارد شدند و چنان صحبت کردند که گروه زیادی از یهودیان و یونانیان ایمان آوردند. ۲ اما یهودیانی که ایمان نیاورده بودند، غیر یهودیان را تحریک کردند و فکر شان را نسبت به ایمانداران منحرف ساختند. ۳ پس پولُس و برنابا مدت زیادی در آن شهر ماندند و بدون ترس دربارۀ عیسای مسیح سخن گفتند. عیسای مسیح برای آنها قدرت انجام معجزه ها و کارهای عجیب را می داد و به این گونه پیام فیض بخش خود را تأیید می کرد. ۴ اما مردم شهر دو دسته شدند. عده یی طرفدار یهودیان شدند و عده یی هم از رسولان طرفداری کردند. ۵ در این وقت یهودیان و غیر یهودیان با رهبران خود همدست شده خواستند به رسولان آزار برسانند و آنها را سنگسار نمایند. ۶ رسولان از این موضوع آگاه شده به شهرهای لِستره و دِربه که مربوط لیکاونیا بود و اطراف آن منطقه فرار کردند و ۷ در آنجا خبر خوش را موعظه می کردند.

یک شل مادر زاد در لِستره شِفا می یابد

۸ رسولان در شهر لِستره با مردی روبرو شدند که شل مادر زاد بود و در تمام زندگی خود راه نرفته بود. ۹ او به سخنان پولُس گوش می داد. پولُس متوجه او شد و فهمید که آن مرد ایمان دارد و می تواند شِفا یابد. ۱۰ پس با صدای بلند به او گفت: «برخیز، راست روی پاهای خود ایستاده شو.» او خیز زد و به راه رفتن شروع کرد. ۱۱ وقتی مردم دیدند که پولُس چه کاری کرده بود، به زبان محلی خود فریاد زدند: «خدایان به شکل انسانها در بین ما فرود آمده اند.» ۱۲ برنابا را مشتری و پولُس را عطارد خواندند. پولُس را عطارد نامیدند، زیرا او سخنگوی اصلی بود. ۱۳ آنگاه کاهن معبد مشتری که پیشاپیش مردم شهر بود، چند تا گاو و حلقه های گل را به دروازۀ شهر آوردند تا آن گاوها را برای آنها قربانی کنند. ۱۴ اما هنگامی که آن دو رسول، یعنی برنابا و پولُس این را شنیدند، لباسهای خود را پاره کردند و با عجله در میان مردم رفته فریاد نمودند: ۱۵ «چرا چنین کارهایی می کنید؟ ما هم مانند شما انسان هستیم! ما اینجا هستیم تا برای شما خبر خوش را موعظه کنیم تا شما از کارهای بی فایده دست کشیده و به سوی خدای زنده برگردید، خدایی که آسمان و زمین، بحر و آنچه را که در آنهاست آفریده است. ۱۶ در زمان گذشته، او همه ملتها را گذاشت که به راههای خود بروند. ۱۷ اما خدا با انجام کارهای نیکو موجودیت خود را نشان داده است. او برای شما از آسمان باران می باراند و در موسم معین با حاصلات فراوان شما را خوراک می دهد و دلهای تان را از خوشی پُر می سازد.» ۱۸ با این سخنان، آنها به سختی توانستند که مردم را از قربانی کردن حیوانات برای شان مانع شوند.

۱۹ اما بعضی یهودیان از شهر انطاکیه پیسیدیه و شهر قونیه آمده، مردم را با خود متحد ساختند و پولُس را سنگسار کردند. آنها به گمان این که پولُس مُرده است، او را از شهر بیرون کشیدند. ۲۰ اما وقتی ایمانداران دَور او جمع شدند، پولُس برخاست و به داخل شهر آمد و فردای آن روز به همراهی برنابا به دِربه رفت.

پولُس و برنابا به سوریه بر می گردند

۲۱ پس از این که در آن شهر خبر خوش را موعظه کردند و عدۀ زیادی پیرو عیسای مسیح شدند، آنها دوباره به لِستره، قونیه و انطاکیه پیسیدیه بازگشتند، ۲۲ ایمانداران را درس می دادند و تشویق می کردند تا در ایمان خود پایدار بمانند و برای داخل شدن به پادشاهی خدا سختی ها را تحمل نمایند. ۲۳ پس از آن که برای هر کلیسا رهبرانی تعیین نمودند، با دعا و روزه آنها را به عیسای مسیح که به او ایمان آورده بودند، سپردند.

۲۴ سپس از سرزمین پیسیدیه گذشتند و به سرزمین پمفیلیه رسیدند. ۲۵ وقتی کلام خدا را در شهر پرجه موعظه کردند به اتالیه وارد شدند. ۲۶ از اتالیه با کشتی به شهر انطاکیه سوریه برگشتند، یعنی همان جایی که آنها برای این وظیفه به فیض خداوند سپرده شده بودند که حال آن را انجام داده بودند.

۲۷ همین که به آنجا رسیدند، پیروان عیسای مسیح را جمع کردند و برای آنها دربارۀ همه کارهایی که خدا با آنها کرده بود، اطلاع دادند و توضیح دادند که خدا چگونه دروازۀ ایمان را به روی غیر یهودیان باز کرد. ۲۸ آنها مدت زیادی در آنجا با ایمانداران ماندند.