۰:۰۰ / ۰:۰۰

اعمال رسولان

فصل پانزدهم

انجمن ایمانداران در اورشلیم

۱ عده یی از یهودیه به انطاکیه آمدند و شروع به تعلیم دادن ایمانداران کردند و گفتند: «اگر مطابق شریعت موسی ختنه نشوید، نمی توانید نجات یابید.» ۲ اما چون پولُس و برنابا به مخالفت و مباحثۀ شدید با ایشان برخاستند، تصمیم گرفته شد که باید پولُس و برنابا و چند نفر دیگر برای دریافت جواب این سوال، پیش رسولان و رهبران به اورشلیم بروند.

۳ پس ایمانداران، پولُس و برنابا را بدرقه کردند و آنها از فنیقیه و سامره گذشتند و خبر ایمان آوردن غیر یهودیان را به همه رساندند که موجب خوشی زیاد تمام ایمانداران شد. ۴ هنگامی که به اورشلیم رسیدند، اعضای کلیسا، رسولان و رهبران از آنها استقبال کردند و آنها هم کارهایی را که خدا به وسیلۀ ایشان انجام داده بود، برای آنها بیان کردند. ۵ در این موقع عده یی از گروه فریسیان که ایمان آورده بودند، برخاسته گفتند: «غیر یهودیان باید ختنه شوند و به آنها هدایت داده شود که شریعت موسی را رعایت نمایند.»

۶ رسولان و رهبران برای رسیده گی به این موضوع، دَور هم جمع شدند. ۷ پس از آن که میان شان جر و بحث شدید صورت گرفت، پِطرُس برخاست و خطاب به آنها گفت: «ای عزیزان! شما می دانید که همین چندی پیش خدا مرا از میان شما انتخاب کرد که غیر یهودیان خبر خوش عیسای مسیح را از زبان من بشنوند و ایمان آورند. ۸ خدا که از قلبها آگاه است، با عطای روح مقدس خود به ایشان ثابت کرد که آنها را نیز مانند ما پذیرفته است ۹ و هیچ فرقی بین ما و آنها قائل نشد بلکه قلب آنها را با ایمان پاک ساخت. ۱۰ پس حالا چرا خدا را امتحان می کنید و باری بر گردن ایمانداران می اندازید که نه ما و نه پدران ما قدرت بُردنش را داشته ایم؟ ۱۱ ولی ما ایمان داریم که از راه فیض خداوند ما عیسای مسیح، نجات می یابیم و آنها هم مانند ما نجات می یابند.»

۱۲ پس از آن، همه خاموش ماندند و به سخنان برنابا و پولُس در مورد نشانه ها و معجزه هایی که خدا به وسیلۀ آنها در میان غیر یهودیان انجام داده بود، گوش دادند. ۱۳ همین که سخنان آنها تمام شد، یعقوب گفت: «ای برادران من، گوش کنید! ۱۴ شمعون برای ما شرح داد که خدا چگونه در آغاز با قومهای دیگر ملاقات کرد تا از میان آنها قومی را به نام خود برگزیند. ۱۵ این سخن مطابق نوشته های پیامبران بوده که خدا در آن فرموده است:

۱۶ «بعد از این باز می گردم،

و سلطنت داوود را از نو می سازم،

و ویرانه های آن را بار دیگر آباد می کنم،

و آن را بر پا می سازم،

۱۷ تا تمام ادوم و قومهای دیگر جویای خداوند باشند،

یعنی جمیع ملتهای که آنها را فرا خوانده ام.

۱۸ این را خداوند می فرماید که همه چیزها را از آغاز جهان آشکار کرده است.»

۱۹ یعقوب تأکید کرد که غیر یهودیانی را که به سوی خدا می آیند، دچار زحمت نسازند. ۲۰ فقط این که برای شان بنویسیم که از خوردن چیزهایی که به خاطر تقدیم شدن به بُتها نجس شده اند، از گناهان جنسی، از خوردن حیوانات خفه شده و همچنان از خوردن خون خودداری کنند. ۲۱ زیرا از زمانهای قدیم در تمام شهرها هر روز شنبه در کنیسه ها تورات موسی خوانده و موعظه می شد.»

نامه به ایمانداران غیر یهود

۲۲ پس رسولان و رهبران، همراه با تمام اعضای کلیسا موافقت کردند که چند نفر از میان خود انتخاب کنند و آنها را همراه با پولُس و برنابا به شهر انطاکیه سوریه بفرستند. آنها یهودای ملقب به بَرسابا و سیلاس را که از افراد مورد احترام در میان ایمانداران بودند، انتخاب کردند ۲۳ و این نامه را به وسیلۀ ایشان ارسال داشتند:

«ما، رسولان، رهبران و برادران تان به شما ایمانداران غیر یهودی مقیم انطاکیه و سوریه و قیلیقیه سلام می رسانیم. ۲۴ طوری که ما شنیده ایم، بعضی از افرادی که از اینجا آمده اند، بدون اجازۀ ما با حرفهای خود شما را دچار تشویش ساخته افکار تان را پریشان نموده اند. ۲۵ بنابر این همۀ ما با یکدل تصمیم گرفتیم تا چند نفر را انتخاب کنیم و به همراه عزیزان خود برنابا و پولُس، ۲۶ که جان خود را به خاطر خدمت به خداوند ما عیسای مسیح، بارها به خطر انداخته اند، نزد شما بفرستیم. ۲۷ بنابر این یهودا و سیلاس را فرستادیم تا به زبان خود همه چیزها را برای تان بیان کنند. ۲۸ روح مقدس و ما مصلحت دیدیم که بر شما بار سنگین تر از آنچه که ضرور است، نگذاریم: ۲۹ فقط از خوردن هر آنچه که برای بُتها قربانی شده است اجتناب کنید و از خوردن خون و گوشت حیوانات خفه شده و از گناهان جنسی دوری کنید. زیرا اگر از این چیزها خودداری کنید، کار نیکویی انجام داده اید.

خداحافظ.»

۳۰ پس از آن که به یهودا و سیلاس اجازۀ رفتن داده شد، آنها به شهر انطاکیه سوریه آمدند. در آنجا، همۀ ایمانداران را با هم جمع کردند و آن نامه را به آنها دادند. ۳۱ وقتی نامه خوانده شد، آنها از آن پیام دلگرم کننده شادمان گردیدند. ۳۲ یهودا و سیلاس که خود نیز پیامبر بودند، با سخنان خود آنها را تشویق و تقویت کردند. ۳۳ پس از مدتی که آنها در آنجا ماندند، با صلح و سلامتی از نزد ایمانداران رخصت یافتند و نزد رسولان برگشتند. ۳۴‏-۳۵ اما پولُس و برنابا در شهر انطاکیه ماندند و به همراه عدۀ زیادی به تعلیم و موعظۀ پیام خداوند ادامه دادند.

سفر دوم پولُس

پولُس از برنابا جدا می گردد

۳۶ چند روز بعد پولُس به برنابا گفت: «بیا به همان شهرهایی برگردیم که در آنها پیام خداوند را موعظه کرده ایم و ببینم که ایمانداران چه حال دارند.» ۳۷ برنابا می خواست که یوحنای ملقب به مرقُس را هم با خود ببرند. ۳۸ اما پولُس فکر می کرد که درست نیست کسی را با خود ببرند که آنها را در پمفیلیه ترک کرده و تا پایان کار همراه شان نمانده بود. ۳۹ مشاجره آنها چنان سخت شد که از یکدیگر جدا شدند و برنابا، مرقُس را گرفته از راه بحر به قبرس رفت ۴۰ اما پولُس، سیلاس را انتخاب کرد و در حالی که از جانب ایمانداران در پناه خدا سپرده شدند، عازم سفر گردید. ۴۱ پولُس در عبور از ولایت سوریه و قیلیقیه، ایمانداران را تقویت می کرد.