چاپرښته ۲۰۲۵ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل
۱ عدهیی از یهودیه به انطاکیه آمدند و شروع به تعلیم دادن ایمانداران کردند و گفتند: «اگر مطابق شریعت موسی ختنه نشوید، نمیتوانید نجات یابید.» ۲ اما چون پولُس و برنابا به مخالفت و مباحثۀ شدید با ایشان برخاستند، تصمیم گرفته شد که باید پولُس و برنابا و چند نفر دیگر برای دریافت جواب این سوال، پیش رسولان و رهبران به اورشلیم بروند.
۳ پس ایمانداران، پولُس و برنابا را بدرقه کردند و آنها از فنیقیه و سامره گذشتند و خبر ایمان آوردن غیریهودیان را به همه رساندند که موجب خوشی زیاد تمام ایمانداران شد. ۴ هنگامی که به اورشلیم رسیدند، اعضای کلیسا، رسولان و رهبران از آنها استقبال کردند و آنها هم کارهایی را که خدا به وسیلۀ ایشان انجام داده بود، برای آنها بیان کردند. ۵ در این موقع عدهیی از گروه فریسیان که ایمان آورده بودند، برخاسته گفتند: «غیریهودیان باید ختنه شوند و به آنها هدایت داده شود که شریعت موسی را رعایت نمایند.»
۶ رسولان و رهبران برای رسیدهگی به این موضوع، دَور هم جمع شدند. ۷ پس از آن که میانشان جروبحث شدید صورت گرفت، پِطرُس برخاست و خطاب به آنها گفت: «ای عزیزان! شما میدانید که همین چندی پیش خدا مرا از میان شما انتخاب کرد که غیریهودیان خبرخوش عیسایمسیح را از زبان من بشنوند و ایمان آورند. ۸ خدا که از قلبها آگاه است، با عطای روحمقدس خود به ایشان ثابت کرد که آنها را نیز مانند ما پذیرفته است ۹ و هیچ فرقی بین ما و آنها قائل نشد بلکه قلب آنها را با ایمان پاک ساخت. ۱۰ پس حالا چرا خدا را امتحان میکنید و باری بر گردن ایمانداران میاندازید که نه ما و نه پدران ما قدرت بُردنش را داشتهایم؟ ۱۱ ولی ما ایمان داریم که از راه فیض خداوند ما عیسایمسیح، نجات مییابیم و آنها هم مانند ما نجات مییابند.»
۱۲ پس از آن، همه خاموش ماندند و به سخنان برنابا و پولُس در مورد نشانهها و معجزههایی که خدا به وسیلۀ آنها در میان غیریهودیان انجام داده بود، گوش دادند. ۱۳ همینکه سخنان آنها تمام شد، یعقوب گفت: «ای برادران من، گوش کنید! ۱۴ شمعون برای ما شرح داد که خدا چگونه در آغاز با قومهای دیگر ملاقات کرد تا از میان آنها قومی را به نام خود برگزیند. ۱۵ این سخن مطابق نوشتههای پیامبران بوده که خدا در آن فرموده است:
۱۶ «بعد از این بازمیگردم،
و سلطنت داوود را از نو میسازم،
و ویرانههای آن را بار دیگر آباد میکنم،
و آن را بر پا میسازم،
۱۷ تا تمام ادوم و قومهای دیگر جویای خداوند باشند،
یعنی جمیع ملتهای که آنها را فراخواندهام.
۱۸ این را خداوند میفرماید که همه چیزها را از آغاز جهان آشکار کرده است.»
۱۹ یعقوب تأکید کرد که غیریهودیانی را که بهسوی خدا میآیند، دچار زحمت نسازند. ۲۰ فقط این که برایشان بنویسیم که از خوردن چیزهایی که بهخاطر تقدیم شدن به بُتها نجس شدهاند، از گناهان جنسی، از خوردن حیوانات خفه شده و همچنان از خوردن خون خودداری کنند. ۲۱ زیرا از زمانهای قدیم در تمام شهرها هر روز شنبه در کنیسهها تورات موسی خوانده و موعظه میشد.»
۲۲ پس رسولان و رهبران، همراه با تمام اعضای کلیسا موافقت کردند که چند نفر از میان خود انتخاب کنند و آنها را همراه با پولُس و برنابا به شهر انطاکیه سوریه بفرستند. آنها یهودای ملقب به بَرسابا و سیلاس را که از افراد مورد احترام در میان ایمانداران بودند، انتخاب کردند ۲۳ و این نامه را به وسیلۀ ایشان ارسال داشتند:
«ما، رسولان، رهبران و برادرانتان به شما ایمانداران غیریهودی مقیم انطاکیه و سوریه و قیلیقیه سلام میرسانیم. ۲۴ طوری که ما شنیدهایم، بعضی از افرادی که از اینجا آمدهاند، بدون اجازۀ ما با حرفهای خود شما را دچار تشویش ساخته افکارتان را پریشان نمودهاند. ۲۵ بنابراین همۀ ما با یکدل تصمیم گرفتیم تا چند نفر را انتخاب کنیم و به همراه عزیزان خود برنابا و پولُس، ۲۶ که جان خود را بهخاطر خدمت به خداوند ما عیسایمسیح، بارها به خطر انداختهاند، نزد شما بفرستیم. ۲۷ بنابراین یهودا و سیلاس را فرستادیم تا به زبان خود همه چیزها را برایتان بیان کنند. ۲۸ روحمقدس و ما مصلحت دیدیم که بر شما بار سنگینتر از آنچه که ضرور است، نگذاریم: ۲۹ فقط از خوردن هرآنچه که برای بُتها قربانی شده است اجتناب کنید و از خوردن خون و گوشت حیوانات خفه شده و از گناهان جنسی دوری کنید. زیرا اگر از این چیزها خودداری کنید، کار نیکویی انجام دادهاید.
خداحافظ.»
۳۰ پس از آن که به یهودا و سیلاس اجازۀ رفتن داده شد، آنها به شهر انطاکیه سوریه آمدند. در آنجا، همۀ ایمانداران را با هم جمع کردند و آن نامه را به آنها دادند. ۳۱ وقتی نامه خوانده شد، آنها از آن پیام دلگرمکننده شادمان گردیدند. ۳۲ یهودا و سیلاس که خود نیز پیامبر بودند، با سخنان خود آنها را تشویق و تقویت کردند. ۳۳ پس از مدتی که آنها در آنجا ماندند، با صلح و سلامتی از نزد ایمانداران رخصت یافتند و نزد رسولان برگشتند. ۳۴-۳۵ اما پولُس و برنابا در شهر انطاکیه ماندند و به همراه عدۀ زیادی به تعلیم و موعظۀ پیام خداوند ادامه دادند.
۳۶ چند روز بعد پولُس به برنابا گفت: «بیا به همان شهرهایی برگردیم که در آنها پیام خداوند را موعظه کردهایم و ببینم که ایمانداران چه حال دارند.» ۳۷ برنابا میخواست که یوحنای ملقب به مرقُس را هم با خود ببرند. ۳۸ اما پولُس فکر میکرد که درست نیست کسی را با خود ببرند که آنها را در پمفیلیه ترک کرده و تا پایان کار همراهشان نمانده بود. ۳۹ مشاجره آنها چنان سخت شد که از یکدیگر جدا شدند و برنابا، مرقُس را گرفته از راه بحر به قبرس رفت ۴۰ اما پولُس، سیلاس را انتخاب کرد و در حالیکه از جانب ایمانداران در پناه خدا سپرده شدند، عازم سفر گردید. ۴۱ پولُس در عبور از ولایت سوریه و قیلیقیه، ایمانداران را تقویت میکرد.