۰:۰۰ / ۰:۰۰

کتاب خروج

فصل ششم

۱خداوند به موسی فرمود: «حالا خواهی دید که من با فرعون چه می کنم. با قدرت خود او را مجبور می سازم که قوم برگزیدۀ مرا آزاد کند. در حقیقت کاری می کنم که او مجبور شود قوم برگزیدۀ مرا از سرزمین مصر بیرون کند.»

تجدید وعدۀ خدا به موسی

۲خدا به موسی فرمود: «من، خداوند هستم. ۳به ابراهیم، اسحاق و یعقوب به عنوان خدای قادر مطلق ظاهر شدم، ولی خود را به نامِ مُقدس خود، یعنی خداوند به آن ها معرفی نکردم. ۴با آن ها پیمان بستم و وعده دادم که سرزمین کنعان یعنی سرزمینی را که در آنجا بیگانه بودند، به آن ها بخشم. ۵من ناله های بنی اسرائیل را که در مصر غلام و اسیر اند، شنیدم و پیمان خود را به یاد آوردم. ۶پس به بنی اسرائیل بگو که من خداوند هستم و شما را از دست مصری ها نجات می دهم و با قدرت خود آن ها را مجازات می کنم. ۷شما را قوم برگزیدۀ خود می سازم و من خدای شما می باشم. وقتی شما را از غلامی مصری ها نجات بدهم، آنگاه می دانید که من خداوند، خدای شما هستم. ۸من شما را به سرزمینی می آورم که به ابراهیم و اسحاق و یعقوب وعدۀ ملکیت آن را داده بودم. من آنرا به شما خواهم داد تا مالک آن باشید. من خداوند هستم.» ۹موسی این سخنان را به بنی اسرائیل گفت ولی آن ها به سخنان او گوش ندادند، چونکه روحیۀ آن ها در زیر بارِ ظلمِ غلامی ضعیف شده بود.

۱۰آنگاه خداوند به موسی فرمود: ۱۱«برو به فرعون بگو که به بنی اسرائیل اجازه بدهد تا از مصر خارج شوند.» ۱۲اما موسی به خداوند عرض کرد: «در حالیکه بنی اسرائیل به سخنان من اعتنا نمی کنند، از فرعون چطور توقع داشته باشم که به سخنان من گوش بدهد؟ برعلاوه من سخنور خوبی هم نیستم؟» ۱۳خداوند به موسی و هارون مأموریت داد تا به نزد اسرائیلی ها و فرعون، پادشاه مصر بروند و بنی اسرائیل را از سرزمین مصر بیرون آورند.

نسب نامۀ موسی و هارون

۱۴رؤبین که پسر بزرگ یعقوب بود، چهار پسر بنامهای حنوک، فَلو، حِزرون و کَرمی داشت. هر یک از آن ها جد یک قبیله بود و هر کدام بنام جد خود یاد می شد. ۱۵شمعون شش پسر داشت: یموئیل، یامین، اوهد، یاکین، صوحر و شائول. (مادر شائول یک زن کنعانی بود.) هر یک از اینها جد یکی از قبایل بود. ۱۶لاوی یکصد و سی و هفت سال عمر کرد و دارای سه پسر بود بنامهای جرشون، قُهات و مراری که اجداد قبایل لاوی بودند. ۱۷جرشون دارای دو پسر بود بنامهای لِبنی و شِمعی که هر یک دارای قبیله ای شد. ۱۸قهات یکصد و سی و سه سال عمر کرد و چهار پسر داشت بنامهای عَمرام، یزهار، حِبرون و عزیئیل. ۱۹مِراری دارای دو پسر شد بنامهای مَحلی و موشی که با فرزندان شان قبیله های لاوی را تشکیل دادند.

۲۰عَمرام با عمۀ خود یوکابد ازدواج کرد. یوکابد، هارون و موسی را بدنیا آورد. عَمرام یکصد و سی و هفت سال عمر کرد. ۲۱یزهار سه پسر داشت بنامهای قورح، نِفج و زِکری. ۲۲عزیئیل سه پسر داشت بنامهای میشائیل، ایلصافن و ستری.

۲۳هارون با الیشبع که دختر عمیناداب و خواهر نحشون بود ازدواج کرد و دارای چهار پسر شد بنامهای ناداب، ابیهو، اَلِعازار و ایتامار. ۲۴قورح دارای سه پسر شد بنامهای اَسّیر، اَلقانَه و اَبیاَساف که اجداد قبایل قورح بودند. ۲۵اَلِعازار پسر هارون با یکی از دختران فوتی ئیل ازدواج کرد و صاحب پسری شد بنام فینِحاس. این بود نامهای بزرگان و اجداد قبیله های لاوی.

۲۶موسی و هارون همان کسانی بودند که خداوند به آن ها فرمود که بنی اسرائیل را با تمامی قبیله های شان از سرزمین مصر بیرون بیاورند. ۲۷موسی و هارون پیش فرعون، پادشاهِ مصر رفتند تا از او بخواهند که بنی اسرائیل را از مصر آزاد کند.

فرمان خداوند به موسی و هارون

۲۸یک روز خداوند در سرزمین مصر به موسی خطاب کرده فرمود: ۲۹«من خداوند هستم. آنچه را به تو می گویم به فرعون، پادشاهِ مصر بگو.» ۳۰اما موسی به خداوند عرض کرد: «خداوندا، تو می دانی که من در سخن گفتن کند هستم. پس فرعون چطور به سخنان من گوش خواهد داد؟»

مطالب مرتبط

بخش اول- حضور خدا در خیمه

بخش اول- حضور خدا در خیمه (آرامش و شادی در مسیح)
خداوند آنچنان که به ابراهیم و نسل او عهد بست طبق آن عهد عمل نمود و فرزندان اسرائیل را از مصر با گذشت ۴۳۰ سال رهایی بخشید. خداوند با ستون ابر و آتش آنها را به سمت سرزمین وعده شده در بیابان سینا رهنمایی کرد. طبق هدایت خداوند خیمه اجتماع در میان شان ساخته می‌شود و حضور پرجلال خداوند در آن مسکن گزین می‌شود. حضور خداوند آنقدر پر جلال بود که موسی نتواست داخل خیمه شود. بعد ازسالهای زیاد آن خیمه موقت؛ به هیکل خانه خدا بنا شد.

برنامه رادیویی درباره آیه ۶ (۳۰ دقیقه)

موسی و هارون در حضور فرعون

موسی و هارون در حضور فرعون (کلام خدا برای شما )
فرعون با خدایان زیادی آشنا بود؛ اما با نام یهوه خدای عبرانی‌ها آشنایی نداشت و نشانه‌ها و قدرت او را ندیده بود. فرعون به سخنان موسی و هارون توجهی نکرد و نه احترامی به خداوند یهوه قائل بود. ممکن امروزه هم کسانی باشند که بنام یهوه آشنایی نداشته باشند.

برنامه رادیویی شامل آیه ۱-۷ (۳۰ دقیقه)

موسی و فرعون

موسی و فرعون (داستان های كتاب مقدس برای اطفال)
وقتی موسی و برادرش هارون می‌‌خواستند که اسرائیلی‌ها را از بردگی مصر بیرون کنند، فرعون با نظر آنها مخالف کرد. مردم اسرائیل برده‌ها و کارگران ارزان بودند و تمام کارهایی کثیف به وسیله آنها انجام می‌‌شد. خداوند بعداً نشانه‌های زیادی قدرت خود را نشان داد و مردم مصر را با بلاهایی وحشتناک تنبیه کرد. هنوز هم فرعون قوم خدا را اجازه نمی داد که بروند. در نهایت، خداوند ده بلا را نازل کرد و تمام فرزندان اولباری مصریان از بین رفتند. اما هیچ کس در بین اسرائیلی‌ها صدمه ندید. آنها به وسیله خون بره قربانی شده که بر چوکات دروازه خانه هایشان پاشیده شده بود نجات یافتند. فرشته خداوند از بالای خانه‌های آنها عبور کرد. از آن روز تا حالا، هر سال مردم اسرائیل فصح (عید فصح) را جشن می‌گیرند. در نهایت، فرعون مجبور شد که مردم اسرائیل را بگذارد بروند. بعد از ۴۰۰ سال بردگی در مصر، خداوند به وعده اش عمل می‌کند و قومش را دوباره به سرزمین موعود اسرائیل (کنعان) بر می‌گرداند.

برنامه رادیویی شامل آیه ۱-۳۰ (۳۰ دقیقه)