برنامه رادیویی شامل آیه ۳-۹ (۳۰ دقیقه)
۱ وقتی عیسی این سخنان را به پایان رساند، منطقۀ جلیل را ترک کرد و به منطقۀ یهودیه در آن طرف دریای اُردن رفت. ۲ جمعیت زیادی به دنبال او رفتند و عیسی آنها را در آنجا شِفا داد. ۳ یک عده فریسیان پیش عیسی آمده و کوشش کردند که او را امتحان کنند، پس از او پرسیدند: «آیا جایز است که مرد به هر دلیل که بخواهد زن خود را طلاق دهد؟» ۴ عیسی در جواب آنها گفت: «آیا تا به حال نخوانده اید که خدا در ابتدا انسان را به صورت مرد و زن آفرید؟ ۵ به همین دلیل مرد، پدر و مادر خود را مانده با زن خود می پیوندد و هر دو یک تن می شوند. ۶ از این رو آنها دیگر دو تن نیستند بلکه یک تن هستند. پس آنچه را که خدا به هم پیوسته است، انسان نباید جدا سازد.» ۷ آنها پرسیدند: «پس چرا موسی اجازه داد که مرد با دادن یک طلاقنامه به زن خود، از او جدا شود؟» ۸ عیسی در جواب گفت: «به خاطر سنگدلی شما بود که موسی اجازه داد تا زن خود را طلاق دهید، ولی از ابتدای خلقت چنین نبود. ۹ اما من به شما می گویم، هر کس زن خود را به هر دلیلی به جز زنا طلاق دهد و با زن دیگری ازدواج نماید، مرتکب زنا می شود.» ۱۰ شاگردانش به او گفتند: «اگر حالت شوهر در برابر زنش چنین باشد، پس بهتر است که هیچ ازدواج نکند.» ۱۱ عیسی به آنها گفت: «همه نمی توانند این سخن را قبول کنند، مگر کسانی که خداوند به آنها این توانایی را داده باشد. ۱۲ بعضی ها از شکم مادر ناتوان به دنیا آمده اند، عده یی هم به دست انسان خصی شده اند و عده یی نیز به خاطر پادشاهی آسمانی از ازدواج خودداری می کنند. پس هر کس قدرت اجرای این تعلیم را دارد، آن را بپذیرد.»
۱۳ عده یی از مردم، کودکان خود را نزد عیسی آوردند تا او دست خود را بر سر آنها بگذارد و برای آنها دعا کند. اما شاگردان، مردم را برای این کار سرزنش کردند. ۱۴ عیسی گفت: «بگذارید کودکان پیش من بیایند و مانع آنها نشوید، چون پادشاهی آسمانی به آنها تعلق دارد.» ۱۵ عیسی دست خود را بر سر کودکان گذاشته و سپس از آنجا رفت.
۱۶ در این هنگام مردی پیش آمد و از عیسی پرسید: «ای استاد! کدام کار نیک را باید انجام دهم تا زندگی ابدی داشته باشم؟» ۱۷ عیسی به او گفت: «چرا دربارۀ نیکی از من سوال می کنی؟ به جز خدا هیچ یک نیکو نیست. اما اگر می خواهی زندگی ابدی داشته باشی، احکام خدا را نگهدار.» ۱۸ او پرسید: «کدام یک آن را؟» عیسی در جواب گفت: «قتل نکن، زنا نکن، دزدی نکن، شهادت دروغ نده، ۱۹ احترام پدر و مادرت را نگهدار و همسایه ات را مانند خود دوست بدار.» ۲۰ آن مرد جوان جواب داد: «من همۀ اینها را بجا آورده ام، دیگر چه چیزی کم دارم؟» ۲۱ عیسی به او گفت: «اگر می خواهی کامل باشی، برو تمام دارایی خود را بفروش و به فقرا بده تا در بهشت گنجی داشته باشی و بعد بیا از من پیروی کن.» ۲۲ وقتی آن جوان این را شنید بسیار غمگین شد و از آنجا رفت، زیرا ثروت بسیار داشت.
۲۳ عیسی به شاگردان خود گفت: «به راستی به شما می گویم که ورود ثروتمندان به پادشاهی آسمانی بسیار مشکل است. ۲۴ باز هم به شما می گویم که گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر از داخل شدن ثروتمندی به پادشاهی خداست.» ۲۵ شاگردان از شنیدن این سخن بی اندازه تعجب کردند و پرسیدند: «پس چه کسی می تواند نجات یابد؟» ۲۶ عیسی به سوی آنها دیده گفت: «برای انسان این کار ممکن نیست، ولی برای خدا هر چیز ممکن است.» ۲۷ پِطرُس در جواب گفت: «ما که همه چیز خود را ترک کرده و پیرو تو شده ایم، اجر ما چه خواهد بود؟» ۲۸ عیسی جواب داد: «به راستی به شما می گویم که در دنیای جدید، در آن هنگام که من، پسر انسان با شکوه و جلال آسمانی بر تخت سلطنت خود می نشینم، شما که از من پیروی کرده اید بر دوازده تخت خواهید نشست و بر دوازده طایفۀ اسرائیل داوری خواهید نمود. ۲۹ و هر کس که به خاطر من خانه، برادران، خواهران، پدر و مادر و فرزندان و زمین خود را ترک کرده باشد، صد برابر اجر خواهد یافت و زندگی ابدی دریافت خواهد کرد. ۳۰ اما بسیاری از آنهایی که اکنون اول اند، آخر خواهند شد و بسیاری که آخر اند، اول خواهند شد.