چاپرښته ۲۰۲۴ - ۲۰۱۵ افغانی بائبل
۱ چون عیسی این رهنمایی ها را به دوازده شاگرد خود داد، از آنجا رفت تا در شهرهای نزدیک تعلیم دهد و موعظه نماید. ۲ وقتی یحیی در زندان از کارهای مسیح خبر شد، شاگردان خود را نزد او فرستاد ۳ تا آنها از عیسی بپرسند: «آیا تو همان کسی هستی که باید می آمد، یا ما در انتظار شخص دیگری باشیم؟» ۴ عیسی در جواب گفت: «بروید و آنچه را دیده و شنیده اید، به یحیی بگویید ۵ که چگونه کورها، بینا می شوند و اشخاص لنگ راه می روند، جذامیان پاک می شوند، کرها شنوا شده، مُرده گان زنده می شوند و بینوایان خبر خوش را می شنوند. ۶ خوشا به حال کسی که دربارۀ من شک نکند.»
۷ همین که شاگردان یحیی از آنجا رفتند، عیسی دربارۀ یحیی شروع به صحبت کرده گفت: «وقتی نزد یحیی به صحرا رفتید، انتظار دیدن چه چیز را داشتید؟ دیدن یک نَی که از باد می لرزد؟ ۸ پس برای دیدن چه چیزی به آنجا رفتید؟ برای دیدن مردی که لباس ابریشمی و گرانبها پوشیده است؟ بدون شک جای چنین کسانی در قصرهای سلطنتی است. ۹ پس بگویید برای دیدن چه کسی به آنجا رفتید؟ یک پیامبر؟ بلی درست است اما شما بزرگتر از پیامبر را دیدید. ۱۰ یحیی کسی است که دربارۀ او نوشته شده است: «این است قاصد من که او را پیش از تو می فرستم تا راه را برای تو آماده کند.» ۱۱ به یقین به شما می گویم کسی بزرگتر از یحیای تعمید دهنده تولد نشده، ولی کوچکترین شخص در پادشاهی آسمانی از یحیی بزرگتر است. ۱۲ از زمان یحیای تعمید دهنده تا به امروز پادشاهی آسمانی حمله های سختی را تحمل کرده است و ظالمان کوشش می نمایند که آن را به زور به دست بیاورند، ۱۳ چون همۀ پیامبران و تورات تا ظهور یحیی دربارۀ پادشاهی خدا پیشگویی کرده اند. ۱۴ اگر اینها را قبول دارید، بدانید که یحیی همان الیاس است که باید می آمد. ۱۵ هر کس گوش شنوا دارد، بشنود.
۱۶ اما، حالا مردم این زمانه را به چه تشبیه کنم؟ آنها مانند اطفالی اند که در بازارها می نشینند و با صدای بلند به یکدیگر می گویند: ۱۷ «برای شما ساز نواختیم اما شما نرقصیدید! ناله های غم را سر دادیم اما گریه نکردید.» ۱۸ وقتی یحیی آمد، او نه می خورد و نه می نوشید، ولی آنها می گفتند: «او روح شیطانی دارد.» ۱۹ پسر انسان آمد که هم می خورد و هم می نوشد، اما شما گفتید: «به این مرد نگاه کنید! او یک آدم پُر خور، شرابی و دوست جزیه گیران و سایر گناهکاران است.» با وجود این، درستی حکمت خدا به وسیلۀ کسانی که آن را پذیرفتند، ثابت شد.»
۲۰ آنگاه عیسی به سرزنش شهرهایی پرداخت که اکثر معجزه های او در آن شهرها انجام یافت اما مردم آنجا توبه نکرده بودند. ۲۱ او گفت: «وای بر تو ای خورَزین! وای بر تو ای بیت صیدا! اگر معجزه هایی که در شهرهای شما انجام شد در صور و صیدون می شد مردم آنجا مدتها پیش لباس ماتم می پوشیدند، روی خاکستر می نشستند و توبه می کردند. ۲۲ ولی روز داوری برای صور و صیدون بیشتر قابل تحمل خواهد بود تا برای شما. ۲۳ و اما تو ای کپَرناحوم! می خواستی سر به آسمان بکشی؟ به دوزخ انداخته خواهی شد! زیرا اگر معجزه هایی که در تو انجام شد، در سُدوم انجام می شد، آن شهر تا به امروز باقی می ماند. ۲۴ به یقین به شما می گویم که در روز داوری، تحمل مجازات برای مردم سُدوم آسانتر از مردم این شهر خواهد بود.»
۲۵ آن وقت عیسی به سخنان خود ادامه داده گفت: «ای پدر، ای خداوند آسمان و زمین، تو را سپاس می گویم که این چیزها را از خِرَدمندان و دانایان پنهان نمودی و به ساده دلان آشکار ساختی. ۲۶ بلی ای پدر، رضای تو چنین بود. ۲۷ پدر من همه چیز را در اختیار من گذاشته است. فقط پدر، پسر را و پسر، پدر را می شناسد و کسانی را که پسر بخواهد، پدر را به آنها آشکار سازد. ۲۸ ای تمامی زحمتکشان و گرانباران، نزد من بیایید و من به شما آرامی خواهم بخشید. ۲۹ یوغ مرا بر خود گیرید و از من بیاموزید، زیرا من نرمدل و فروتن هستم و شما آرامی خواهید یافت، ۳۰ زیرا یوغ من آسان و بار من سُبک است.»