Radio programme reading v28 (30min)
۱ روزی عیسی در یک جایی به دعا مشغول بود. وقتی دعایش تمام شد، یکی از شاگردانش به او گفت: «استاد، طرز دعا کردن را به ما یاد بده، همان طور که یحیی به شاگردان خود یاد داد.» ۲ عیسی به آنها گفت: «هر وقت دعا می کنید، بگویید:
ای پدر آسمانی،
نام تو مقدس باد.
پادشاهی تو بیاید.
۳ نان روزانۀ ما را امروز به ما بده.
۴ گناهان ما را ببخش،
زیرا ما نیز همه کسانی را که به ما گناه کرده اند می بخشیم.
ما را آزمایش مکن.»
۵ سپس عیسی به شاگردانش گفت: «اگر یکی از شما نیمه شب، خانۀ دوست خود برود و بگوید: «ای دوست، سه قرص نان به من قرض بده، ۶ زیرا یکی از دوستانم که در سفر بود به خانۀ من آمده است و چیزی ندارم که پیش او بگذارم.» ۷ اگر آن دوست شما از درون خانه جواب بدهد: «مزاحم من نشو! حالا دروازۀ خانۀ ما بسته است، من و اولادهایم در بستر خواب هستیم، نمی توانم برخیزم و چیزی به تو بدهم.» ۸ به شما می گویم، بدانید که حتی اگر از روی دوستی برنخیزد و چیزی ندهد اما با اصرار شما او بر خواهد خواست و هر چه را ضرورت دارید به شما خواهد داد، چون شما از خواستن شرم ندارید. ۹ همچنان به شما می گویم: بخواهید و به شما داده خواهد شد، بجویید و شما پیدا خواهید کرد، بکوبید دروازه به روی شما باز خواهد شد. ۱۰ چون آنهایی که بخواهند به دست می آورند، آنهایی که بجویند پیدا می کنند و آنهایی که بکوبند در به روی شان باز می شود. ۱۱ آیا در میان شما پدری است که وقتی پسرش از او ماهی بخواهد در عوض آن مار به فرزندش بدهد؟ ۱۲ و یا وقتی تخم مرغ بخواهد، یک گژدم به او بدهد؟ ۱۳ شما با این که خود گناهکار هستید، می دانید چگونه چیزهای خوب را به فرزندان تان بدهید. پس چقدر بیشتر پدر آسمانی، روح مقدس خود را به آنهایی که از او درخواست کنند، خواهد بخشید.»
۱۴ عیسی یک روح پلید و گُنگ را از شخصی بیرون می کرد. وقتی روح شیطانی بیرون آمد، آن مرد که گُنگ بود شروع به حرف زدن نمود و مردم حیران ماندند. ۱۵ اما بعضی از مردم گفتند: «این بَلعِزبول، رئیس ارواح شیطانی است که به او قدرت می دهد تا ارواح شیطانی را بیرون بِراند.» ۱۶ عده یی هم از راه امتحان از عیسی تقاضای معجزۀ آسمانی کردند تا ثابت شود که او فرستادۀ خداست. ۱۷ اما عیسی می دانست که آنها چه فکر می کنند، پس به آنها گفت: «هر سلطنتی که به گروه های مختلف تقسیم شود و با یکدیگر بجنگند، پایدار نخواهد ماند. هر خانواده یی که دو دسته گی در آن باشد، از هم خواهد پاشید. ۱۸ پس اگر شیطان بر ضد خود تفرقه بیندازد، سلطنتش چطور برقرار خواهد ماند؟ شما ادعا دارید که من به قدرت بَلعِزبول ارواح شیطانی را بیرون می رانم. ۱۹ اگر من به این وسیله ارواح شیطانی را بیرون می رانم، پس پیروان شما به چه وسیله یی آنها را بیرون می رانند؟ آنها بر شما قضاوت خواهند کرد. ۲۰ پس اگر با قدرت خداست که من ارواح شیطانی را بیرون می رانم، بدانید که پادشاهی خدا به شما رسیده است.
۲۱ وقتی یک مرد قدرتمند که کاملاً مسلح است از خانۀ خود نگهبانی می کند، دارایی او در امان است. ۲۲ اما وقتی کسی قوی تر از او، بر او حمله می کند او را شکست می دهد، سلاحی را که او به آن اعتماد داشت از نزدش می گیرد و دارایی اش را تاراج می کند.
۲۳ هر کسی با من نباشد، بر ضد من است و هر کسی با من جمع نکند، پراگنده می سازد.
۲۴ وقتی روح شیطانی از کسی بیرون می آید، در جستجوی پناهگاهی در بیابانهای بی آب و علف سرگردان می شود. اما اگر جایی را پیدا نکند، با خود می گوید: «به خانه یی که از آن بیرون آمدم، باز می گردم.» ۲۵ وقتی بر می گردد آن خانه را پاک و منظم می بیند. ۲۶ سپس رفته و هفت روح بدتر از خود را جمع می کند، همۀ آنها داخل آن شخص شده و جای می گیرند. در آخر، حال و روز آن مرد بدتر از اول می شود.»
۲۷ در حالی که عیسی صحبت می کرد، زنی از میان جمعیت با صدای بلند گفت: «خوشا به حال آن مادری که تو را زایید و به تو شیر داد.» ۲۸ اما عیسی جواب داد: «خوشا به حال آن کسانی که کلام خدا را می شنوند و از آن اطاعت می کنند.»
۲۹ وقتی مردم زیادی دَور عیسی جمع شدند، او چنین گفت: «مردم این زمانه چقدر شریرند! آنها معجزه می خواهند اما به جز معجزۀ یونس نبی، دیگر چیزی به آنها داده نخواهد شد. ۳۰ همان طور که یونس برای مردم نینوا علامتی بود، من، پسر انسان، نیز برای مردم این زمان علامتی خواهم بود. ۳۱ در روز داوری، ملکۀ سبا برخاسته و مردم این زمانه را محکوم خواهد ساخت، چون او از سرزمین دور آمد تا حکمت سلیمان را بشنود و حال آنکه کسی بزرگتر از سلیمان اینجاست. ۳۲ در روز داوری مردم نینوا برخاسته شما را محکوم خواهند کرد، چون مردم نینوا با شنیدن پیام یونس توبه کردند ولی آن کسی که در اینجا است از یونس بزرگتر است.
۳۳ هیچ کس چراغ را روشن نمی کند تا پنهان کند و یا زیر کاسه ای بگذارد بلکه آن را روی چراغدان قرار می دهد تا کسانی که وارد می شوند نور را ببینند. ۳۴ چراغ بدن تو چشم تو است. وقتی چشم تو سالم باشد، تمام وجودت روشن است اما وقتی چشم تو معیوب باشد تمام وجودت در تاریکی به سر می برد. ۳۵ پس توجه کنید نوری را که در خود دارید تاریک نشود. ۳۶ اگر تمام وجود شما پُر از نور باشد و هیچ قسمت آن تاریک نباشد، وجود شما چنان نورانی خواهد بود که گویی چراغی، نور خود را بر شما می تاباند.»
۳۷ وقتی عیسی به صحبت خود خاتمه داد، یکی از فریسیان او را برای خوردن غذا دعوت کرد. پس عیسی به خانۀ وی رفت و نشست تا نان بخورد. ۳۸ فریسی با تعجب ملاحظه کرد که عیسی پیش از غذا، دستهای خود را نشُست. ۳۹ پس عیسی به او گفت: «ای فریسیان، شما بیرون پیاله و بشقاب را می شویید، در صورتی که درون تان پُر از خشم و شرارت است. ۴۰ ای نادانان، آیا خدایی که بیرون را ساخت، درون را هم نساخت؟ ۴۱ از آنچه در پیاله ها و بشقابها دارید به فقرا خیرات دهید، آنگاه همه چیز برای شما پاک خواهد شد.
۴۲ وای به حال شما، ای فریسیان! شما از نعناع و اسپند و انواع گیاه های دارویی ده یک می دهید اما از اجرای عدالت و محبت به خدا غافل مانده اید. در حالی که آن را باید اجرا می کردید و فراموش نمی نمودید.
۴۳ وای به حال شما، ای فریسیان! شما خوش دارید در کنیسه ها در صدر مجلس بنشینید و در بازارها سلام و توصیف بشنوید. ۴۴ وای به حال شما! شما مانند قبرهایی بی نام و نشان هستید که مردم ندانسته و ناشناخته روی آنها راه می روند.»
۴۵ یکی از علمای شریعت در جواب عیسی گفت: «استاد، با این حرفهایت به ما هم توهین می کنی!» ۴۶ عیسی در جواب گفت: «وای به حال شما هم، ای علمای شریعت! چون بارهای بسیار سنگین بر دوش مردم می گذارید که قادر به بُردن آن نیستند، ولی شما حتی انگشت تان را برای کمک تکان نمی دهید. ۴۷ وای به حال شما! بر قبرهای پیامبرانی آرامگاه می سازید که پدران شما آنها را کُشته اند ۴۸ و به این وسیله اعمال پدران تان را تأیید و تصدیق می کنید، چون آنها پیامبران را کُشتند و شما بر قبرهای آنها آرامگاه بنا می کنید. ۴۹ به همین خاطر است که حکمت خدا می فرماید: «برای آنها پیامبران و رسولان را روان می کنم اما بعضی را می کُشند و بعضی را آزار می رسانند.» ۵۰ پس خون تمام پیامبرانی که از اول پیدایش دنیا تا حال ریخته شده است، به گردن این نسل می باشد. ۵۱ از خون هابیل تا خون زَکریا که بین قربانگاه و جایگاه مقدس خانۀ خدا هلاک شد. بلی، بدانید که جواب همه را این نسل خواهد داد.
۵۲ وای به حال شما، ای علمای شریعت! شما کلیدی را که دروازه خانۀ معرفت را باز می کند نگهداشته اید. نه خود داخل می شوید و نه دیگران را می گذارید داخل شوند!»
۵۳ وقتی عیسی از آن خانه بیرون می رفت، علمای شریعت و فریسیان با خشم و طعنه از او دربارۀ موضوعات مختلف سوال می کردند. ۵۴ آنها در کمین بودند که او را با سخنان خودش به دام بیندازند.