0:00 / 0:00

انجیل به گزارش لوقا

فصل نزدهم

عیسی و جزیه گیر

۱ عیسی به اریحا وارد شد و از بین شهر می گذشت. ۲ مردی در آنجا بود به نام زَکی که سرپرست جزیه گیران و بسیار ثروتمند بود. ۳ زَکی می کوشید تا ببیند عیسی کیست. اما چون قد کوتاه داشت و ازدحام مردم زیاد بود، عیسی را دیده نمی توانست. ۴ پس پیشتر دوید و بر درخت چنار بالا شد تا عیسی را که از آنجا می گذشت، ببیند. ۵ وقتی عیسی به آنجا رسید به بالا نگاه کرد و گفت: «ای زَکی! زود پایین بیا، زیرا باید امروز در خانۀ تو مهمان باشم.» ۶ زَکی با شتاب از درخت پایین شد و با خوشی عیسی را پذیرفت. ۷ وقتی مردم این را دیدند، شکایت کردند که: «عیسی مهمان یک گناهکار شده است.» ۸ زَکی در برابر عیسی ایستاد و گفت: «ای آقا، اکنون نصف دارایی خود را به فقرا می بخشم و مال هر کسی را که به نا حق گرفته باشم، چهار برابر به او پس می دهم.» ۹ عیسی به او گفت: «امروز نجات به این خانه آمده است، چرا که این مرد هم پسر ابراهیم است. ۱۰ زیرا پسر انسان آمده است تا گمشده را پیدا کند و نجات دهد.»

مَثَل سکه های طلا

(همچنان در متی ٢۵: ۱۴ - ٣۰)

۱۱ عیسی در نزدیکی اورشلیم رسیده بود و کسانی که سخنان او را شنیده بودند گمان می کردند که به زودی پادشاهی خدا به همه نمایان خواهد شد. ۱۲ پس عیسی برای آنها یک مَثَل آورد و گفت: «شهزاده یی به کشور دوری سفر کرد تا به پادشاهی برسد و دوباره باز گردد. ۱۳ پیش از رفتن، ده نفر از غلامان خود را خواست و به هر کدام یک سکۀ طلا داد و گفت: «تا بازگشت من با این پول تجارت کنید.» ۱۴ مردم که از شهزاده نفرت داشتند، نماینده گانی فرستادند تا به وی بگویند: «ما نمی خواهیم این مرد بر ما پادشاهی کند.» ۱۵ پس از مدتی شهزاده به حیث پادشاه دوباره بازگشت. او غلامانی را که به آنها پول داده بود، خواست تا ببیند هر کدام چقدر سود کرده اند. ۱۶ اولی آمد و گفت: «صاحب! پول شما ده برابر شده است.» ۱۷ شهزاده جواب داد: «آفرین! تو غلام خوب هستی، خودت را در کار بسیار کوچک درستکار نشان داده ای، پس حاکم ده شهر می باشی.» ۱۸ دومی آمد و گفت: «صاحب، پول شما پنج برابر شده است.» ۱۹ به دومی گفت: «تو هم حاکم پنج شهر باش.» ۲۰ سومی آمد و گفت: «صاحب، بفرما این هم پول تان. آن را در دستمالی پیچیده پنهان کرده بودم. ۲۱ چون از خودت می ترسیدم که مرد سختگیر هستی. آنچه را که نداده ای، پس می گیری و آنچه را که نکاشته ای، درو می کنی.» ۲۲ صاحب جواب داد: «ای غلام بیکاره! تو را با حرفهای خودت ملامت می کنم. تو که می دانستی من آدم سختگیر هستم که نداده را می گیرم و نکاشته را درو می کنم، ۲۳ پس چرا پول مرا سر سود به صرافان ندادی تا بتوانم در هنگام بازگشت آن را با سودش دریافت کنم؟» ۲۴ صاحب به حاضران گفت: «پول را از او بگیرید و به غلامی که ده سکه دارد، بدهید.» ۲۵ آنها جواب دادند: «اما ای آقا، او که ده سکه دارد!» ۲۶ صاحب گفت: «بدانید، هر کسی دارد، بیشتر به او داده می شود و اما آن کسی که ندارد، حتی آنچه را که دارد از دست خواهد داد. ۲۷ اما آن دشمنانی را که نمی خواستند حاکم آنها باشم، ایشان را اینجا آورید و در برابر من گردن بزنید.»»

عیسی پیروزمندانه به اورشلیم ورود می کند

(همچنان در متی ٢۱: ۱ - ۱۱ و مرقُس ۱۱: ۱ - ۱۱ و یوحنا ۱٢: ۱٢ - ۱۹)

۲۸ عیسی مَثَل را گفت و پیشتر از دیگران به اورشلیم رفت. ۲۹ وقتی که به بیت فاجی و بیت عنیا واقع در کوه زیتون نزدیک شد، دو نفر از شاگردان خود را پیش از خود برای این کار روان کرده، گفت: ۳۰ «به قریه یی که رو به روی تان می آید، بروید. همین که به آنجا رسیدید، کُره خری را در آنجا بسته خواهید دید که هنوز کسی بر آن سوار نشده است. آن کُره را باز کنید و به اینجا بیاورید. ۳۱ اگر کسی پرسید: «چرا آن را باز می کنید؟» بگویید: «استاد آن را کار دارد.»»

۳۲ آن دو رفتند و همه چیز را همان گونه که عیسی گفته بود، دیدند. ۳۳ وقتی کُره خر را باز می کردند، صاحبانش پرسیدند: «چرا آن کُره خر را باز می کنید؟» ۳۴ جواب دادند: «استاد آن را کار دارد.» ۳۵ پس کُره خر را پیش عیسی آوردند. آنها چپن های خود را روی آن کُره خر انداختند و عیسی را بر آن سوار کردند. ۳۶ همین طور که عیسی می رفت مردم راه را با لباسهای خود فرش می کردند.

۳۷ هنگامی که عیسی به دامنۀ کوه زیتون نزدیک می شد، تمام شاگردان با خوشی برای همه معجزه هایی که دیده بودند با صدای بلند شروع به حمد و سپاس خدا کرده، ۳۸ می گفتند:

«مبارک باد آن پادشاهی که به نام خداوند می آید!

صلح در آسمان و جلال بر خداوند باد!»

۳۹ چند نفر فریسی که در میان مردم بودند به عیسی گفتند: «استاد، به شاگردانت امر کن که خاموش شوند.» ۴۰ عیسی جواب داد: «بدانید که اگر اینها خاموش شوند، سنگها به فریاد خواهند آمد.»

۴۱ هنگامی که عیسی به شهر نزدیک می شد، چون اورشلیم را دید به حال آن گریه کرد ۴۲ و گفت: «کاش که امروز سرچشمۀ صلح و سلامتی را می شناختی. اما افسوس که این از چشمان تو پنهان است. ۴۳ زمانی خواهد رسید که دشمنانت بر ضد تو سنگر خواهند گرفت و به دَور تو حلقه خواهند زد و تو را از هر سو محاصره خواهند کرد. ۴۴ آنها، تو و ساکنانت را در میان دیوارهایت از بین خواهند بُرد و سنگی را روی سنگ دیگر به جای نخواهند گذاشت، چون تو زمانی را که خدا برای نجات تو آمد، درک نکردی!»

عیسی خانۀ خدا را از وجود فروشنده گان پاک می کند

(همچنان در متی ٢۱: ۱٢ - ۱۷ و مرقُس ۱۱: ۱۵ - ۱۹ و یوحنا ٢: ۱٣ - ٢٢)

۴۵ پس عیسی وارد خانۀ خدا شد و کسانی را که مشغول خرید و فروش بودند بیرون کرد ۴۶ و گفت: «خدا در نوشته های پیامبران فرموده است: «خانۀ من، خانۀ دعا خوانده خواهد شد.» اما شما آن را لانۀ دزدان ساخته اید!»

۴۷ عیسی هر روز در خانۀ خدا درس می داد. سران کاهنان، علمای شریعت و بزرگان شهر می خواستند او را بکُشند ۴۸ اما راهی پیدا نمی توانستند، چون همۀ مردم با علاقۀ زیاد به سخنان عیسی گوش می دادند.

Related content

Prayer - Fellowship With God

Prayer - Fellowship With God (With You)
Prayer is talking to God and confiding in Him. When we pray, God is more interested in our hearts than in our words. In prayer, we should bring what we have in our hearts to God, not just repeat the words we have memorized to God or words that we don’t understand. In prayer, God is more interested in establishing a relationship with us than anything else. He wants words that come from the bottom of our hearts, not just special formal words.

Radio programme about v1-10 (29min)

The story of Azizah

The story of Azizah (Colour of Life)
We should not look at the daughters of our families from the Middle Ages. The child is a gift from God. It doesn't matter if it's a boy's or a girl's gift. Girls are a source of happiness for the family. We should not look at them as a scapegoat. Just as we wish the son of the family to study and study, so we allow the daughter of the family to study and study.

Radio programme about v5-10 (30min)

Did Christ Order Killing Anyone?

Did Christ Order Killing Anyone? (Reflections on Life 2)
If Jesus did not order to kill others, then why do we read in Luke chapter 19 verse 27 which says: "Bring them here and kill them before my eyes." Let's watch this programme and see if Jesus did such a thing.

TV show mainly about v11-27 (29min)

The Parable of Golden Coins

The Parable of Golden Coins (The Life of Jesus Christ)
This parable is about Jesus’ second coming as the King of kings and Lord of lords. Jesus gave this parable to teach us about God’s Kingdom. We learn that we need to be ready for Jesus’ second coming by obeying his commandments: Love God and love your neighbour. As followers of Jesus, we share the Good News of Jesus with others and we bring God’s kingdom to earth.

TV show mainly about v11-27 (59min)

The Compassion of Jesus Christ

The Compassion of Jesus Christ (With You)
Jesus Christ was compassionate and kind. He gave sight to many blind people, caused the lame to walk with a single touch and even raised the dead to life. Jesus cared about people and reached out to the helpless. He listened to their cries and healed the sick. His kindness and compassion were wholistic and motivated by a heart of love. The compassion and mercy of Jesus Christ is an inspiration for all of us. It is an example for us to follow in our daily lives.

Radio programme mainly about v41-44 (29min)

Cleansing the Temple

Cleansing the Temple (The Life of Jesus Christ)
The Temple in the Old Testament was an important place to worship God. The first Temple was built by King Solomon in 957BC in Jerusalem. The high priest would go to the Holy of Holies in the Temple once a year on the Day of Atonement to burn incense and sprinkle sacrificial animal blood to expiate his own sins and those of the people of Israel. High Priests had to do that every year, but Jesus, our High Priest gave his life on the Cross once for all that anyone believes in him will be forgiven and have eternal life.

TV show mainly about v45-48 (59min)

Jesus and Zacchaeus

Jesus and Zacchaeus (The Story of Man)

Radio programme includes v1-10 (30min)

The Starving Baker

The Starving Baker (Habits and Leadership)

Radio programme includes v1-49 (30min)

Jesus is Holy!

Jesus is Holy! (With You)

Radio programme includes v1-10 (30min)