۰:۰۰ / ۰:۰۰

انجیل به گزارش لوقا

فصل نهم

عیسی رسولان را به مأموریت می فرستد

(همچنان در متی ۱۰: ۵ - ۱۵ و مرقُس ۶: ۷ - ۱٣)

۱ عیسی دوازده شاگرد را پیش خود خواست و به آنها قدرت و صلاحیت داد تا بر تمامی ارواح شیطانی مسلط شوند و مرضها را شِفا دهند. ۲ او سپس آنها را فرستاد تا پادشاهی خدا را اعلام کنند و مریضان را شِفا دهند. ۳ عیسی به آنها گفت: «در سفر هیچ چیز با خود نگیرید: نه چوبدست، نه خورجین، نه نان و نه پول و نه لباس اضافی. ۴ هرگاه شما را در خانه یی به خوشی بپذیرند تا وقتی در آن شهر هستید در آن خانه بمانید. ۵ اما کسانی که شما را به خوشی نپذیرند، شهر شان را ترک کنید و گرد و خاک آن شهر را هم از پاهای خود بتکانید، تا این شهادتی باشد بر ضد آنها.» ۶ شاگردان به راه افتاده، قریه به قریه می گشتند و خبر خوش را موعظه می نمودند و مریضان را شِفا می دادند.

پریشانی هیرودیس و مرگ یحیای تعمید دهنده

(همچنان در متی ۱۴: ۱ - ۱٢ و مرقُس ۶: ۱۴ - ٢۹)

۷ وقتی هیرودیس، والی جلیل از آنچه اتفاق افتاده بود آگاهی یافت، بسیار پریشان شد، چون عده یی می گفتند که یحیای تعمید دهنده زنده شده است. ۸ عده یی نیز می گفتند که الیاس پیامبر ظهور کرده و عده یی دیگر هم می گفتند که یکی از پیامبران قدیم زنده شده است. ۹ اما هیرودیس گفت: «من خود فرمان دادم که سر یحیی را از تنش جدا کنند، ولی این کیست که دربارۀ او این چیزها را می شنوم؟» پس او کوشش می کرد عیسی را ببیند.

عیسی به پنج هزار مرد غذا می دهد

(همچنان در متی ۱۴: ۱٣ - ٢۱ و مرقُس ۶: ٣۰ - ۴۴ و یوحنا ۶: ۱ - ۱۴)

۱۰ رسولان برگشتند و در مورد کارهایی که انجام داده بودند، به عیسی گزارش دادند. او آنها را با خود به شهری به نام بیت صیدا بُرد و نگذاشت کس دیگر همراه شان برود. ۱۱ وقتی مردم خبر شدند، به دنبال عیسی به راه افتادند. عیسی آنها را به خوشی پذیرفت و برای آنها دربارۀ پادشاهی خدا صحبت کرد و کسانی را که محتاج درمان بودند، شِفا داد. ۱۲ نزدیک غروب، هر دوازده شاگرد نزد عیسی آمدند و گفتند: «این مردم را رخصت بده تا به قریه ها و کِشتزارهای اطراف بروند و برای خود جای و خوراک پیدا کنند، زیرا ما در جای دور افتاده یی هستیم.» ۱۳ اما عیسی به آنها گفت: «شما خود تان به آنها غذا بدهید.» شاگردان گفتند: «ما فقط پنج نان و دو ماهی داریم، مگر این که خود ما برویم و برای همۀ این جمعیت غذا بخریم.» ۱۴ در آنجا حدود پنج هزار مرد بودند. عیسی به شاگردان گفت: «مردم را به گروه های پنجاه نفری بنشانید.» ۱۵ پس از آن که شاگردان چنین کردند، ۱۶ عیسی پنج نان و دو ماهی را گرفت، به آسمان نگاه کرد و خدا را شکر کرد. سپس نانها را توته کرد و به شاگردان داد تا به مردم تقسیم کنند. ۱۷ همۀ مردم خوردند و سیر شدند و شاگردان دوازده سبد باقیماندۀ نان و ماهی را جمع کردند.

پِطرُس دربارۀ عیسی گواهی می دهد

(همچنان در متی ۱۶: ۱٣ - ٢۰ و مرقُس ۸: ٢۷ - ٣۰)

۱۸ یک روز عیسی تنها در گوشه یی نشسته بود و دعا می کرد، شاگردانش نیز آنجا بودند. عیسی از آنها پرسید: «مردم مرا چه کسی می دانند؟» ۱۹ آنها جواب دادند: «عده یی می گویند یحیای تعمید دهنده هستی، عده یی می گویند الیاس پیامبر هستی و عده یی دیگر می گویند که یکی از پیامبران پیشین زنده شده است.» ۲۰ عیسی پرسید: «شما مرا چه کسی می دانید؟» پِطرُس جواب داد: «مسیح خدا.» ۲۱ پس به آنها امر کرد که این موضوع را به هیچ کس نگویند.

عیسی دربارۀ مرگ و زنده شدنش پیشگویی می کند

(همچنان در متی ۱۶: ٢۱ - ٢۸ و مرقُس ۸: ٣۱ - ٣۸)

۲۲ عیسی همچنان به آنها گفت: «من، پسر انسان، باید بسیار رنج بکشم و از جانب بزرگان، سران کاهنان و علمای شریعت رد شوم. من باید کُشته شوم اما در روز سوم، دوباره زنده گردم.» ۲۳ سپس به همۀ آنها گفت: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند باید از خود بگذرد و هر روز صلیب خود را بردارد و مرا پیروی کند. ۲۴ هر کسی بخواهد جان خود را حفظ کند آن را از دست خواهد داد اما هر کسی به خاطر من جان خود را فدا کند آن را نگه خواهد داشت. ۲۵ برای انسان چه فایده دارد که تمام جهان را به دست بیاورد اما جان خود را از دست بدهد یا به آن ضرر برساند؟ ۲۶ پس هر کسی از من و سخنان من شرم داشته باشد، من، پسر انسان، نیز وقتی با جلال خود و جلال پدر آسمانی و فرشته گان مقدس بیایم از او شرم خواهم داشت. ۲۷ به یقین بدانید، یک عده از کسانی که در اینجا هستند تا پادشاهی خدا را نبینند، طعم مرگ را نخواهند چشید.»

بزرگی عیسی در نور خدا آشکار گردید

(همچنان در متی ۱۷: ۱ - ۸ و مرقُس ۹: ٢ - ۸)

۲۸ عیسی حدود هشت روز بعد از گفتن این موضوع، پِطرُس، یوحنا و یعقوب را با خود گرفته برای دعا به بالای یک تپه رفت. ۲۹ عیسی هنگامی که دعا می کرد، چهره اش تغییر کرد و لباسهایش از سفیدی می درخشید. ۳۰ در همین موقع دیده شد که دو مرد با عیسی صحبت می کردند. آنها موسی و الیاس بودند ۳۱ که در جلال آسمانی ظاهر گشتند و با عیسی دربارۀ تکمیل هدف خدا که او باید در اورشلیم بمیرد، صحبت کردند. ۳۲ در این زمان پِطرُس و دیگر همراهان او به خواب رفته بودند اما وقتی بیدار شدند، جلال عیسی و آن دو مردی را که در کنار عیسی ایستاده بودند، دیدند. ۳۳ در حالی که آن دو نفر از نزد عیسی می رفتند، پِطرُس به عیسی گفت: «سَروَرم، چه خوب است که همۀ ما در اینجا هستیم! بیایید سه خیمه بسازیم: یکی برای تو، یکی برای موسی و یکی هم برای الیاس پیامبر.» پِطرُس واقعاً نمی دانست چه می گوید. ۳۴ هنوز حرف او به آخر نرسیده بود که ابری آمد و بر آنها سایه افگند. شاگردان وقتی دیدند ابری آنها را فرا گرفت، ترسیدند. ۳۵ از ابر صدایی آمد: «این است پسر برگزیدۀ من. به او گوش دهید!» ۳۶ وقتی آن صدا به پایان رسید، عیسی تنها بود. شاگردان خاموش ماندند و از آنچه در آن روز دیده بودند، به هیچ کسی چیزی نگفتند.

عیسی پسری را که روح شیطانی داشت شِفا می بخشد

(همچنان در متی ۱۷: ۱۴ - ٢۱ و مرقُس ۹: ۱۴ - ٢۹)

۳۷ روز بعد، وقتی عیسی و سه شاگردش از تپه پایین آمدند، جمعیت زیادی در انتظار عیسی بود. ۳۸ ناگهان مردی از بین جمعیت فریاد زد: «استاد! از تو خواهش می کنم به پسر من که یگانه فرزند من است، نظر بینداز! ۳۹ یک روح بر او حمله می کند و او ناگهان فریاد می زند، کف از دهانش بیرون می آید و بدنش به لرزه می افتد. آن روح او را مجروح کرده و به مشکل از او جدا می شود. ۴۰ از شاگردان تو خواهش کردم که آن روح را بیرون کنند اما نتوانستند.» ۴۱ عیسی جواب داد: «ای نسل بی ایمان و منحرف، تا چه وقت با شما باشم و شما را تحمل کنم؟» سپس عیسی به مرد گفت: «پسرت را اینجا بیاور.» ۴۲ اما قبل از آن که پسر به نزد عیسی برسد، روح شیطانی او را به زمین زد و سخت تکان داد. عیسی به روح شیطانی امر کرد که خارج شود و آن پسر را شِفا بخشیده به پدرش سپرد. ۴۳ همۀ مردم از بزرگی خدا حیران شدند.

دومین پیشگویی عیسی دربارۀ مرگش

(همچنان در متی ۱۷: ٢٢ - ٢٣ و مرقُس ۹: ٣۰ - ٣٢)

در حالی که مردم از تمام کارهای عیسی در حیرت بودند، عیسی به شاگردان خود گفت: ۴۴ «این سخنان مرا به یاد بسپارید! من، پسر انسان، به دست مردم تسلیم خواهم شد.» ۴۵ اما شاگردان نفهمیدند هدف او چیست. هدف عیسی برای آنها چنان پوشیده بود که نمی توانستند بفهمند و از پرسان کردن در این مورد نیز می ترسیدند.

چه کسی بزرگتر است؟

(همچنان در متی ۱۸: ۱ - ۵ و مرقُس ۹: ٣٣ - ٣۷)

۴۶ در بین شاگردان بحثی رُخ داد که کدام یک در میان آنها از همه بزرگتر است. ۴۷ عیسی افکار آنها را می فهمید، پس طفلی را گرفت و در کنار خود قرار داد ۴۸ و به آنها گفت: «هر کسی این طفل را به نام من بپذیرد، مرا پذیرفته است؛ و هر کسی مرا بپذیرد، خدا را که مرا فرستاده است، نیز می پذیرد. پس در بین شما آن کسی که کوچکترین است از همه بزرگتر است.»

هر کس که بر ضد ما نیست، با ماست

(همچنان در مرقُس ۹: ٣۸ - ۴۰)

۴۹ یوحنا گفت: «استاد! ما کسی را دیدیم که به نام تو ارواح شیطانی را بیرون می کرد اما چون از گروه ما نبود کوشش کردیم مانع کار او شویم.» ۵۰ عیسی گفت: «مانع کار او نشوید، زیرا هر کسی بر ضد شما نباشد، با شماست.»

دهاتیان سامری نخواستند عیسی را پذیرایی کنند

۵۱ چون وقت آن فرا رسید که عیسی به آسمان بُرده شود، او با عزم جدی رو به سوی اورشلیم نهاد. ۵۲ عیسی قاصدانی را پیش از خود به یکی از قریه های سامریان فرستاد تا برای آمدن او تدارک ببینند. ۵۳ اما مردم نمی خواستند از عیسی پذیرایی کنند، چون معلوم بود که او عازم اورشلیم است. ۵۴ وقتی شاگردان یعنی یعقوب و یوحنا این جریان را دیدند، گفتند: «سَروَرا، آیا می خواهی که بگوییم از آسمان آتشی ببارد و همۀ آنها را بسوزاند؟» ۵۵ اما عیسی برگشت و آنها را به خاطر این حرف شان سرزنش کرد، ۵۶ سپس عیسی و شاگردانش به قریۀ دیگری رفتند.

در همه حالات، از عیسی پیروی کنید

(همچنان در متی ۸: ۱۸ - ٢٢)

۵۷ در بین راه مردی به عیسی گفت: «هر جا بروی من تو را پیروی می کنم.» ۵۸ عیسی به او جواب داد: «روباه ها برای خود خانه و پرنده گان برای خود آشیانه دارند اما من، پسر انسان، جایی ندارم که در آن استراحت کنم.» ۵۹ عیسی به مرد دیگر گفت: «مرا پیروی کن.» اما آن مرد گفت: «آقا، اگر اجازه بدهی اول بروم و پدرم را به خاک بسپارم.» ۶۰ عیسی جواب داد: «بگذار مُرده گان، مُرده گان خود را به خاک بسپارند. تو برو و پادشاهی خدا را در همه جا اعلام کن.» ۶۱ شخص دیگری گفت: «آقا، من شما را پیروی می کنم اما اجازه بفرما اول با خانواده ام خداحافظی کنم.» ۶۲ عیسی به او گفت: «کسی که در هنگام قلبه کردن به پشت سر ببیند، لیاقت آن را ندارد که برای پادشاهی خدا خدمت کند.»

مطالب مرتبط

سفیران بدون وسایل سفر

سفیران بدون وسایل سفر (لوقا برای همه)
فرستادن سفیران با اختیار، اما بدون وسایل سفر. کار آموزی خدمت کردن برای ادامهٔ خدمت. پریشانی حکمراویی ظالم از ظهور پادشاه جدید. پنج هزار مهمان گرسنه اما پنج نان و دو ماهی بر سفره. باز هم واقع شدن معجزه.

برنامه رادیویی با خواندن آیه ۱-۷ (۳۰ دقیقه)

مسیح خدا

مسیح خدا (لوقا برای همه)
مردم در تعجب هستند که او کی است.آیا یحیی تعمید دهنده و یا کدام پیامبر پیشین پس زنده شده است؟ آیا او الیاس است؟ یکی از یاران نزدیکش گفت: تو «مسیح خدا» هستی. اما آیا خودش خود را چه معرفی می‌کرد؟

برنامه رادیویی با خواندن آیه ۱۸-۲۷ (۳۰ دقیقه)

شهادت از ابر

شهادت از ابر (لوقا برای همه)
با یاران نزدیک برای دعا به کوه رفت. نمای چهره اش تغیر کرد. لباسش از سفیدی می‌درخشید. حضور موسی و الیاس در صحنه، اما یاران نزدیک در خواب غفلت. ابر ظاهر می‌شود و شهادتی از آن به گوش می‌رسد.

برنامه رادیویی با خواندن آیه ۲۸-۴۵ (۳۰ دقیقه)

 سفر

سفر (لوقا برای همه)
حقیقتاً کی بزرگ است؟ سفر کردن در دو هزار سال پیش از امروز. سفر زندگی مسیحی و اطاعت کامل از رهبر در سفر. خطرات و خسته گی سفر. استقبال نشدن در جریان سفر. کسیکه نه از ما است و نه بر ضد ما با او چه کنیم؟

برنامه رادیویی با خواندن آیه ۴۶-۶۲ (۳۰ دقیقه)

روزه و روزه داری 2023 1402

روزه و روزه داری 2023 1402 (برنامه‌های خاص)
اکثراً دیده شده است تعداد از مردم به ظاهر روزه می‌‌گیرند. آنها تظاهر به فروتنی می‌‌‌کنند؛ آنها سرهای خود را خم ساخته و بر خاکستر می‌‌‌نشینند؛ عملی که دلالت بر تواضع و ماتم دارد. اما به گفته خداوند، همه اینها برای نمایش است؛ آنها به خداوند نه از قلب خود بلکه با انجام اعمال ظاهری حرمت می‌‌‌گذارند. و بدتر از آن، همانا که رفتار معمولی و روزانه آنها به همان بدی سابق باقی مانده است: چطور می‌‌‌توان انتظار داشت که خداوند به دعاهای آنها گوش فرا داده و روزه گرفتن آنها را تصدیق کند؟ روزه به معنای زمانی برای خود انکاری، خود آزمایی، و توبه از گناهان است. اما یک تعداد مردم صرفاً برای کسب توجه از خداوند و اینکه بتوانند احساس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند روزه می‌‌‌گرفتند. خداوند به دعای افراد دو رو و دو چهره گوش نمی‌دهد.

برنامه رادیویی درباره آیه ۱-۲ (۳۰ دقیقه)

برگشت از ماموریت

برگشت از ماموریت (لوقا برای همه)
جواب به این سوال که آیا عیسی چه است؟ پیغمبر، نبی، فرشته و یا بالاتر از همه ای آنها. خدمت پیروزمندانهٔ ۷۰ نفر و سقوط شیطان از آسمان. ادامهٔ جنگ عیسی با شیطان که با جنگ تن به تن با شیطان در بیابان آغاز یافت. آیا شیطان کی و چه است؟

برنامه رادیویی درباره آیه ۱۸-۲۷ (۳۰ دقیقه)

سامری نیکو

سامری نیکو (لوقا برای همه)
سامری‌ها کی‌ها بودند. نفرت بین یهودی‌ها و سامری‌ها. مواجه شدن مسافران با خطرات دزدان و رهگیران در راه‌ها. کمک سامری به یهودی نیمه جان. آیا همسایهٔ ما کی است؟ دوست داشتن همسایه. آیا ما اجازه داریم در این دنیا پر از جنجال سیل بین باشیم؟

برنامه رادیویی درباره آیه ۲۸-۴۵ (۳۰ دقیقه)

رقابت دو خواهر

رقابت دو خواهر (لوقا برای همه)
سرحدات سنتی بین اختیارات و حقوق مردان و زنان! مریم سنت شکن و مرتای محافظه کار! تعلیم گرفتن از عیسی با ارزش است و یا کار کردن در آشپز خانه! اعتراض مریم «او مرا تنها گذاشته است».آیا انتخاب مریم درست بود و یا از مرتا؟ عیسی به سفر خود به طرف اورشلیم ادامه داد.

برنامه رادیویی درباره آیه ۴۶-۶۲ (۳۰ دقیقه)

داستان زندگی قدیر

داستان زندگی قدیر (رنگ زندگی )
این درست است که ما در کشوری قرار داریم که در آن رهبران نااهل و بی تدبیر، باعثی بی عدالتی‌ها، نا برابری‌ها، فساد، خویشخوری‌ها، رشوت، وغیره دردستگاه دولت گردیده اند. ولی کشوری را که خداوند برای ما اعطا فرموده از هر لحاظ دارای خوبی‌های بی شماری است. آباد کردن وطن و از بین بردن بی عدالتی، فساد و رسوه ستانی با فرار کردن‌ها از کشور نه ! بلکه با توکل به خدا و با برملا ساختن بی عدالتی و سخت کار کردن، آباد می‌گردد.

برنامه رادیویی درباره آیه ۴۶-۴۸ (۲۹ دقیقه)

آیا ویروس کرونا برای مسلمانان برکت و برای دیگران لعنت است؟

آیا ویروس کرونا برای مسلمانان برکت و برای دیگران لعنت است؟ (باشما)
ویروس کرونا یک ویروس همه گیر است که اگر انسان قوانین لازم را مراعات نکند، به آن مبتلا می‌شود. ویروس کرونا چشم و یا کدام حس تشخیص ندارد که مسلمان را آلوده نکند و دیگران را آلوده نماید. برای کرونا مسلمان و غیر مسلمان مطرح نیست. اگر بی احتیاطی صورت بگیرد، انسان به آن مبتلا می‌شود.

برنامه رادیویی درباره آیه ۵۱-۵۵ (۲۸ دقیقه)

عیسی پسر مریم یا فرزند خدا؟

عیسی پسر مریم یا فرزند خدا؟ (باشما)
عیسی مثل یک پدر و پسر زمینی، پسر خدا نیست. خدا ازدواج نکرد که پسر داشته باشد. خدا با مریم هم بستر نشد که با هم پسری را تولید کنند. عیسی پسر خداست یعنی خدا در جسم انسان خود را به ما نشان داد. عیسی از این نظر، پسر خداست که در رحم مریم بوسیله روح القدس بوجود آمد. در حین محاکمه اش در مقابل رهبران یهودی، کاهن اعظم به عیسی گفت: "به نام خدای زنده از تو می‌‌خواهم جواب بدهی. آيا تو مسيح، فرزند خدا هستی يا نه؟" عیسی در جواب گفت "بلی، هستم؛ و يک روز مرا خواهيد ديد كه در دست راست خدا نشسته‌ام و بر ابرهای آسمان به زمين باز می‌‌گردم"

برنامه رادیویی بیشتر در مورد آیه ۳۵ (۲۸ دقیقه)

شاگردان جلال عیسی را می‌بینند

شاگردان جلال عیسی را می‌بینند (داستان های كتاب مقدس برای اطفال)
عیسی مسیح به شاگردانش گفت که مشکلات آنها افزایش خواهد یافت. به خاطرکه رهبران مذهبی (فریسیان) دشمنی شان را با من شدت خواهند بخشید، و بعداً آنها من را خواهند کشت. اما من بعد از سه روز زنده خواهم شد. او از شاگردانش خواست که تا زمان مرگش این موضوع را به کسی نه گویند. هرکسی که به ظاهر مرا رهبر و یا استاد صدا می‌زنند، اما از دستورات من پیروی نمی کنند پادشاهی من را دیده نخواهند توانست.

برنامه رادیویی شامل آیه ۱-۶۲ (۳۰ دقیقه)

صحت امروز

صحت امروز (صحت امروز)

برنامه رادیویی شامل آیه ۳۷-۴۳ (۳۰ دقیقه)

ما منحیث پیروان عیسی مسیح در این شرایط که یکی از دیگر نفرت دارند، چه کنیم؟

ما منحیث پیروان عیسی مسیح در این شرایط که یکی از دیگر نفرت دارند، چه کنیم؟ (باشما)

برنامه رادیویی شامل آیه ۵۱-۵۵ (۳۰ دقیقه)